Tuesday, May 12, 2020

صفحه نخست » سوئد در سایه کرونا، شهاب فیضی

Corona_Sweden.jpgسیاست‌های سوئد در پیوند با پاندمی کرونا، طی دو ماه اخیر، این کشور را در مرکز توجه جهان قرار داده است.

این کشور اسکاندیناویایی، برخلاف همسایگان و هم‌پیمانان اروپایی‌اش که به سرعت حضور در مراکز عمومی را ممنوع کرده بودند، «راهی دیگر» را برای مبارزه با شیوع ویروس کووید ۱۹ یا کرونا برگزید.
به راستی چرا سوئد راه دیگری برگزید؟ آیا این نخستین‌بار است که سوئد در شرایطی مشابه، راهی دیگر را برمی‌گزیند؟ این اعتماد به‌نفس برای انتخاب راهی دیگر در عصر گلوبالیسم ریشه در کجا و چه دارد؟ این سیاست راهبردی با ذهنیت جمعی این کشور یا به اصطلاح ذهنیت سوئدی چه رابطه‌ای دارد؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها بد نیست مواردی چون «ساختار و تقسیم قدرت»، «سنت استقلال و انتخاب راهی دیگر» و رابطه دولت و ملت را در سوئد مرور کنیم:

الف- ساختار و تقسیم قدرت در سوئد
شناخت «ساختار دولت و حکومت»، «نقش متخصصان در ساختار اداری»، «رابطه متخصصان و سیاستمداران» و همچنین «تجربه‌ها تاریخی» بتواند ما را در درک راه و روش سوئد در برابر پاندمی کرونا کمک کند.
«سیستم»، واژه‌ای است که سوئدی‌ها اغلب در امور اداری از آن استفاده می‌کنند. این کلمه تا بدان‌حد در ادبیات سیاسی - اجتماعی سوئد جا افتاده است که حتی در نام شرکت‌های دولتی نیز دیده می‌شود. ازجمله شرکت هواپیمایی سوئدی، دانمارکی و نروژی تحت عنوان «سیستم هواپیمایی اسکاندیناوی» یا شرکت انحصاری فروش مشروبات الکلی که نوعی «شرکت- سیستم» نامیده می‌شود.
بر اساس قانون اساسی سوئد، دولت حق دخالت در امور اجرایی اداره‌های دولتی این کشور را ندارد. اداره‌ها وظیفه دارند قوانین و خط مشی دولت را اجرا کنند.
همکاری دولت و تکنوکرات‌ها در سوئد ریشه‌ای تاریخی دارد. بیش از چهارصد سال پیش، طی سال‌ها مبارزه قدرت میان اشراف و فئودال‌ها از یک سو، و قدرت مرکزی سلطنتی از سوی دیگر، اشراف و فئودال‌ها، خواهان قدرت اجرایی بیشتری بودند، با این استدلال که آنان هم دانش بیشتری در حوزه کاری خود دارند وهم بهترنیازها و ابزارهای جامعه را می‌شناسند.
در آغاز قرن ۱۶میلادی، خودمختاری و استقلال اشراف و فئودال‌ها توسط کفیل ملکه کریستینا، «اکسل اوکسن‌شرنا»، تصویب شد. بدین ترتیب پادشاه، حق دخالت در چگونگی اجرای قوانین را از دست داد. این جدایی یکی از پایه‌های ضابطه میان دولت و «نهادهای حکومتی» است.
نهادها و ادار‌های دولتی به نوبه خود بر اساس قانون، خط مشی دولت را اجرا می‌کنند. این سیستم چهارصد ساله می‌تواند به ما در فهم سیاست سوئد در دوران پاندمی بیماری کرونا کمک کند. از همین رو برای اطلاع‌رسانی از سیاست‌های دولت پیرامون پاندمی کرونا، نخست‌وزیر سوئد، استفان لوون، نخستین کنفرانس مطبوعاتی را به همراه رئیس اداره بهداشت عمومی برگزار کرد.

ب- سنت استقلال و انتخاب راهی دیگر
در آغاز جنگ جهانی دوم، سوئد به همراه هفت کشور اروپایی، با اعلام بی‌طرفی، کشور را از آتش جنگ دور نگهداشت.
نهم آپریل ۱۹۴۰ میلادی قوای آلمان نازی وارد خاک دانمارک و نروژ شد و با اشغال دو کشور دوست و همسایه، سوئد در محاصره قرار گرفت. در عمل واردات و صادرات بدون توافق جدید با آلمان نازی امکان‌پذیر نبود. قرارداد فروش سنگ آهن و اجازه استفاده نظامی‌های آلمان از راه آهن سوئد به نروژ یکی از جنجالی‌ترین قراردادهایی است که همواره مورد توجه و بحث کارشناسان و پژوهشگران جنگ جهانی دوم قرار گرفته است. انتخاب این «راه دیگر» در آن زمان از حمایت عموم مردم برخوردار بود. این «بیطرفی» در زمان جنگ سرد، پس از شکست آلمان نازی، با عدم عضویت در پیمان ناتو یا ورشو نیز ادامه یافت. این بی‌طرفی، منجر به حضور نسبتاً پررنگ سوئدی‌ها در ساختار اداری سازمان ملل متحد در دوران جنگ سرد شد.
سوئد در مقابل دولت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز «راه دیگر» را برگزید. زمانی که سه کشور انگلیس، فرانسه و آمریکا، حزب «کنگره ملی آفریقا» و رهبر آن نلسون ماندلا را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده بودند، دولت سوئد در کنار حمایت معنوی و دیپلماسی علنی، با کمک‌های مالی از جنبش آزادی‌بخش آفریقای جنوبی حمایت کرد.
جنگ ویتنام و اعتراض اولاف پالمه به سیاست آمریکا نیز نمونه‌ای دیگر است که از این شخصیت سیاسی کشور سوئد، یک شخصیت جهانی ساخت.

