منشه امیر - رادیو اسراییل
خمینی گفته بود که اگر هر مسلمان در دنیا یک سطل آب به روی اسرائیل بریزد، این کشور به آسانی غرق خواهد شد و اثری از آن باقی نخواهد ماند.
یک میلیارد و سیصد میلیون نفر مسلمان در جهان زندگی می کنند که حساب کنید چند سطل آب می توانند به روی اسرائیل بریزند.
به سخنی دیگر، در عالم تصورات و تخیلات خمینی، نابود کردن اسرائیل، مانند آب خوردن بود. به سرعت یک فوت بود. به شرطی که مسلمان جهان آن را آرزو کنند.
ولی مسلمانان جهان از خود پرسیدند که چه علتی دارد آن ها بخواهند سطل آب به روی اسرائیل بریزند؟
مگر اسرائیل به آن ها چه کرده است؟ چه زیانی به ملت های مسلمان رسانده است؟
اسرائیل، یک کشور عضو متساوی حقوق سازمان ملل و شناخته شده از جانب اکثر ملت های دنیا، چگونه می توان از نابودی آن سخن گفت؟
خمینی که نه دنیا را می شناخت و نه از سیاست جهانی بویی برده بود، فراموش کرد که چند ماه پیش از این سخنان او، زنده نام انور سادات رئیس جمهوری مصر به اورشلیم آمد و در پارلمان اسرائیل سخنرانی کرد و گفت که جنگ بس است و اختلافات را باید از راه مسالمت آمیز حل کرد.
مصر پرقدرت ترین کشور عربی و یکی از بزرگترین ممالک اسلامی و سرسخت ترین دشمن اسرائیل در طول سه دهه بود - ولی سادات دریافت که اعراب راه اشتباه رفته اند.
مصر از ستیز با اسرائیل و حمایت از نابودی این کشور زیان سنگینی متحمل شده بود.
مردم مصر گرسنه ماندند و عبدالناصر پول ملت مصر را به ترور فلسطینی داد که اسرائیل را نابود کند و نتوانست نابود کند.
در طول زمان، فلسطینی ها مرتب بدبخت تر شدند و ملت مصر فقیرتر گردید.
پس، بهترین راه، صلح بود، آشتی بود.
سادات با این ارزیابی، راه صلح در پیش گرفت و پیمان آشتی با اسرائیل امضا کرد.
اردن هم پس از چند سال دیگر ستیز و نامهربانی، بالاخره همان راه مصر را در پیش گرفت و با اسرائیل صلح کرد.
در زمان مرحوم حافظ اسد پدر بشار اسد نیز مذاکرات صلح سوریه با اسرائیل آغاز شد و حتی در نخستین سال زمامداری بشار اسد نیز دنبال شد و اگر این تلاش به نتیجه می رسید، قطعا لبنان نیز با اسرائیل پیمان صلح امضا می کرد. زیرا تا روزی که رژیم ایران هنوز در اوضاع لبنان دخالت نکرده بود، و گروه تروریستی حزب الله را برپا نساخته بود، هیچ گونه نزاع و اختلافی بین لبنان و اسرائیل وجود نداشت.
ولی خمینی از جریانات دنیا ناآگاه بود.
جز تحصیلات دینی، در سطح بالا، از سیاست بین المللی و واقعیات جهانی آگاهی نداشت و خواست چرخ زمان را به عقب بازگرداند و تلخی هایی را که کشورهای عرب در طول سال های متماد چشیده بودند، مزه کند - و چنین گردید و کام خمینی تلخ شد و آن جام زهر معروف را سر کشید.
بهایی که ملت ایران در طول این چهل و یک سال به دلیل نابخردی سران حکومت اسلامی پرداخته و می پردازد، شاید بزرگترین جنایت جنگی باشد.
خمینی، با شعار راه قدس از کربلا میگذرد، خواست شیعیان عراق را علیه صدام بشوراند و حکومتش را براندازد تا شاید یک حکومت شیعه جایگزین آن گردد و از طریق کربلا، "ارتش اسلام" بتواند خود را به قدس برساند.
نیم میلیون نفر کشته، یک میلیون نفر معلول، دو میلیون نفر آواره، یک هزار میلیارد دلار خسارت مالی، این ها همگی پیامد آن اشتباه بزرگ خمینی و بی اطلاعی او از واقعیات جهانی بود.
خمینی برای آن که جهان اسلام را زیر و زبر کند و شاید خود بتواند به مقام رهبری برسد، شیوه دیگری نیز در پیش گرفت و نامش را "برائت از مشرکین" گذاشت.
او می خواست دو میلیون نفر مسلمانان جهان و شش میلیون نفر مسلمانان عربستان را که هر سال به زیارت حج عمره می آیند، تحریک کند و آنان را به دور خود گرد آورد و به مقام رهبری برسد.
خمینی آرزو داشت که با این تیر دو نشان بزند: هم خود را رهبر جهان اسلام سازد و هم باعث برافتادن رژیم وهابی در عربستان گردد و کلیدهای مسجدالحرام مکه و مدینه را از دست آنان بیرون آورد.
نتیجه را دیدیم: در یک رویارویی با افراد انتظامی عربستان در شهر مذهبی مکه، مقدس ترین مکان از دیدگاه مسلمانان جهان، خون مسلمان ریخته شد و بیش از پانصد نفر از تظاهرکنندگان جان باختند.
مسلما خاندان سعود در عربستان نمی توانستند با این توطئه خمینی کنار آیند و پیشتر نیز بارها به او هشدار داده بودند که مبادا به چنین کاری دست بزند و در مقدس ترین مکان مذهبی اسلامی آشوب به راه اندازد، به ویژه آن که عربستان خمینی و پیروان او را خوارج می داند و اسلام شیعه را باطل تلقی می کند.
در ظرف چهل و یک سال، و به ویژه از هنگام مرگ خمینی، به جای آن که جانشینش درس عبرت بگیرد و درک کند که در دنیای اسلام و در جهان امروز، این آرمان ها و خواسته ها خواب و خیالی بیش نیست، حتی بر تلاش برای رسیدن به این آرزوی باطل افزوده و ایران را عمیق تر از پیش در منجلاب فرو برده است.
یک مقام سیاسی رژیم می گوید که میزان هزینه ایران در سوریه چیزی بین بیست تا سی میلیارد دلار بوده است.
کارشناسان می گویند که رقم واقعی، دست کم دو برابر است.
حالا به این مبلغ، کمک های ۳۹ ساله رژیم ایران به حزب الله لبنان و حشد الشعبی و انصارالله و حزب الله عراق و حوثی های یمن و جهاد اسلامی و جهاد مردمی و حماس و فاطمیون و زینبیون و دیگران را اضافه کنید و ببینید که به چه مبلغ سرسام آوری می رسید.
در هشت سال دوران ریاست احمدی نژاد، ایران بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت. این پول ها کجا رفت؟
هیاهوی روز جهانی قدس را به علل و هدف های مختلف به راه انداختند.
اول آن که دلشان می خواهد سر مردم ایران را گرم نگه دارند که به مصیبت کورونا و ورشکستگی اقتصاد کشور نیاندیشند.
همیشه یک دشمن خارجی و یک هدف خارجی تراشیده اند و فلسطین در راس آن ها قرار داشته است.
در همان هنگام که آن ها سنگ فلسطین را به سینه میزننند و چوپان دروغگو محمد جواد ظریف، اسرائیل را به کودک کشی متهم میکند، از فروش کودکان ایرانی در ترکیه خبر می رسد.
تا دیروز کلیه خود را می فروختند و حالا جگرگوشگان خویش را ناچار به فروش می گذارند تا شاید معیشت خویش را برای مدتی تامین کنند.
ننگ بر آنان باد
دو روز پیش از نمایش مسخره روز جهانی قدس بود که پدر و مادر و دو فرزندشان در خوزستان خود را حلق آویز کردند - از روی فقر
شرم بر حکومت آنان باد
حالا خامنه ای ادعا می کند که او یهود ستیز نیست و از نابودی یهودیان سخن نمی گوید، بلکه فقط می خواهد اسرائیل را نابود کند.
یعنی، خامنه ای خواب روزی را می بیند که یهودیان، دوباره وطن خود را از دست بدهند و آواره جهان گردند و تو سری خور باشند و دوباره هدف قتل و غارت قرار گیرند!
چرا؟ برای آن که ترور فلسطینی به قدرت برسد و وسیله ای به دست رژیم ایران برای رسیدن به هژمونی اسلامی قرار گیرد.
این نابخردان نمی دانند که فلسطینیان و همه سازمان های ترور فلسطینی، همگی اهل تسنن هستند و روزی که نیاز مالی و تسلیحاتی نداشته باشند به حکومت ایران پشت پا می زنند و از دنیای اسلامی بیرونش می اندازند.
امروز اگر زیاد النخاله و نخاله های دیگر ترور فلسطینی از خامنه ای مجیز می گویند و در رثای قاسم سلیمانی چاپلوسی میکنند، فردا اگر به هدف خود برسند، هیچ تره ای برای رژیم ایران خرد نخواهند کرد.
افتخار می کنند که سخنان خامنه ای در نابودی اسرائیل و به کاربردن واژه "راه حل نهایی" برگرفته از فرهنگ آلمان نازی، بازتاب گسترده ای در جهان داشته است و آن را نشان اهمیت رهبر خود می دانند.
بله درست می گویند، زیرا لی هاری اوسوالد قاتل جان اف کندی نیز در جهان شهرت زیاد یافت و همه روزنامه های دنیا مرتبا درباره او نوشتند.
خنده دارتر از همه آن که، ادعا می کنند همین فردا به پیروزی خواهند رسید و اسرائیل نابود خواهد شد.
چهل و یک سال ین گونه شعارهای توخالی دادند که یک کشور عضو سازمان ملل متحد، یک کانون دموکراسی در جهان، یک نهاد پیشرفته در پزشکی و کشاورزی و دانش و علم را به زودی نابود خواهند کرد.
ولی خوب می دانند که خودشان هستند که در آستانه نابودی قرار دارند.
دنیا تروریسم را محکوم می داند و آن چه را که آنان "جبهه مقاومت" می نامند یک گروه تروریستی می خواند که قصد تخریب دارد.
از یاد برده اند که دنیای امروز، دنیای تلاش همگان برای رسیدن به صلح و جلوگیری از جنگ و دوران محکومیت ترور است.
ولی آنان این واقعیت را هنوز درک نکرده اند و نمی کنند و همچنان بر طبل ترور می کوبند و خودشان می دانند که نفس های آخرشان را می کشند.
در مورد آخرین سخنرانی رهبر، مجتبی واحدی
محکومیت آمریکا به پرداخت ۲۹ میلیون دلار به ایران