به گزارش خبرنگار قضائی خبرگزاری تسنیم، از دیرباز تاکنون ترازوی عدالت در قضاوت میان حق و باطل بالا و پایین شده است. تکلیف الهی روی دوش قضات و دستگاه قضا این بوده است که کفه حقیقت و راستی همیشه سنگینی کند و در یک کلام عدالت جاری شود. همین اجرای بدون وقفه و اغماض عدالت گهگاه باعث میشود مصلحتهای اجتماعی و کلان در مقابل رعایت مو به موی عدالت رنگ ببازد و مثلا برخورد با یک مجرم خردهپا با نقشآفرینی رسانههای معاند تبدیل به تحقیر و سوژهسازی از قانون و قانونمداران شود مخصوصا در دنیای ارتباطات و رسانه که هر کنشِ کنشگران دارای بازتاب و انعکاس متفاوت است که لزوما همراه و همجهت با نیت کنشگران نیست.
در دوره کنونی باید به کنشها و واکنشها به صورت یک بسته منسجم نگریست. حتی نیت خیر و عمل صالح هم اگر با پیوستهای لازم همراه نباشد ممکن است به گونهای دیگر در رسانهها بازآفرینی شود. آنچه به عنوان اثر بومرنگی از آن یاد میشود همان تغییر کنشِ کنشگران در مسیر ناخواسته و حتی متضاد از طراحی اولیه است.
طرح نو و هوشمندانه قضائی در دوره تحول
حضور آیتالله رئیسی در قوه قضائیه که بر مبنای سند ارائه شده ایشان با عنوان تحول قضائی شروع شد بر حذف بسترهای فسادزا و جرمهای کلان توجه ویژه داشت. دوره تحول به هیچ عنوان دوره چشم بستن بر جرمهای خرد و مجرمان جاخوش کرده در درون سیستم اداری یا مجاری جرمخیز نبود بلکه نگاه بالادستی به پالایش سرچشمهها در دوره تحول رسما باعث حذف بسیاری جرمها و مجرمان از پایین دست میشد.
قرار نبود با مقدم کردن فرعیات و جرمهای دمدستی عملا حاشیهسازی برای دستگاه قضا ایجاد شود و تغییر ریل این دستگاه به حواشی به کام خیلی از مفسدان شیرین تمام شود. 21 ماه حضور رئیسی در منصب ریاست دستگاه قضا ثابت کرد او همان معیار روزهای اول را تاکنون حفظ کرده است. حفظ ریل کلان قضایی در دستگاهی به وسعت یکی از سه قوه اصلی جمهوری اسلامی کار سختی است که ناقدان و کارشناسان باید قضاوت کنند در کمتر از دو سال حضور رئیسی چه مقدار حاوی توفیقات و اثربخشی بوده است اما آنچه میتوان گفت این است که «نگاه راهبردی در دوره تحول مانع از تغییر ریل دستگاه قضا به حواشی و فرعیات» شده است.
انتخاب بین خوب و خوبتر
نگاه محافظه کارانه باعث پاپس کشیدن از مرزهای مأموریت و غلطیدن در ورطه دفاع و توجیه می شود. رئیسی نشان داد اهل محافظهکاری نیست و هجوم به فساد ساختاری و بسترهای فسادزا را بهترین راهبرد میداند.
همین مسئله باعث شد دادگاههای ویژه مفاسد اقتصادی به عنوان یک راهبرد کلان باعث پالایش محیط فعالیت اقتصادی و اداری شود. از سوی دیگر حفظ نگاه کلان در قوه قضائیه و محافظت از راهبردهای این قوه به درستی اجرا شد. آنجا که عدالت در مورد چند کارگر در اعتراضات کف خیابان اجرا شد و یا یک شاخ اینستاگرامی معروف به سحر تبر دستگیر شد اما نگاه هوشمندانه در قوه قضائیه بین خوب (رفتار خشک و شکننده با متهم) و خوبتر (برخورداری از مهلتها و ظرفیتهای قانونی متهمین قبل از صدور حکم قطعی) به انتخاب درست رسید و نشان داد نگاه خرد و جزئی به عدالت ندارد و در فضایی کلانتر در حوزه اجرای قوانین سیر میکند.
ادامه محافظت از صراط قضائی
مشخص است قوه قضائیه 42 ساله جمهوری اسلامی با ساختار، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی تثبیت شده نمیتواند در کوتاه مدت تغییر کند اما ایمان به تغییر مهمتر از اجرای تغییر بوده است.
رئیسی فرهنگ تغییر را در دستگاه قضائی نهادینه کرد و همه کنشگران قضائی در این فضا تنفس میکنند. در این مسیر هر چند قاتلان کینهورزی چون نوید افکاری یا قاتلپرورانی چون نیما زم با سر انگشت عدالت به سرانجام اعمالشان میرسند اما پشیمانی و قول به اصلاح مجرمان خرد و فریب خورده سریعا قبول میشود. قوه قضائیه در دوره تحول بیش از آنکه به بندکشیدن فکر کند از بند آزاد کردن را نهادینه کرد. بیش از آنکه پلمب کند، پلمب گشود و بیش از آنکه به حقوق مجازات فکر کند به حقوق تولید و تولیدکننده بیندیشد.