اکبر گنجی - خبرنامه گویا
محسن رضایی که نمادِ اصول گرایانِ نظامیِ متوهم است، امروز درباره توافق هسته ای، روابط با آمریکا و اروپا، سیاست خارجی "واداده" دولت های هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی، و... مدعیات صادق و کاذبی را به هم بافته تا "جهان متوهمانه" اش را مستحکم سازد و نتیجه بگیرد که به طور کلی به جای مذاکره و رابطه از نوع برجامی، باید سیاست انقلابی مشابه سیاست سپاه پاسداران در پیش گرفته شود. توهمات او را به حاشیه می رانیم تا در آن خوش باشد. اما او سپس به دروغ می گوید که مذاکرات هسته ای ناشی از سیاست "نرمش قهرمانانه":
«منجر به یک دیدهبانی قدرتمند در آینده و در تاریخ ملت ایران شد تا ملت ایران بتوانند از این دیدهبانی، آینده خود را در صحنه بینالملل و منطقه روشن تر ببیند. دلیل این مدعا، نقش پررنگ ملت ایران در حکمرانی است. ملت ایران، تنها حاکمان را انتخاب نمی کنند. بلکه در حکمرانی کشور از طریق افکار عمومی و بیان خواسته هاشان و صدای انتقادهاشان، موجب بهبود حکمرانی در کشور می شوند...حال که سه تلاش آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی در مذاکره با هدف گشایش روابط اقتصادی با اروپا و آمریکا شکست خورده است، به نظر می رسد باید این اندیشه را کنار گذاریم.»
دروغ صریح و آشکار سرلشکر متوهم این است که استبداد دینی- که سلطان ستمگر یا ولی فقیه نماد آن است- را حکمرانی مردم یا دموکراسی یا مردم سالاری قلمداد می کند.
دروغ، گزاره خبری کاذب به قصد فریب است.
گزاره محسن رضایی: «مردم ایران کلیه زمامداران را انتخاب کرده و از راه آزادی بیان، انتقاد، بیان مطالبات و تأثیر عملی آن ها موجب بهبود حکومت شده اند.»
این گزاره کاذب است و به هیچ وجه با واقعیت سازگار نبوده و نیست. کجا مردم آیت الله خامنه ای، محسن رضایی، آیت الله جنتی، حسین شریعتمداری، و صدها تن دیگر را که همگی مسئولان مادام العمرند، انتخاب کرده اند؟
آیا شورای نگهبان کلیه مخالفان و منتقدان و حتی رقبا را رد صلاحیت نکرد تا «مجلس لوله کنان» یازدهم را بسازد. کاری که در همه انتخابات گذشته انجام داده است.
مردم در کجا توانسته اند نظرشان را از راه انتقاد عملی سازند؟ کدام یک از مطالبات برحق مردم محقق شده اند؟
ادعای کاذب حاکمیت مردم با قصد فریب بیان شده و می شود. استبداد دینی را حاکمیت مردم قلمداد کردن، فریب و خدعه و دروغی بیش نبوده و نیست.
اگر حکومت محصول آرای آزادانه مردم بود، اینک خبری از خامنه ای ، رضایی ، جنتی ، احمد خاتمی، ، قالیباف، ابراهیم رئیسی، محسنی اژه ای، علم الهدی، و...نبود.
مشکل ایران، توافق هسته ای مصوب شورای امنیت سازمان ملل نبوده و نیست، مشکل یا مسأله ایران، مسأله استبداد دینی جمهوری اسلامی و حکمرانی مادام العمر ولی فقیه است. ۳۱ سال زمامداری مطابق میل خودسرانه سلطان ستمگر کافی است. قدرت را به مردم پس دهید و بگذارید آنان خود درباره آینده خود تصمیم بگیرند.
مردم سیل زده، زلزله زده، کرونازده، تحریم کمرشکن زده، آخوندزده، سپاه زده، فقرزده، فلاکت زده، و...؛ غمگین و داغدار عزیزانشان، به جای همدردی، باید روضه خوانی های قالیباف، رضایی، جنتی، شریعتمداری، خامنه ای، احمد خاتمی، علم الهدی، صادق لاریجانی، محسنی اژه ای، و...را بشنوند. روضه های دروغ. مردم نیازمند امنیت، نیازهای اولیه و آزادی برای زندگی کردن هستند. این مردم فقیر مشاهده خواهند کرد تا یک غارت ملی دیگر تحت عنوان فروش اموال دولتی صورت خواهد گرفت. مردم عادی ورشکسته خواهند شد و عده اندکی ده ها و صدها میلیارد به جیب خواهند زد.
آدرس صفحه فیس بوک اکبر گنجی: https://www.facebook.com/
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://t.me/ganji_akbar/10187
سوئد در سایه کرونا، شهاب فیضی
تفاوت دگراندیش و روشنفکر، مسعود نقرهکار