ج- ذهنیت جمعی سوئدی
یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های ذهنیت جمعی سوئدی‌، اعتماد به «سیستم» است. به عنوان نمونه، با وجود گسترش منابع اطلاع رسانی، حمله رقبا و مراکز پخش خبرهای جعلی، پابلیک سرویس این کشور از اعتماد نسبی جامعه برخوردار است و در نظرسنجی‌های سالیانه، در فهرست رسانه‌های مورد اعتماد مردم قرار می‌گیرد. استقلال نهادها و سازمان‌های حکومتی از دولت، عدم دخالت در منازعات سیاسی و اتکا بر تخصص و مستندات یکی از دلایل اعتماد جامعه سوئد به «سیستم‌ «های موجود در این کشور است.
اگردر بسیاری از جوامع جنجال، «اکسیژن زندگی» است و به «توافق» رسیدن، هدف نهایی نیست، در جامعه سوئد، توافق بخش بزرگی از کنش جمعی سوئدی است. توافق نیز از طریق نهادهای مدنی و سیاسی تحقق پیدا می‌کند. از همین رو سوئد کشور انجمن‌هاست و هر سوئدی به طور متوسط عضو شش انجمن است. لازم به تذکر است که مبنای برنامه و تصمیم‌گیری احزاب و نهادهای مدنی، نه اکثریت، بلکه توافق اعضای آن است.
«اعتماد شهروندان به یکدیگر»، یکی دیگر از فاکتورهایی است که می‌تواند به ما برای درک انتخاب «راه دیگر» در سوئد کمک کند.
بر اساس نظرسنجی‌های مرکز مطالعات سام دانشگاه گوتنبرگ، «جامعه افکارعمومی رسانه‌ها» در سال ۲۰۱۴ و مرکز نظرسنجی اروپا در سال ۲۰۱۶، هشتاد در صد شهروندان سوئد نگاهی مثبت به ماهیت انسان دارند و به همنوعان خود اعتماد دارند. این نتیجه در مقایسه با نتایج کشورهایی چون اسلواکی و صربستان (هشت در صد) و یونان (بیست درصد) بسیار معنادار است.

د- رابطه پوزیسیون و اپوزیسیون
میکونوس برای ایرانیان یادآور ترور جمهوری اسلامی در برلین است. در آن رستوران قرار بود اینگوار کارلسون، نخست وزیر اسبق و رهبر اپوزیسیون آن زمان سوئد و هئیت همراهش با زنده یاد صادق شرفکندی و همراهانش دیدار داشته باشد. این دیدار اما با تماس تلفنی نخست وزیر وقت سوئد، کارل بیلدت، در هفدهم سپتامبر ۹۲ برای حضور ضروری کارلسون در سوئد، لغو می‌شود. تغییر سیستم بانکی جهان وعدم توانایی دولت در ثابت نگه داشتن قیمت کرون در بازارارزجهانی، بحران مالی بانک‌ها و سقوط بازار مسکن در کنار کاهش مالیات «جامعه رفاه» را با بحرانی بی سابقه روبرو کرده بود. کارل بیلدت نخست وزیر وقت سوئد، می‌بایست برای عبور از بحران اقتصادی با رقیب سیاسی خود مشاوره کند و به توافق برسد.
بر طیق همین سنت از نخستین روزهای شیوع کرونا در سوئد و آشکار شدن خطر پاندمی، دولت این کشور با رهبران احزاب پارلمانی، به طور منظم نشست‌های هفتگی دارد و ضمن اطلاع رسانی، از آنان مشاوره می‌گیرد. در خطوط اساسی سیاست مقابله با پاندمی و پیروی از توصیه‌های اداره بهداشت عمومی سوئد اکنون «توافق» وجود دارد.

ه- رابطه دولت - ملت
از روز نخست برنامه مقابله با پاندمی کرونا، دولت از واژه‌ «توصیه» به جای «دستور» استفاده کرده است و کلمه «ممنوع» و «ممنوعیت» کمترین کاربرد را داشته است. احترام به «تشخیص فردی»، «اعتماد به شهروندان» و «عدم تجاوز به آزادی فردی»، از برجسته‌ترین سیاست‌های دولت در دوران پاندمی کروناست. افزایش پشتیبانی از استفان لوون نخست وزیرسوئد، و حزب سوسیال دموکرات در نظرسنجی‌ها، نشان‌دهنده اعتماد عمومی به سیاست‌های دولت در این دوران حساس است.
شاید همانطور که یکی از روزنامه نگاران سوئدی، «زارمبا»، می‌نویسد، پاندمی تنها به انسان‌ها حمله نمی‌کند، بلکه باور ملت‌ها را نیز به چالش می‌کشد تا به شناخت بهتری از خود برسند.
مردم سوئد که تا قبل از بحران پاندمی برای نخستین‌بار طعم قطبی شدن را چشیده بود، به هنگام خطر هم به همدیگر، هم به دولت نزدیک‌تر شدند و راه توافق را برگزیدند. آنچه زارمبا نوشته شاید احساس بسیاری ازسوئدی‌ها در این روزهاست: «هر چه هست، در مصیبت کرونا نمی‌توانم از اعتماد دوجانبه لذت نبرم.»

شهاب فیضی
عضو هئیت مدیره کمیته ایران سوئد



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy