تأسیس انستیتوی ضد جادو، زیرمجموعه سازمان ترویج خرافات رهبری!
هادی خرسندی - ایندیپندنت فارسی
ظهور و حضور پدیده جادو جنبل در فوتبال جمهوری اسلامی آینده خوبی را برای صعود این ورزش در جدول تیمهای برتر جهان وعده میدهد. شواهد بسیاری از حضور دعای طلسم و کله خروس و بیضه شغال در میدانهای فوتبال، مژده بخش بارزی در این زمینه است.
عالیجناب علی گوئینی «مسئول چمن ورزشگاه امام علی، شهر سیرجان» در تلویزیون سراسری جمهوری اسلامی اعلام کرد عکسهایی که او را با آفتابه در زمین فوتبال نشان میدهد، مال موقعی است که داشته ادرار بچه نابالغی را توی خط دروازه تیمشان میریخته که بازی را از تیم مقابل ببرند. وی گفت، مایع معجزهبخش را از پسرک توپ جمعکن درآورده!
عملیات دشمنشکن مسئول چمن ورزشگاه علی (مچوعلی) جای پیشرفت و موفقیت فراوان خواهد داشت، اگر دقت کنیم که زمینه مساعد است و زمین آماده، هوای کشور برای رشد چنین بذری مناسب است، و افکار خرافی، مستعد، و مسئولان علاقهمند. یکهو میبینید یک عکس روی اینترنت آمد که مچوعلی دارد دست مقام معظم رهبری را ماچ میکند و فردایش رئیس دولت اعلام میکند که برادر مچوعلی شده «رئیس انستیتوی ورزشی ضد جادو، زیرمجموعه سازمان ترویج خرافات در نهاد رهبری».
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
از اینجا به بعدش مربوط میشود به جمعآوری پسربچههای نابالغ که با معاونت معاون سازمان، جناب سعید طوسی، قاری معروف قرآن، بهراحتی عملی است. میماند گرفتن جیش بچهها و فرستادن به زمینهای ورزشی سراسر کشور که این هم با همیاری شرکت نفت جمهوری اسلامی و استفاده از تانکرهای نفتکش و جیشکش، حل است. اما این رشته سر دراز دارد. پس از مدتی که کار روی غلتک افتاد و به درآمدزایی و رانتخواری رسید، کم کم بچههای توپجمع کن و بیپشت و پناه را میگذارند کنار و شروع میکنند به تعامل با آقازادههای نابالغ، و روزی نیست که عکس فلان آقازاده به عنوان سلبریتی تولید جیش، فضای مجازی را معطر نکند.
کم کم یک تقّی هم درمیآید که عدهای از آقازادههای به بلوغ رسیده هم وارد سازمان شدهاند. نرهخرهایی با ژن برتر که به اطراف کشور پرواز میکنند و چهار گوشه زمین مسابقه و خط دروازه را با جیش برتر متبرک میکنند و برمیگردند و مبلغ ناچیزی به عنوان حقالجیش از سازمان میگیرند! آقای مچوعلی، بنیانگذار و رئیس انستیتو هم در مصاحبه با خبرگزاری مهدی عج، اعلام میکند که بر اثر تحقیقات علمی بهعمل آمده، مقامات آزمایشگاهی عقیده دارند که جیش بچه نابالغ از عناصر شیمیایی کافی برای شکستن طلسم برخوردار نیست، به همین دلیل ما پیششرط نابالغ بودن را از اساسنامه سازمان حذف کردهایم.
ماجرا به اینجا تمام نمیشود. روحانیت مبارز وقتی متوجه میشود که یک نهاد مملکتی از نظر سوقالجیشی وضع روبهراهی پیدا کرده، و ضمناً شرط نابالغی هم برداشته شده، با تاکتیک شناخته شده «حاجی من هم شریک» وارد ماجرا میشود. ابتدا ائمه جمعه بهطور سیستماتیک از اهمیت حضور آیات عظام در کارزار مبارزه با طلسم دشمن حرف میزنند، و بعد آقای علمالهدی از مشهد صدایش درمیآید که انصاف نیست در این شرایط حساسی که همه میخواهند دروازه ما را باز کنند، ادرار روحانیت مبارز بیمصرف بماند!
به این ترتیب، هر امام جمعهای مسئول زمینهای فوتبال منطقه خود میشود که هرجا قرار است مسابقهای برگزار شود، حضرت آقا را با سلام و صلوات راهی میکنند و توی راه هرچه چای و دوغ و آب پرتقال و ماءالشعیر به نافش می بندند تا بهرهبرداری خوبی از حضور او در زمین فوتبال به عمل آید؛ بلکه حتی یک بار حضور ایشان برگزاری چند تا مسابقه را جواب بدهد.
در تهران و قم اما وضع به گونهای دیگر است. به تدریج، رقابتی پنهان بین آیات عظام در مورد تسخیر تیمهای فوتبال درمیگیرد و هر یک جدولی از صدرنشینهای مسابقاتی که جیش حضرتشان در آن دخیل بوده، درست میکنند و در فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام به معرض دید عموم میگذارند. طبیعی است که حضرات در رابطهای که با تیم محبوب و مرطوب خودشان دارند، گاهی در مقابل همدیگر قرار میگیرند، و حتی ممکن است یک بار بین آیتالله جنتی و مصباح یزدی سر این که ادرار کدامشان در پیروزی فلان تیم مؤثرتر بوده، کتک کاری دربگیرد.
جریان رقابت حضرات ممکن است باعث شود که جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب و سپاه و پارلمان، پروندههای پزشکی حضرات رقیب را رو کنند که مثلاً فلان آیتالله که سه بار برای عمل پروستات به لندن رفته، هنوز خوب نمیتواند ادرار کند، و در یک چهارم نهایی موجب باخت تیمش شده، در حالی که فلان عظمای دیگر که به سلسلهالبول و تکرّر ادرار مبتلاست، از سوی فیفا به عنوان «آیتالله جیش طلایی» شناخته شده است.
و سرانجام، کاپ قهرمانی این رقابتهای تنگاتنگ عبادی-تیمی، به آیتاللهی تعلق میگیرد که صدرنشین جدول مسابقات داخلی و جام ملتهای آسیاست. عکس و فیلم و مصاحبه بسیار از او منتشر میشود، چرا که در هنگام انجام وظیفه در میدانهای ورزشی، همان طور ایستاده، با مهارت خاصی، شعارهای مکتبی و انقلابی و نام سران مملکتی را روی چمن استادیوم رقم میزند!