علی خامنهای بخش آخر قوای سهگانه را هم به فرزندان سپاهیاش خواهد سپرد
مجتبی دهقانی - ایندیپندنت فارسی
اکنون برای همه عیان شده است که سپاه مالکالرقاب و تنها قدرت حقیقی در جمهوری اسلامی است. نهادی که مولود انقلاب ۵۷ و نگهبان آن بود، به اندازهای در سه دهه رهبری علی خامنهای، دست و پایش در همه شئون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی ایران گشوده شده که اکنون دیگر نه در مقام «ناطور نظام» که «اصل نظام» است.
سال ۲۰۲۰ برای ایران با دو عنوان به یاد آورده میشود: «کرونا» و «سپاه».
در ژانویه ۲۰۲۰ وقتی که ویروس کرونا با سرعت هرچهتمامتر سفر جهانی خود را آغاز کرد و بزرگترین بحران بهداشتی و اقتصادی قرن ۲۱ را رقم زد، ترور فرمانده سپاه قدس و رویدادهای متعاقب آن میتوانست جنگی بزرگ در خاورمیانه پرآشوب به راه بیندازد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
یک سال بعد و با کشف چندین واکسن موثر برای مصونسازی جهانیان در برابر کرونا، به نظر میرسد چشمانداز پایان ماجرای تلخ این ویروس در افق پدیدار شده است.
در ایران نیز گرچه مانند همه امور، خرید واکسن کرونا نیز به موضوع جدید برای مقابله حاکمیت با خواست مردم تبدیل شده ولی از هماکنون هستند ایرانیهایی که خود را برای جشن پایان کرونا آماده می کنند.
اما برخلاف کرونا، دیگر موضوع محوری زندگی ایرانیها در سال ۲۰۲۰ یعنی سپاه، برای سال ۲۰۲۱ برنامههایی بزرگتر و چالشبرانگیزتر دارد.
هنوز سه روز از آغاز سال پرماجرای ۲۰۲۰ نگذشته بود که قدرتمندترین چهره جمهوری اسلامی پس از علی خامنهای به فرمان دونالد ترامپ در هنگام خروج از فرودگاه بغداد ترور شد.
قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس تنها یک نظامی ارشد نبود. او نقشی بیمانند در تعیین سیاست منطقهای جمهوری اسلامی بازی میکرد. در جمهوری اسلامی تحت رهبری علی خامنهای، سیاست بینالمللی نه مافوق سیاست منطقهای که دنبالهرو آن است و کسی که فرمان سیاست منطقهای را در دست دارد لاجرم فرمانده سیاست بینالمللی ایران است.
کشته شدن قاسم سلیمانی در عملیات پهپادی آمریکا، دو کشور را تا آستانه جنگی فراگیر پیش برد ولی همانگونه که انتظار میرفت، علی خامنهای بر اندوه بزرگ و جانکاه از دست دادن یار وفادارش غلبه کرد و به رغم وعده انتقام سخت، به فرماندهان سپاه دستور داد تا تنها چند موشک به سمت پایگاه عینالاسد در عراق شلیک کنند.
عینالاسد در سالهای گذشته یکی از مراکز مهم عملیاتی نیروهای بینالمللی ائتلاف صدداعش به رهبری آمریکا بوده است. آنچنان که بعدتر منابع رسمی مانند دفتر نخستوزیر وقت عراق و منابع غیررسمی گفتند، اجرای این عملیات از ساعات و حتی روز قبل به طرفهای خارجی اطلاع داده شده بود و به همین دلیل هیچ نظامی آمریکایی در این حمله کشته نشد.
بنابراین سال ۲۰۲۰ برای دو کشور ایران و آمریکا با جدال بر سر سپاه پاسداران و ترور مهمترین فرمانده آن آغاز شد.
روز ۱۸ دیماه، پنج روز بعد از ترور قاسم سلیمانی و تنها ساعاتی پس از حمله به عینالاسد، سپاه رویدادی دیگر را رقم زد. ۱۷۶ مسافر و خدمه پرواز اوکراینی با شلیک موشکهای پدافندی سپاه به هواپیمای مسافربری غیرنظامی در بیابانهای غرب تهران کشته شدند.
