سخنرانی سیدمهدی هاشمی پیش از ماجرای سال ۶۳ [+فایل صوتی]
انصاف نیوز - سیدمهدی هاشمی از اعضای موسس و مسئولان سپاه در یک سخنرانی منتشر نشدهای در سال ۶۲ که فایل صوتی آن برای اولین بار توسط انصاف نیوز منتشر میشود، میگوید: «بدبختی این است که خط مرموزی در حال نفوذ در بعضی از سازمانهای انقلابی ما است. این خط و جریان مرموز در فرماندهی بالای این ارگان نفوذ کرده و با شیوههای بسیار ظریف و مرموزی در طول یک سال گذشته تلاش کرده است تا پای روحانیت مبارز را از سپاه قطع کند. با صراحت عرض میکنم که اگر در ستاد مرکزی در تهران کسی دوستدار فقیه مجاهد و عالیقدر آیتالله منتظری باشد، برای او جرم محسوب میگردد!
زمانی که بنیصدر در ایران مخفی بود و بنا بود که سپاه پاسداران او را دستگیر کند، همین جریان مرموز از مخفیگاه بنیصدر مطلع بود ولی او را دستگیر نکرد. تا بنیصدر فرار کرد. من در متن مسائل و ناظر بر جریانات بودم که تا امروز صبح همه از جایگاه بنیصدر مطلعاند؛ امروز عصر بنیصدر فرار میکند و هیچ اقدامی هم نمیکنند. این سوال هنوز در اذهان هست که از کجا و چرا اینچنین شد؟ علیالقائده مسائل بعدی که در حال رخ دادن در سپاه است، ثابت خواهد کرد که یک فعل و انفعالات مخفی وجود دارد.»
سیدمهدی هاشمی، برادر داماد آیت الله منتظری، این سخنرانی را یک سال و نیم قبل از ماجرای آذرماه ۶۳ سپاه تهران ایراد کرده است. او در سال ۶۵ بازداشت و به اتهام تشکیل خانه تیمی و دستور چند قتل، در ۶ مهر ۶۶ اعدام شد.
بشنوید:
متن سخنرانی
«بدبختی این است که خط مرموزی در حال نفوذ در بعضی از سازمانهای انقلابی ما است. این خط مرموز نمیخواهد و نخواهد گذاشت که سپاه پاسداران ما در جایگاه روحانیت مبارز و در خط امام باشد. این خط و جریان مرموز در فرماندهی بالای این ارگان نفوذ کرده و با شیوههای بسیار ظریف و مرموزی در طول یک سال گذشته تلاش کرده است تا پای روحانیت مبارز را از سپاه قطع کند. با صراحت عرض میکنم که اگر در ستاد مرکزی در تهران کسی دوستدار فقیه مجاهد و عالیقدر آیتالله منتظری باشد، برای او جرم محسوب میگردد! در منطقهی دو برای توطئهگری و اخراج، عناصری را بر سپاه مسلط کردهاند تا بکوشند درب برابر نمایندهی امام -آیتالله طاهری- موضعگیری جدی کنند. این چه خطی است؟ اینها همه تصادف است؟ اینکه در سپاه منطقهی دو کسی جرات نمیکند نام ولی فقیه را ببرد این مصیبت است. سپاه بازوی انقلاب و بازوی خط امام است؛ این چه خطی است که در چنین سپاهی یک پاسدار جرات نکند نام نمایندهی ولی فقیه را ببرد و اگر این نام را برد او را از سپاه اخراج کنند؟!
***
مهدی هاشمی در دادگاه
تصویری از سیدمهدی هاشمی در جلسات دادگاه ویژه روحانیت در سال ۱۳۶۶. او که پیش از انقلاب رهبری گروه چریکی «هدف» در اصفهان را برعهده داشت، در فروردین ماه ۱۳۵۵ به جرم معاونت در قتل سیدابوالحسن شمسآبادی بازداشت و محکوم شد. او با پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد و مدتی به عنوان مسئول واحد روابط عمومی و عضو شورای عالی فرماندهی سپاه فعالیت کرد. هاشمی که از پیش از انقلاب همراه با شهید محمد منتظری با گروههای مسلح در لبنان و لیبی ارتباط داشت، چندی بعد مسئولیت واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده گرفت و تا انحلال این واحد به فعالیت در این سمت ادامه داد.
