علی لاریجانی و ابراهیم رییسی هم برای انتخابات آمدند تا مهندسی انتخابات حضرت آقا اینبار نه علیه اصلاح طلبان، بلکه برای جلوگیری از تسخیر قوه مجریه توسط سپاهیان اجرایی شود.
بر این اعتقادم که حضور این همه کاندیدای اصولگرای ریاست جمهوری نیز به توصیه حضرت آقا است.
شاید بسیاری از تحلیلگران سیاسی با من مخالف باشند و تحلیلم را اشتباه بداند، اما معتقدم معظمله به شدت مخالف حضور فرماندهان سپاه در انتخابات است. بسیاری بر این باورند که آقای خامنه ای تمایل به انتخاب یک سپاهی دارد. اما من نظر دیگری دارم و معتقدم رهبری شدیدا تحت فشار فرماندهان «میدان» است برای انتخاب یک سردار سپاه به عنوان رییس جمهور.
شش نفر از فرماندهان رده بالای سپاه، همراه با افراد بسیار قدرتمند و بانفوذ که سالهاست نامشان مخفی مانده و این مردان میدان هستند که اداره کل نظام رو در دست دارند؛ حتی خود بیت!
حضرت آقا فقط سخنگوی آنهاست و تا وقتی که همراهشان باشد، حضرت آقاست.
به یاد دارم سالها قبل نام این گروه مافیایی شش نفره را که ظریف هم از آن با عنوان میدان نام برد، سالها قبل از منبعی شنیدم. البته مقصر اصلی شخص خود آقا است؛ سپاه رو از چراغ درآورد و ابتدا در اقتصاد و بعد وارد میدان سیاست کرد و حالا خودش هم رفته است در گرو همین غول چراغ!
به یاد دارم معظم له یک بار در دوره محمود احمدینژاد خواست در مورد مسئله هستهای مخالف نظر این مافیای قدرت تصمیم بگیرد. خیلی شیک و تمیز جوری که به گوش آقا برسد و رسانهها و جامعه هم خیلی حساس نشوند، رهبری را در رسانههایشان تهدید کردند.
معتقدم بعد از پیروزی آقای خاتمی در سال ۷۶، دیگر همه تصمیمات کشور دست شخص رهبر نبود و نیست.
اما حالا، رهبر انقلاب در عملی کاملا غیر متعارف به رییس قوه قضاییه اش دستور حضور در صحنه رو داده تا تنور انتخابات نزد آنانکه هنوز دستی در سفره انقلاب دارند و پای ثابت صندوقها هستند، به نفع جناح اصولگرا داغ شده و آرا به نام غیرنظامیان ریخته شود.
سکوت معنادار مهرهای به نام سعید جلیلی و اعلام انصراف احتمالیاش پس از آمدن ابراهیم رییسی، به نظرم در راستای همین مهندسی است و کاملا با حضرت آقا هماهنگ شده.
از دادههای چند ماه گذشته در فضای سیاسی کشور میتوانم چنین برداشت کنم که اینبار آقا شخصا به دنبال مهندسی انتخابات علیه سپاه است و دیگر اصلا برایش حضور گسترده مردم پای صندوقها مهم نیست. چون به خوبی میداند که نزد قشر بزرگی از جامعه "دیگه تمومه ماجرا"!
همچنین، در صورتی که آقای خامنهای بتواند ابراهیم رییسی را به ریاست جمهوری برساند، نصف راه جانشینیاش را هم رفته است. شاید رییسی آخرین رییس جمهور انقلاب اسلامی خواهد بود و پس از مرگ قریب الوقوع آقای خامنه ای، رهبر جدید انقلاب، نخست وزیری را دوباره احیا کند.
به نظر انتخابات آتی، اختلافات درون حکومتی حضرت آقا رو با وجود همه تلاشها برای پنهان نگه داشتنش در دو-سه دهه گذشته، عمیقتر و در عین حال عیانتر خواهد کرد.
مطلب بعدی...
رهایی از دو گانهی صهیونیسم و آخوندیسم، کورش عرفانی
رهایی از دو گانهی صهیونیسم و آخوندیسم، کورش عرفانی