در طول تاریخ ۱۴۰۰ سالهای که از اشغال ایران، توسط اعراب نومسلمان، میگذرد متعصبین مذهبی همیشه با برگزاری جشنهای ملی ایرانی، به دلایل مختلف، مخالفت کرده و یا به مرور، و به بهانهی «ضد اسلامی بودن»، آنها را ممنوع اعلام کردهاند. البته وقتی هم که زورشان نرسیده تا برگزاری جشنی را، همچون نوروز، ممنوع کنند، سعی کردهاند با جعل احادیث و نقل قول هایی دروغین از امامها و پیامبر، آن را به خودشان بچسبانند که خوشبختانه در این مورد هم موفق نبودهاند و هیچ کدام از جشنهای ملی ما که همگیشان سکولار و غیرمذهبی هستند، مذهبی نشدهاند.
با این حال مادران و پدران ما در سدههای گذشته گاه پنهان و گاه آشکار جشنهای ملی خودشان را برگزار کرده و برخی از آنها را، (چون مهرگان، یلدا، سده، نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده به در)، برای ما تا به امروز زنده نگاهداشتهاند.
اما یکی از بدترین دورههای تاریخ ما در ارتباط با ممنوعیت جشنهای ملی، این چهل و یک سال گذشته بوده است که نه تنها متعصبین مذهبی، بلکه حکومت مسلط بر ایران نیز، سعی در حذف جشنهای ملی ما را داشته اند؛ زیرا این حکومت درست همچون اشغالگران، و یا استعمارگران بیشترین ضدیت خود را نسبت به فرهنگ و تاریخی دارد که نمیتواند با ارزشهای آنها خوانایی و نزدیکی داشته باشد.
یکی از جشن هایی که حکومت ایران از روز نخست با برگزاری آن به شدت مخالفت کرده جشن چهارشنبه سوری بوده است.
در چهل سال گذشته هیچ سالی نبوده که حکومت از برگزاری چهارشنبه سوری جلوگیری نکرده باشد. آنها گاه به بهانهی «آتش پرستی»، و گاه به بهانهی «ایجاد خطر برای مردم» و گاهی حتی به بهانهی «اخلال در نظم عمومی» در شب هایی که مردمان به جشن و پایکوبی مشغولند، به آنها، حمله میکنند، آنها را کتک میزنند، و یا به زندان میفرستند.
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای شاد ایرانی ست که در سه شنبه شب قبل از آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. قرن هاست که مردمان در چنین شبی در خانهها و یا کوچهها و خیابانها آتش افروختهاند و شادی کنان از روی آن پریدهاند.
البته هیچ کس به روشنی نمیداند که فلسفه و سرچشمهی اصلی چهارشنبه سوری چیست اما این را میشود ثابت کرد که ایرانیان به آتش و اهمیت آتش علاقهای خاص داشتهاند. و به همین دلیل این جشن میتواند ریشه در دوران هایی داشته باشد که در هر گوشهای از ایران آتشکدهای برپا بود، و مردمان به هر مناسبتی بر گرد آن جمع میشدند، و به جشن و شادمانی میپرداختند.
در عین حال این را هم میشود به روشنی ثابت کرد که اعراب به شدت با آتش مخالف بودهاند. با نگاهی به قرآن کتاب مقدس مسلمانان میتوانیم ببینیم که ۱۷۸ مورد از بدی آتش گفته شده. «آتشی که کافران و ظالمان به آن مبتلا خواهند شد» نمونههای زیادی دارد از جمله:
ـ آنان به کیفر آن چه به دست میآوردند جایگاهشان آتش است
ـ... پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار
ـ بدانید که برای کافران عذاب آتش خواهد بود
ـ اینان کسانى هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود
در همهی این موارد کسی که به صدا و فرمان الله و پیامبرش گوش فرا ندهد عاقبتاش با آتش «هراس انگیز» خواهد بود. در حالی که نقطهی مقابل آنها ایرانیان بودهاند که آتش را مطبوع و حتی مقدس میدانستهاند. این دو نگاه متفاوت از سوی دو سرزمینی که یکی دایم در آتش گرما میسوخت و طبعا مردم در آن علاقهای به آتش نداشتند و سرزمین ما که طبیعتی ملایم و بیشتر سرد داشت و آتش و خورشید گرمابخش آن بود امری کاملا قابل درک است.
آن چه روشن است، هنوز که هنوز است برای ایرانیان پریدن از آتش، دوست داشتن آتش، و شادی کردن دسته جمعی بر گرد آن زیباست و نشانهی عشق به فرهنگ شاد و گرمابخشی ست که در آن از بکن نکنهای مذهبی، قومی، نژادی، جنسی و جنسیتی اثری نیست. و از آنجا که چنین جشن هایی زمینی و سکولار است، طبعا با روحیه و فرهنگ مردمان این زمانه نیز کاملا خوانانی دارد.
از سویی دیگر نفرت و دشمنی حکومت اسلامی با این نوع شادیها، نشانهی فرهنگ واپسگرایی ست که ضد هر نوع شادمانی و هر نوع جمعیتی ست که در آن تنوع فرهنگها و مذاهب وجود داشته باشد. و به همین دلایل در سالهای گذشته حکومت اسلامی حاکم بر ایران در آستانهی جشنهای نوروزی به بهانههای مختلف، از جمله همزمانی با سالگرد درگذشت امام و امامزادهای و یا روز مذهبی خاصی از مردمان خواسته است که دست از شادمانی بردارند و تردیدی نیست که امسال نیز با وجود فاجعهی ویروس کرونا بهانهی بهتری دارد تا مردم را از برگزاری جشن و شادمانی و دور هم جمع شدن دور کند. در حالی که همگان شاهد بودهاند که این حکومت حاضر نشده بدترین مناطق شیوع بیماری، یعنی امامزادهها و مساجد را تعطیل کند.
البته در چنین شرایطی بهتر است که مردم نه به امامزاده و مسجد بروند و نه در اماکنی که جمعیت غیرقابل کنترلی هست. اما بسیار زیباست که امسال نیز مردمان به وظیفهی ملی خود عمل کرده و جشنهای چهارشنبه سوری و نوروزی را در جمعهای کوچک دوستانه و خانوادگی برگزار کنند؛ به ویژه که این روزها برخی از ویروسشناسان از احتمال نقش حرارت و گرما در به عقب راندن ویروس کرونا میگویند. و در واقع چشم امید مردمان جهان اکنون به بهار دوخته شده است که با آمدن آن و افزایش دما همه چیز بهتر شود و ویروس جدید کرونا مانند آنفلوانزا با گذشت زمستان از پای در آید.
به این ترتیب امسال جشن گرفتن و افروختن آتش چندین حسن دارد. هم ادای وظیفهای ملی ست، هم گرفتن انرژی برای تحمل رنجها و مصائب طبیعی و یا انسان ساز، هم رویارویی با حکومت اسلامیِ فرهنگ کشِ انسان ستیز، و هم فراری دادن ویروس کرونا که به نظر میآید آن هم چون حکومت اسلامی شادمانی و آتش را دوست ندارد.
دست نوشتهها نمیسوزند! (بخش ۱)، علی میرفطروس
ویروس کرونا و پایان رژیم جمهوری اسلامی، سیامک شیرزاد