۷۲ ساعت طول کشید و شواهد بسیار عیان شد تا جمهوری اسلامی بپذیرد که نیروی هوافضای سپاه به هواپیمای مسافربری شلیک کرده است و به زودی در ۳۶۵مین روز از این فاجعه این نکته بیش از پیش مورد توجه قرار خواهد گرفت که هیچ کدام از فرماندهان ارشد، حتی فرماندهی که مسئولیت پرتاب موشک را پذیرفت و یا فرماندهان میانی سپاه به دلیل این رویداد دهشتناک محاکمه یا حتی مواخذه نشدند.
مجلس ولایت؛ مطیع و منقاد سپاه
یک ماه بعد از ترور قاسم سلیمانی، زمان تحقق گام اول سپاه برای تسلط بر قوه مقننه فرارسید. انتخابات مجلس یازدهم تنها یک بازیگر داشت؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. قاعدتا نتیجه این بازی تکنفره هم روشن بود؛ ظهور مجلس ولایت.
در تابستان سال ۹۸، این علی خامنهای بود که چراغ سبر فتح مجلس و دولت را به سپاه داد. او در جمع دانشجویان بسیجی که در سخنانشان تندترین حملهها را به مجلس دهم و دولت روحانی کردند، حتی آداب سیاستورزی معمول برای حمایت از قوای دیگر را هم رعایت نکرد و گفت که غصههای شما، غصه من هم هست و برای رفع این غصهها باید مجلس و دولت جوان و حزب اللهی را شکل بدهید.
فرمان روشن بود و مجری هم صدای فرمانده را به روشنی شنید.
در دومین ماه از سال ۲۰۲۰، قوه مقننهای از صندوقهای رای بیرون کشیده شد که خود را «مجلس ولایت» میخواند، نیمی از نمایندگان سابقه مستقیم سپاهی در کارنامه دارند و نیمه دیگر نیز عمدتا مرید و خانهزاد سپاهند.
رئیس مجلس نیز سردار پرآوازه و نهچندان خوشنام سپاه، محمدباقر قالیباف است؛ سرداری که نه مانند علی لاریجانی سیاستورز و بازیگردان است و نه مانند ناطق نوری و کروبی هویت خود را از قرار داشتن در صف نخست انقلابیون میگیرد. محمد باقر قالیباف هویت و بنیانش وابسته به سپاه و علی خامنهای است و مانند مجلسی که او ریاستش میکند از خود اختیاری ندارد.
بازی با بشقاب کرونا
شاید عجیب به نظر برسد ولی وزیر بهداشت دولت حسن روحانی در سال کرونازده ۲۰۲۰ بیش از آنکه با مردم ایران درددل کند یا از گرفتاریهایش بگوید، خطاب به فرمانده ترورشده سابق سپاه قدس نامه نوشته است.
او هر طرحی که برای مقابله با کرونا به صورت ملی اجرا کرده را هم به نوعی به سپاه و زیرمجموعههایش گره زده است. طرح غربالگری ابتدایی را با هماهنگی سپاههای استانی و پایگاه های بسیج اجرا کرد. به شرکتها و چهرههای نزدیک به سپاه مجوز داد تا داروی اسلامی ضدکرونا را تولید کنند و به مردم مصیبتزده بفروشند، طرح نظارت و پایش ملی کرونا را طرح قاسم سلیمانی نامید و اجرایش را به سپاه سپرد و اکنون دو پروژه واکسنسازی را نیز به سپاه واگذار کرده است.
سعید نمکی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی که به گفته خودش طبعی نازک و خیالی شاعرانه دارد، در یک سال گذشته آنچنان بیطاقت بوده است که در واکنش به تصمیمات روحانی، دو نوبت قهر کند و از دولت استعفا بدهد. ولی همین وزیر نازکدل در برابر سپاه و پروژههای عجیب و غریب و خندهدارش راه صبر و سکوت در پیش گرفته.
