دگراندیش میتواند روشنفکر نباشد، وحتی روشنفکر ستیز باشد. پیامبران و رهبران مذهبی وپیروانشان دگراندیشاند اما روشنفکر نیستند، و همینگونهاند پیروان افکار سیاسی- ایدئولوژیکِ مذهب گونه، که خود را غیر مذهبی و ضدمذهبی میپندارند، که ازاین جنس دگراندیشان ضد روشنفکر در میان جریانهای سیاسی چپ و راست فراوانند.
روشنفکر میتواند دگراندیش باشد، صاحب هر نوع اندیشهای که پرسشگری، نقادی و شکاکی، آینده نگری، تولید ایده و گفتمان سازی از ویژگیهایش باشد، و به آزاد اندیشی و آزادیخواهی نیز وفادار باشد.
۱
تعریف دگراندیش: با واژگان همسنگ و مترادف ناهمنوا، ناباور، ناهمساز، به معنای فردی ست که دارای اندیشهای متفاوت و یا متخالف با دیگر اندیشهها باشد. آنچه کاربُرد دگراندیش بیشتر به ذهن مینشاند انسانی ست تردید کننده در اندیشگی و باور مسلط در جامعه، به ویژه اندیشگی و باوری که خود را حق ومالک منحصر به فرد حقیقت بداند.
دگراندیشی تمکین نکردن و تن ندادن و پیروی نکردن از ارزشهای غالب و از تفکر و عقیدهی دیگری نیز تعریف شده است. دگراندیشی هم میتواند شکل تعارض و دشمنی و مخالفت با اندیشگی دیگر به خود بگیرد و هم میتواند تعارض و دشمنی و مخالفتی در کارش نباشد
در ادبیات سیاسی و فرهنگی ما دگراندیشی بیشتر دگراندیشی در عرصه سیاسی و عقیدتی پنداشته شده است، و نوعی مخالفت با قدرت سیاسی و اندیشهها و باورهای در حکومت. امروز اما دامنهی این تعریف وسیع تر شده و حوزههای محتلف جهان نگری، سیاست، دین (مذهب)، فرهنگ، قومیت، نژاد، جنسیت و... را هم در بر میگیرد.
۲
تعریف روشنفکر: روشنفکر انسانی ست پرسشگر، نقاد و شکاک، آینده نگر، تولید کننده ایده و گفتمان ساز.
روشنفکربا پرسشگری، تفکر نقادانه و شک، گذشته و حال، به ویژه سنتها و نهادهای سنتی و خرافهپرستی به زیر تیغ تشریح و ریشه یابی میبرد تا با توان سنجش و تفکیک راهی به سوی نو شدن و نو کردنِ حوزههای فکری، رفتاری، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی بجوید و بنمایاند. نفوذ تاثیر گذاربر نظام ارزشی جامعه، سنتها و ساختار شکنی پیامد پرسشگری، نقادی و شکاکی ست. جهان روشنفکری میدان جهش به سوی آینده است. در گذشته و حال و اکنون نمیماند، پویاست. با فکر روشناش آیندهای تجسم میکند و امید به تحققاش میبندد. " سازنده تاریخ آینده " است. خواستار نو کردن اندیشه و کردار (مدرنیته وتجدد) و نوسازی بر مبنای مدرنیته (مدرنیزاسیون) است. گفتمان ساز درمعنای تلاشگر در راستای پدید آوردن اندیشهی مدرن، فرهنگ ساز و فرهنگ مدار است، سازندۀ ایده، سخن و گفتمانی که در روان وشعور جامعه رسوخ کند.
نخی که دانههای رنگین کمانی روشنفکری را کنارهم مینشاند" آزاداندیشی و آزادیخواهی" ست. آزادیای که در کاربُردش معنا میشود و با آزادی دیگران و رعایت آن در ارتباطی تنگاتنگ قرار میگیرد، آزادی مطلق درقلمرو اندیشه، و آزادی کردار وعمل در گستره قانون، قانونی دمکراتیک و عادلانه.
آیا ما واقعا سیاسی نیستیم؟ مهناز همدانیان