سخنان و موضع گیریهای اخیر شاهزاده رضا پهلوی بر علیه پادشاهی مشروطه و سکوت شهبانوی ایران در قبال آن، بهت و حیرتی عمومی را در جامعه ایرانی برانگیخته است. رویداد غیر منتظرهای که روزگار باز هم دشوارتری را برای ملت ایران رقم زده است.
ضربه ناشی از این رویداد، بسی بیشتر از آنکه بر مشروطه خواهان وارد آمده باشد، بر بدیهی ترین راهی وارد آمده است که منطبق بر واقعیات تاریخی - فرهنگی ایران و با تضمین کمترین هزینه بر جامعه، رو به سوی آزادی و رهایی کشور داشته و دارد.
بر دیدگان هشیار، چنین برمی آید که در موضع گیریهای اخیر شاهزاده رضا پهلوی، کسانی با مشورتهای هدفمند، تاثیر گذار بوده باشند. کسانی که حال، یا به قصد حفظ قدرت در دست غاصبان کنونی میهن و یا با هدف چنگ یازی به قدرت، در آینده پر آشوبی که فراهم خواهند آورد، در تلاشند. گو بهای آن، ویرانی کامل ایران باشد!
براستی چرا بر ملت ایران آشکار نیست که حلقه مشاورین شاهزاده رضا پهلوی و والاحضرت یاسمین را چه کسانی، به نام و پیشینه مشخص، تشکیل میدهند؟ روشن بودن این امر بر دیده همگان، بویژه از آن رو حائز اهمیت است که شاهزاده رضا پهلوی خود، بدرستی در باره شکل "سیستم - محوری" در اداره آینده کشور تأکید دارند. بنابر این، بجا خواهد بود اگر ایشان، سیستم تشکیلات و اسامی کمیسیونهای تشکل یافته پیرامون خود را معرفی کنند و بر ملت ایران روشن نمایند که ایشان، در طول این چهل سال فعالیت سیاسی خود، با داشتن میلیونها هوادار، پایه ریز کدام سیستم در اطراف خود بودهاند؟ و آیا اساسا، سازمانی و سر و سامانی، محور فعالیتهای ایشان را تشکیل میدهد یا نه؟
نکته ابهام انگیز دیگر آنکه، جمهوریخواه شدن و علاقه شاهزاده رضا پهلوی به دخالت در همه امور سیاسی ایران آینده، با فضای سیاست گریز خانوادگی ایشان، به هیچوجه همخوانی ندارد و این میان، پارادوکس غریبی را در برابر دیدگان پرسشگر، به نمایش گذاشته است. در جایی که شاهزاده رضا پهلوی، سیستم پادشاهی مشروطه را به بهانه آنکه نقش سمبلیک پادشاه، امکان دخالت وی در امور سیاسی را سلب خواهد نمود، رد کرده و به دفاع از سیستم جمهوری برخاستهاند، والاحضرت یاسمین، در مصاحبه نوروزی نه چندان مناسب خانم مسیح علی نژاد، در مقابل چشمان حیرت زده میلیونها هموطن گرفتار در ایران آخوند زده و در مقابل شور و هیجان مجری که شاهزاده رضا پهلوی و ایشان را با نام کوچک مورد خطاب قرار میدهد، در پاسخ به این پرسش که خانه کجاست، میگویند که خانه آنجاست که خانواده باشد! همین؟ نه شاهزاده و نه ایشان، در این مصاحبه نوروزی، هیچ اشاره سنگین و وزینی به خانه بزرگ و گرفتار در بند همه ما "ایران" نمیکنند! در اصل، ما در سرتاسر این مصاحبه، نه کوچکترین سخنی در همدلی با مردم ایران، از مشکلات و فشار زندگی و شرایط دهشتناکی که حکومت، پا به پای کرونا، بر آنان تحمیل نموده، میشنویم و نه کوچکترین آرزوی امید بخش نوروزی برای ایران و ایرانی! آنهم در زمانهای که هیچ ایرانی میهن دوستی، بی یاد آلام وطن نمیتواند سر به بالین بگذارد! این شکل از سیاست گریزی آیا، با تمنای شاهزاده در دخالت در همه مسائل سیاسی ایران فردا همخوانی دارد؟ این در حالیست که بسیاری از مردم ایران، به نقش کلیدی شاهزاده در این گذرگاه پرخطر برای نجات کشور از جمهوری اسلامی، چشم امید دوختهاند و پادشاهی او را در ایران آینده آرزومندند.
روشن نیست که در شرایط بحرانی و سرنوشت ساز کنونی، این کناره گیری شاهزاده رضا پهلوی از جایگاه طبیعی خود، چه سودی برای مام وطن داشت! این اقدام ایشان را چه "خوش شانسی فرقه تبهکار" بنامیم و چه "کم اقبالی دگر باره ایران"، باید به کسانی که این خرابکاری را در صحنه سیاست امروز ایران عملی ساختند، با طنز تلخی بگوییم:
"دو - هیچ به نفع شما صحنه گردانان پنجاه و هفتی و به زیان ملت ایران!
شما یکبار در بهمن ۵۷، با سرنگونی نظام پادشاهی، موفق به پرتاب ایران در تاریکیها شدید و یکبار هم امروز، توانستید ضربه بزرگی را به خردمندانه ترین راه برای نجات و بازسازی ایران وارد آورید! اما ملت بزرگ ایران، اینبار نیز، اگرچه به سختی، برخواهد خاست. او در هیچ برههای از تاریخ، تا به این حد از میزان بالای شعور و آگاهی سیاسی، که به بهای سنگین این ۴۲ سال خونبار بدست آورده، برخوردار نبوده است و همین نیز برگ برنده او خواهد بود. او در این چهار دهه فشار و زور و استبداد سیاه، فرزندان برومندی چون پویا بختیاری را که یادآور اسطوره بزرگ ایران، "آرش کمانگیر" میبود، در دامن خود پرورانده است. همو که شیر دلانه، با دستانی خالی اما چشمانی سرشار از امید، همگان رابه رستاخیز ملی فرا خواند و جان در راه رستگاری میهن گذاشت. باشید و ببینید که همین ملت، اینبار و یکبار برای همیشه، با ارادهای قاطع که تکیه بر خرد روز افزون جمعی خود دارد، راه را برای نجات مام میهن هموار خواهد ساخت و به سوی ایرانی آزاد و آباد و سرفراز که بنیادش بر تمدن تاریخی - فرهنگی هزاران سالهاش استوار خواهد بود، پیش خواهد رفت. "
همه شواهد نشان از آن دارد که هنوز هم جایگاه طبیعی شاهزاده رضا پهلوی از سوی ملت ایران محفوظ است. ایشان این شانس دوباره را، نه فقط به پشتوانه خدمات عظیم پدر و پدر بزرگ خود برای ساختن ایرانی نوین، که از آن بیشتر، به پشتوانه آگاهی تاریخی نهادینه شده در مردم ما دارند. مردم ایران، هنوز هم امیدوارند که ایشان از ظرفیت خود در جایگاه "شاهزاده رضا پهلوی"، برای کمک به ایران و ایرانی در عبور از جمهوری اسلامی استفاده نمایند.
میگویند: "آبی که ریخته شد را نمیتوان جمع کرد. " با این وجود، این با شاهزاده رضا پهلوی است که نشان دهند که آیا میتوان یا نه!
با احترام / بهروز فتحعلی
عملگرایان و کنشگران مصمم، امیر امیری