وقتی در حضور فرمانده سپاه از یک بشقاب و آنتن به عنوان اختراع بزرگ ایرانی برای کشف ویروس کرونا رونمایی شد، سعید نمکی سکوت کرد. وقتی سپاه از او خواست تا این بشقاب جادویی با نام مستعان را به بیمارستانها ببرد و آنجا بیازماید هم نه نگفت.
نمکی همچون دیگر سیاستمداران جمهوری اسلامی به نیکی میداند که منبع قدرت کجا است و برای کامیابی باید بر کدامین دست بوسه زد.
مقامهای وزارت بهداشت ایران در سال ۲۰۲۰ دست سپاه را در بازی کروناییاش چنان باز گذاشتند که هماکنون این محمدرضا نقدی، معاون هماهنگکننده سپاه است که تعیین میکند نیروهای نظامی میتوانند واکسن بزنند و یا نه. این سپاه است که تعیین میکند فایزر بهتر است یا واکسن چینی و نهایتا تصمیمگیرنده اصلی بحران کرونا جایی خارج از وزارتخانه تخصصی بهداشت است.
سال ۲۰۲۱؛ سال پروژههای بزرگ
سال ۲۰۲۰ در حالی به پایان میرسد که در آستانه سالگرد رویدادهای ماه ژانویه، دوباره این احتمال که جنگی دربگیرد مطرح شده است. سپاه و آمریکا چشم در چشم هم در منطقه ایستادهاند و هر کدام منتظر است تا دیگری حرکتی نابهنگام انجام دهد و زدوخورد آغاز شود. سپاه به خوبی میداند که اگر در واپسین روزهای دولت دونالد ترامپ دست به تنشی هرچند کوچک بزند ممکن است با پاسخی بسیار بزرگ مواجه شود و محتاط در انتظار نشسته است. در مقابل، ارتش آمریکا و فرماندهی منطقهای این نیروها نیز تمایلی به آغاز یک درگیری هرچند محدود ندارند.
خاورمیانه بیش از گذشته از بحران «پیشبینی ناپذیری» رنج میبرد و جرقهای کوچک در یک گوشه میتواند حریقی بزرگ در گسترهای وسیع ایجاد کند.
علی خامنهای و فرماندهان سپاه در سال ۲۰۲۱ و با تغییر رئیسجمهور آمریکا در برابر یک انتخاب بزرگ قرار دارند؛ یا در مسیر کاهش تنش با آمریکا پیش بروند یا نظارهگر اجماعسازی جهانی آمریکا برای رویارویی با جمهوری اسلامی باشند. انتخاب هر کدام از این دو راه، به احتمال فراوان آینده ایران را برای دهههای بعد شکل خواهد داد.
از سوی دیگر، سپاه برای سال آینده مرحله دوم فتح قوا را در دستور کار دارد. اگر رویداد عجیبی رخ ندهد، دولت بعدی را از هماکنون باید به نام سپاه سند زد.
انتخابات ریاستجمهوری که در میانه سال ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد مانند انتخابات مجلس در سال ۲۰۲۰ بازی یکطرفه سپاه است.
حسین دهقان، عزتالله ضرغامی، علی لاریجانی، مهرداد بذرپاش، پرویز فتاح، سعید محمد و هر چهره دیگری که روزی از جلوی درب سپاه پاسداران رد شده و در این نیرو مقامی یافته خود را آماده نشستن بر صندلی ریاست قوه مجریه کرده است.
همه میدانند که علی خامنهای تصمیمش را گرفته و دولت جوان حزباللهی اسم رمز دولت سپاهی است.
رهبر سالخورده جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۱، بخش آخر قوای سهگانه را هم به فرزندان سپاهیاش خواهد سپرد و شاید اگر در همین سال یا سال بعد، چشم از جهان فروببندد این فرزند دردانه، دیگر نه «بازوی رهبر» که «رهبرساز» باشد.
برای ایران، سال ۲۰۲۱ همچون سال ۲۰۲۰ با نام سپاه به عنوان بازیگر اصلی گره خواهد خورد. بازیگری که به مدد حذف همه عناصر بیرونی قدرت و تمرکز امور در دستانش منتظر لحظه نهایی است تا از بازیگری به بازیگردانی ارتقاء درجه پیدا کند.