پس از درگذشت استاد شجریان، آقای سعید حجاریان نامهای به فرزند ایشان نوشته و در گویا نیوز منتشر شده است. با توجه به متن نامه، این عمل سئوال برانگیز بنظر میرسد. بدون شک مخاطب این نامه فقط آقای همایون شجریان و خانواده استاد نمیباشند، اگر چنین نبود دلیلی برای انتشار عمومی وجود نداشت. ایشان صراحتا نوشتهاند که قصدشان یاد آوری چند نکته به آقای همایون شجریان است و تشریح وظایفی که جامعه هنری از ایشان انتظار دارد.
نویسنده پنج نکته را بر شمرده و در مورد هر کدام چند سطری نوشته است. نکات شماره ۱ و ۲ و ۴ این نامه مربوط به هنر و بخصوص موسیقی است، و نکته ۳ در مورد تولید مستندی جامع در مورد استاد شجریان. و بالاخره نکته ۵ که مهم ترین قسمت نامه است، جایی که او به آقای همایون شجریان توصیه میکند در مورد موضوعات سیاسی و اجتماعی، بر خلاف پدر خود، آهسته و پیوسته حرکت کند تا "مسئله دو چندان بغرنج نشود".
بر کسی پوشیده نیست که آقای همایون شجریان آموزش موسیقی خود را از کودکی و زیر نظر بهترین اساتید آغاز کرده است، یعنی دارای سابقهای بیشتر از سی و پنج سال، و از سال ۱۳۷۰ هم بدون وقفه در کنسرتها شرکت داشته است. در ضمن میداینم که در زندگی نامه آقای دکتر سعید حجاریان کوچک ترین اشارهای به آموزش موسیقی دیده نمیشود و مردم ایشان را به عنوان یک شخصیت مذهبی، سیاسی، امنیتی و مطبوعاتی میشناسند. پس به همین سادگی میتوان گفت که پند و اندرزهای ایشان به آقای شجریان در مورد موسیقی (نکات ۱ و ۲و ۴) قابل اعتنا نمیباشند. در ضمن لازم به تذکر نیست که در اطراف آقای همایون شجریان جمعی از نخبگان وجود دارند که در مورد هنر و موسیقی صلاحیت بیشتری از آقای حجاریان دارند.
صلاحیت آقای حجاریان در مورد تولید فیلم مستند در باره استاد شجریان نیز مورد تردید است. در کشورمان تعداد قابل توجهی از فیلم سازان آگاه و خبره، علیرغم تمام کارشکنیهای مسئولان، مشغول کار هستند که تاکنون محصولات درخشانی تولید کردهاند.
نکته آشکار دیگر این است که وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به حدی وخیم میباشد که حتی مسئولان فعلی هم نمیتوانند آن را انکار کنند، هر چند که تنها راه علاج را در نفرین کردن به این و آن میدانند و خود را خادم و پاک میشمارند. اما بد نیست به موضوع دیگری هم اشاره کنم که منشاء اکثر مشکلات کشورمان میباشد، موضوع دهن کجی به موازین عقلی و اصول علمی. هنگامی که آقای خمینی ادعا کرد که " تعهد برتر از تخصص است"، اولین خشت کج را بر این زمین اشغال شده گذاشت و حکومت ولایت فقیه بر همین مبنایِ فریبکارانه شکل گرفت. میزان این کجروی به حدی شده که در طول سالیان گذشته آقای خامنهای در مورد تعداد سانتریفیوژها، نوع رآکتورها، برد و سوخت موشکها و بسیاری از موضوعات تخصصی نظر کارشناسی داده است. او به هر مسالهای ورود میکند و خود را بهترین متخصص در رشتههای اقتصاد، سیاست بین المللی، محیط زیست، آموزش دانشگاهی و بسیاری از حوزههای دیگر میداند. نمایندگان آقای خامنهای و بخصوص امامان جمعه هم با الگو گرفتن از ولی فقیه هرچه از دهانشان بیرون بیاید میگویند که در اغلب اوقات زمینهای میشود برای ساختن لطیفههای بامزه. شاید همین هرج و مرج فکری و پاسخگو نبودن مقامات مملکتی موجبات ورود نابجای آقای حجاریان به دنیای هنر و موسیقی شده باشد.
اگر آقای حجاریان در هنگام نوشتن نامه به تحصیلات و تجارب خود توجه کرده بود بدون شک به کسان دیگری نامه مینوشت، مثلا نامه تندی به آقای روحانی که بیشترین مدت از دوره ممنوعیت کاری آقای شجریان در دورههای ریاست جمهوری او اتفاق افتاده است. یا نامهای اعتراضی به مجتهدین و محکوم کردن تحجر آنان که این همه بدبختی برای مردم بوجود آورده است. یا نامهای به آقای علی لاریجانی که سالها بر صندلی ریاست مجلس تکیه زد ولی کوچک ترین دفاعی از حقوق مردم نکرد. به زبان ساده، جا داشت که آقای حجاریان برای بسیاری از مقامات سیاسی نامه سرگشاده بنویسد و انتظارات جامعه از آنها را برایشان ردیف کند ولی آقای همایون شجریان را به حال خودش بگذارد، بخصوص در این روزهای سخت و سیاه.
اما فراموش نکنیم که سالها قبل آقای حجاریان نیز، بخاطر نوشتن مقالات انتقادی، در لیست سیاه ولی فقیه قرار گرفت و فرمان قتلش به امضای مجتهدین رسید و زنده ماندنش را مدیون تلاش و علم پزشکان متخصص است و نه چیزهای دیگر. و بیاد بیاوریم که او در آن زمان عضو منتخب انجمن شهر پایتخت بود و در مقابل ساختمان همان شورا مورد سوء قصد قرار گرفت و نه مخفیانه و به سبک جان باختگان قتلهای زنجیرهای. هنگامی که چند روز پس از این جنایت، دوربینهای تلویزیونی رژیم ضارب را در صف نماز جمعه و در میان مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی نشان دادند همگان متوجه پیام و تهدید صریح آقای خامنهای شدند.
پس شاید آقای حجاریان به زبان رمز میخواهد بگوید: دلم بر جوانیت میسوزد و دوست ندارم تو هم بر روی صندلی چرخدار بنشینی همایون جان.