همدردی بیسابقه تمامی اقشار جامعه، چه در ایران و چه در خارج از کشور، با خانوادههای قربانیان فاجعهى شلیک به هواپیماى مسافرى، و همدلی همگانی برای پاسداشت نام آنان با حضور در گردهمائیهائی که در ایران و سایر کشورها اعلام شده، در نوع خود در چهار دهه گذشته بینظیر است. و این نشانه روشنی است بر بیداری همگانی برای به گور سپردن میراث شوم حکومتِ کشتار و چپاول و تزویر.
واکنش شریف هنرمندان در ایران که از خیزش اعتراضى سراسرى آبان ماه و رفتار ددصفتانه رژیم اسلامى به آن شروع شد اکنون با فاجعهى شلیک به هواپیماى مسافرى شکل کاملا مسئولانهاى به خود گرفته است.
بیانیه هنرمندان نامدار کشورمان در محکوم کردن کشتار وحشیانه آبان ماه نقطه عطفی بود در انجام وظیفه انسانی و اجتماعی آنان که با انتشار اطلاعیههای تازهای تکمیلتر نیز شد. اعلام لغو افتتاح نمایشگاه عکس فیلمساز شهیرمان داریوش مهرجوئی مشخصا به دلیل همزمانی آن با روز پنج دی، روزی که برای بزرگداشت جان باختگان اخیر راه آزادی ایران تعیین شده بود، یک حرکت انسانی و به یاد ماندنی از هنرمندی بود که با فیلمهایش جاودانه است. پیام کوتاه اما تکاندهنده بهرام بیضائی در پیشگیری از اجرای مراسم سالگشت تولدش در ایران به دلیل "همزمانى با چهلم قربانیان وقایع خونبار و باورنکردنى اخیر" نمونه درخشان دیگری از مسئولیت شناسی هنرمندی خردمند بود.
از حرکت شریف مستندساز جوان محسن استادعلى که جایزهاش را در جشنواره سینما حقیقت در تهران به پویا بختیاری، جانباخته را ه آزادى، تقدیم کرد قبلا نوشتهام. همزمان ۱۲۵ مستندساز ایرانی با انتشار بیانیه مشترکی، ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار و آسیبدیده اعتراضهای آبان، نوشتند که ما «اعلام میکنیم که نه تنها چشم بر روی واقعیتهای امروز سرزمینمان نمیبندیم که در کنار مردم و دوش به دوش آنها روایت خود را از آنچه بر ما گذشت ثبت و حفظ خواهیم کرد؛ روایت جان به لب رسیدن از غم نان، روایت کشتهشدگان بیتدفین و بیمزار و زندانیان بینام و بینشان که هر کدامشان کسی از ما هستند.» محمد رسولاف، جعفر پناهی، رخشان بنیاعتماد بهمن کیارستمى و مهوش شیخ الاسلامى از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
و حالا در واکنش مسئولانه به فاجعه کشتار مسافران یک هواپیما و دروغگوئىهاى وقیحانه مسئولان مملکت در انکار واقعیتى عریان، بار دیگر هنرمندانمان به میدان آمدهاند تا مرگ بزرگترین ویترین جلوه فروشى رژیم اسلامى یعنى جشنواره فجر را اعلام کنند؛ از رخشان بنىاعتماد و جعفر پناهى که همواره در صف اول معترضین بودهاند تا نورسیدگانی همچون مسعود کیمیائى و...
آن دسته از هنرمندانى که تا کنون عدم حضورشان در این جشنوارهى پیشاپیش مرده را اعلام نکردهاند، - چه در بخش سینما و تئاتر، و چه در موسیقى و هنرهاى دیگر - دارند سرنوشت هنریشان را به رژیمى گره مىزنند که دیر نیست به زبالهدان تاریخ سرنگون شود.
رضا علامهزاده
ولایت دروغ، رضا فرمند