***
این احتمال معقول نیست که جریان بنیصدر هنوز در ایران ادامه دارد؟ آیا ممکن نیست خط لیبرالیسم زیر پوشش انقلاب اسلامی هنوز در کشور ما به ارگانهای انقلابی ما قوا میکند؟ من قویا احتمال میدهم که قدرتطلبی، دوری از خدا و فاصله گرفتن از معنویات اسلام باعث شده است در سپاه پاسداران، نه در اینجا بلکه در بالاتر -در ستاد مرکزی- جریان مرموزی نفوذ کند تا نیروهای اصیل را پاکسازی کنند و روحانیت مبارز را بدنام کنند؛ یک مشت افراد ساکت، بیخط، منزوی و تا دیروز مخالف با انقلاب را بهعنوان فرمانده در مناطق حاکم بکنند، دست کسانی که تا دیروز ضدانقلاب بودند را امروز باز بگذارند و دست رجال ما را ببندند. چنین خطی حاکم شده است.
برای من هنوز جای سوال است: زمانی که بنیصدر در ایران مخفی بود و بنا بود که سپاه پاسداران او را دستگیر کند، همین جریان مرموز از مخفیگاه بنیصدر مطلع بود ولی او را دستگیر نکرد. تا بنیصدر فرار کرد. من در متن مسائل و ناظر بر جریانات بودم که تا امروز صبح همه از جایگاه بنیصدر مطلعاند؛ امروز عصر بنیصدر فرار میکند و هیچ اقدامی هم نمیکنند. این سوال هنوز در اذهان هست که از کجا و چرا اینچنین شد؟
علیالقائده مسائل بعدی که در حال رخ دادن در سپاه است، ثابت خواهد کرد که یک فعل و انفعالات مخفی وجود دارد. شما رزمندگان دلیر که در جبهات در نهایت خلوص در حال اهدای خون خود هستید، باید این مسائل را بدانید. این برادر عزیز عوامل شکست والفجر را گفت. در عملیات والفجر در فرماندهان عالی خلوص نبود. در عملیات والفجر دو-سه نفر از خدا بیخبر شدند. در عملیات والفجر فقط میخواستند قدرتنمایی کنند؛ حملهی سیاسی کردند نه حملهی نظامی. [در این عملیات] معنویت غروب کرده و خلوصها غروب کرده است. شما که بهتر میدانید رمز پیروزی شما در جبهات خدا بوده است و بس. شما تصور میکنید تفنگهای ما، سازماندهی ما و نیروهای ما توانستند پیروزی ایجاد کنند؟ خلوصهای شما، ایثار شما و اشک چشم مادران شما بوده است که جنگها را پیروز کرده است. منتها در تاریخ این سنت مرسوم است که همیشه یک مشت افراد گمنام در نهایت خلوص میجنگند و عدهی دیگری مانور میدهند، تبلیغات میکنند و برایشان سودآوری دارد. این معنا در طول تاریخ بوده است.
بله، وقتی که شما برای خدا میروید راه را برای رزمندگان باز میکنید، جنگ پیروز است. به خاطر اینکه شما خدایی شدید «وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی» را عملی کردید. آن وقتی که شما دست خدا، چشم خدا و گوش خدا باشید، خدا شما را پیروز میکند. اما وقتی که در فرماندهی عالی در سپاه خواسته باشند که با پیروزی شما و با خون شما تجارت کنند، خودنمایی کنند، اعمال قدرت و تحکیم قدرت کنند و رقبای خودشان را از بین ببرند؛ اینجا دیگر خدا لطفش را از ما دریغ میکند. این است عامل شکست والفجر. البته عوامل دیگر هم بوده است؛ اسناد لو رفته است، مسائل خطی بوده و عدم توازن و هماهنگی میان ارتش و سپاه هم از عوامل شکست بوده؛ اما ریشهی آن این قدرتنمایی بوده است.
شما برادران بنشینید فکر کنید و بسنجید. شما که برای من و آن خون نمیدهید، شما که برای شخص خون نمیدهید؛ شما برای خدا خون میدهید. من معتقدم که بسیج فرهنگی -یعنی بسیج اندیشهها، مغزها، فکرها و هوشها- اگر با بسیج نظامی همراه نباشد شما و سپاه را با قهرمانطلبی مانوس میکنند که فقط بروید بجنگید و آن خط مرموز و ضد خط امام در همهجا نفوذ کند. چه معنی دارد که از آن جریانات انحرافی که دارند در کل کشور مرموزانه کار میکنند چیزی ندانید و نفهمید؟ ما برویم فقط خون بدهیم ولی در پشت جبهه ناموس ما، خانوادهی ما، خط امام ما و انقلاب ما مورد بازی و تاختوتاز و ملاعبهی این و آن باشد؟
من میگویم که باید همراه بسیج نظامی یک بسیج عقلها و اندیشهها هم داشته باشیم. باید شما بفهمید و بدانید که در پشت پرده چه خبر است. باید بدانید که هر کسی که تظاهر به پیروی از خط امام کرد، خط امامی نمیشود. باید بدانید که این مقدسنماییها و این مانورهای خط امامی انسان را خط امامی نمیکند. این چه خط امامی است که روحانیت مبارز را در قم، در تهران، در اصفهان و در بسیاری از مناطق دیگر ایران دارند منزوی میکنند؟ روحانیت مبارزی که تا دیروز فریاد میزد و مردم را برعلیه شاه بسیج میکرد را دارند منزوی میکنند و به یک مشت افراد روحانی مقلد فلان و در خط فلان قدرت میدهند و حاکمیت میبخشند. خب در نهایت کی پیروز است؟ احتمال اینکه در آینده یک جریان غیر خط امامی را حاکم کنند نیست؟ تا دیروز تلاشهایی میکردند که برای خبرگان چه عناصری را مطرح کنند و بحمدالله شکست خوردند؛ شما احتمال نمیدهید که آن جریانات به این جریانات مربوط باشد؟ خب مربوط است.
من به این «خط آمریکا» میگویم؛ منظورم زنجیری نیست که از تهران تا آمریکا وصل باشد. خواست آمریکا در ایران این است که من و شما سرگرم زدوخورد با مالکین، انجمن حجتیه و جاهای دیگر باشیم و آمریکا هم پدر منطقه را دربیاورد. این هدف آمریکا است. هدف آمریکا این است که ملت ایران و محرومین ایران نسبت به انقلاب بدبین و مایوس بشوند. کارگران ما بگویند این انقلاب به درد ما نمیخورد چون طرفدار کارخانهدارها است. زارعین هم بگویند که این انقلاب به نفع مالکین تمام شد نه به نفع ما و محرومین از صحنه کنارهگیری کنند. وقتی از صحنه کنارهگیری کردند چه اتفاقی میافتد؟ آنوقت همهگونه فتنه و فشاری بر ما بیشتر میشود، آنوقت دیگر کسی در خیابانهای تهران نیست که بر ضد غرب و شرق داد بزند، کسی نیست که از خط امام حمایت کند و کسی نیست که آینده را بسازد. همه نسبت به انقلاب بدبین میشوند. من به این، خط آمریکا میگویم.
خط آمریکا این است که ما را درگیر مسائل داخلی کنند که در سر و مغز هم بزنیم، از آن طرف روحانیت مبارز ما را در سپاهی که مهمترین ارگان در عالیترین انقلاب بود، منزوی کنند و سپاه را به مبارزه با روحانیت مبارز وادارند. از آن طرف نیروها را هم درگیر مسائل داخلی کنند و هر چه میخواهند بر سر ایران، خاورمیانه و منطقهی خلیج بیاورند. این هدف آمریکا است.
اینکه امام داد میزنند که متحد باشید، برادر باشید و خطهای انحرافی را بشناسید، بهخاطر این است که دشمن بیدار، مترصد و در کمین است که ما را بیچاره کند. علت این فشارهایی که الان سپاه منطقهی دو بر سپاه در این منطقه و بر همهی سپاههای پایگاهها میآورد، چیست؟ مگر شما جرمی کردید؟ مگر شما که از اول انقلاب دارید در جبهات خون میدهید گناهی کردید؟ چرا روی شما فشار میآورند؟ بهخاطر خط شما است. اینها مایل نیستند که شما دوستدار، مرید و متوجه فقیه عالیقدر باشید؛ نمیخواهند. اینها نمیخواهند شما مستقل فکر بکنید؛ میخواهند شما به اینجا و آنجا وابسته باشید و ضد فقیه مبارز و عالیقدر باشید. اگر اینطور بشوید همه با شما خوب میشوند. این چه خطی در سپاه پاسداران است که دارد اینطور فشار میآورد بر مردم ما، بسیج ما و بر نیروهای ما که دارند ایثار میکنند، خون میدهند و شهید میشوند؟ این انقلاب اسلامی است؟ این خط امام است؟ به همین خاطر است که من میگویم در کنار این بسیج نیرومندِ نیروهای نظامی و رزمی، ملت ما موظف است که عقلهایش را بیدار کند و بسنجد؛ باید قدرت تفکر در او قوی باشد، در مسائل سیاسی صاحب نظر باشد، مسائل را به این سادگی نبیند و پشت پردهها را ملاحظه کند.»