Thursday, Sep 10, 2020

صفحه نخست » زخمی که به قامتِ قلم، بارید، رضا مقصدی

Reza_Maghsadi-2.jpg

زخمی که به قامتِ قلم، بارید
یک زخمِ هزارساله‌ی جاری‌ست.
تصویرِ سیاهِ هرچه آیینه
معنای ستروَنِ سیه‌کاری‌ست.
*
charlie.jpgزیباییِ روشناییِ خورشید
در دیده‌ی شب، کبودیِ مرگ‌ست.
*
هر جا که پرنده را پیامی هست
هر جا که سپیده را سلامی هست
تاریکیِ دیرساله، چون زهری
در سینه‌ی بی‌قرارِ گلبرگ‌ست.
*
در واژه، زبانِ دل نمی‌گنجد
گر در دلِ مهربانِ هر واژه-
مستی نکند بهار وُ تیراژه.
*
آفاق، به قامتِ قلم، زیباست.
*
وقتی که زمانه را زبانی نیست
وقتی که زمینِ تشنه‌ی هر جان
دلبسته‌ی بوسه‌های باران‌ست
*
این ابرِ سخنسرای بارانی
سرمست‌تر از سرودِ سرشاری‌ست.
*
بر سینه‌ی سوگوارِ او هرچند
یک زخمِ هزار ساله‌ی جاری‌ست.
*
۱۳۹۴
reza.maghsadi1@gmail.com

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

طرح داخل متن از مهدی صادقی

*

*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy