مریم دهکردی - ایران وایر
روز یکشنبه خبری تلخ و تکاندهنده در فضای مطبوعاتی ایران منتشر شد. پیکر مثله شده «بابک خرمدین» کارگردان ۴۷ساله سینما طی تماسی از سوی یکی از کارگران شهرداری در سطل زبالهای در شهرک اکباتان پیدا شد.
در نخستین گزارشها پدر و مادر بابک خرمدین به قتل و کاردآجین کردن او اعتراف کرده و از سوی پلیس بازداشت شدند.
«اکبر خرمدین»، پدر بابک که یک سرهنگ بازنشسته است و سابقه حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق را دارد در زمینه چگونگی قتل فرزندش گفت: «همسرم داخل غذای بابک قرص خواب زیادی ریخت و در حالی که پسرم با خوردن آن نیمهبیهوش شده بود، او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. سپس به کمک همسرم جسد را به حمام برده و چون نمیتوانستیم آن را از خانه خارج کنیم؛ با چاقو و ساطور جسد بابک را تکهتکه کرده و پس از بستهبندی کردن تکههای جسد، آنها را داخل سه سطل زباله انداختیم.»
او گفت که با قتل فرزندش به «آرامش» رسیده و خدا را شکر میکند.
بابک خرمدین پس از اتمام ویزای دانشجویی خود مدتی را در منزل «فرشید آریان» روزنامهنگار، شاعر و بازیگر ساکن لندن زندگی کرده است. در این گزارش آقای آریان به نکاتی اشاره میکند که ممکن است برخی ابهامات موجود در ماجرای قتل بابک خرمدین را روشن کند. علاوه بر آن موسی برزین حقوقدان مجازات احتمالی مجرمان این قتل را بررسی کرده است.
***
«بابک همراه دوست دخترش با ویزای دانشجویی از ایران به لندن آمد. من وکیل هستم و کارهای حقوقی و حقوق بشری میکردم . به واسطه اینکه بازیگر تئاتر هستم، در محافل هنری هم آمد و شد داشتم. بابک از طریق دوستان هنرمند به من معرفی شد تا بتواند به عنوان پناهنده در بریتانیا بماند. خبر قتل او آنهم به دست پدر و مادرش به این شکل فجیع من و خیلی از کسانی که او را از نزدیک میشناختند، شوکه کرد.»
فرشید آریان درخصوص گمانهزنیهایی که درباره علت و انگیزه قتل او به دست پدر و مادرش در شبکههای اجتماعی مطرح شده است، به ایران وایر میگوید: «بابک مدتها با زنی دوست بود. با هم از ایران برای تحصیل آمدند. دیدم که برخی احتمال قتل به دلیل گرایش جنسی او را مطرح کردند. من در مدتی که همخانه بودیم و از نزدیک با او ارتباط داشتم، گرایش متفاوت جنسی او را متوجه نشدم؛ بنابراین این موضوع را تایید نمیکنم.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
پدرش گفته است که به دلیل روابط متعدد با دخترانی که عموما شاگردانش بودند، آبرویشان را برده بود. حداقل در زمانی که در لندن بود من چنین رفتاری هم از او ندیدم. اینکه بخواهد روابط موازی یا متعدد یا ساختارشکنانه و افسار گسیخته، آنگونه که خانوادهاش توصیف کردهاند، هم ندیدم. شاید این رفتارهای او ناشی از مشکلات مختلف پس از بازگشت به ایران و افسردگی که گاهگداری دچارش میشد، باشد.»
اشاره آقای آریان به اعترافات اکبر خرمدین، پدر ۸۱ ساله این کارگردان و مدرس سینما است. پدر بابک به خبرگزاری رکنا گفته است: «پسرم از بچگی ما را اذیت میکرد و با هر بدبختی که بود او را بزرگ کردم. حالا هم به خاطر کرونا کلاسهایش را در خانه برگزار میکرد و هفتهای سه روز به بهانه اینکه به شاگردان دخترش درس خصوصی بدهد، آنها را به خانه میآورد.» او همچنین پسرش را به داشتن «رابطه جنسی» با دختران متهم کرد و ضمن اشاره به سابقه درگیری فیزیکی گفت: «جانمان به لبمان رسیده بود.»
اکبر خرمدین همچنین گفته است که تلاشهای او و همسرش برای اینکه فرزندشان را مجاب کنند تا زندگی مستقلی داشته باشد، بینتیجه مانده بود.
فرشید آریان با اشاره به شیفتگی و وسواس بسیار زیادی که در رفتارهای بابک خرمدین مشاهده کرده است، میگوید: «بابک رفتارهای افراطی عجیبی نسبت به مسائل مختلف از خودش نشان میداد. مثلا در فیلم فقط کارهای تارکوفسکی برایش محبوب بودند و حاضر نبود هیچ انتقادی در این زمینه بشنود. در شعر فقط شاملو را به عنوان شاعر قبول داشت و میپرستید. بارها پیش آمده بود که درباره خانه اکباتان و شیفتگیاش به این خانه با من صحبت کرده بود. برای همین درک میکنم وقتی پدر و مادرش میگویند نمیتوانستیم راضیاش کنیم از خانه ما برود، از چه حرف میزنند. من در او obsession و رفتار وسواسگونه میدیدم.»
این بازیگر تئاتر پروسه ساخت فیلم داستانی «سوگنامهای برای یاشار» را اینگونه شرح میدهد: «وقتی اقامت تحصیلی بابک تمام شد، تصمیم گرفت پناهنده شود و در بریتانیا بماند.کارهای پناهندگی را من برایش کردم. خوب به خاطر دارم از پروسه انجام کارها فیلم میگرفت؛ برای اینکه مستندی درباره پناهجویان، پناهندگی و چالشهای آن بسازد. کارهایش هم انجام شد و اقامت گرفت. اما بعد بیخبر و بدون خداحافظی برگشت به ایران. چند بار البته در طول مدتی که پیش من بود، از بازگشت حرف زده بود و من هربار توصیه میکردم بازنگردد. انگار میدانستم اگر برود ممکن است کاری دست خودش بدهد.»
به گفته فرشید آریان، بابک رنجکشیده و آزار دیده بود: «یک نارضایتی درونی از همه چیز داشت. گاهی از خواندن یک شعر آنچنان احساساتی و برانگیخته میشد که مثل یک کودک به آغوش من پناه میآورد و گریه میکرد و گاهی جوری غره و مغرور به خودش بود که باورم نمیشد. یکبار از بیرون آمدم و صدای داد و فریاد شنیدم. صدایش کردم. فکر کردم دارد با دوست دخترش مشاجره میکند. اما وقتی در اتفاق باز شد و بیرون آمد تنها بود. داشت با صدای بلند با خودش دعوا میکرد.»
بابک خرمدین سازنده آثاری همچون «سهشنبه: مامان»، «سوگنامهای برای یاشار» و چندین فیلم داستانی کوتاه و بلند دیگر است.
پدر بابک خرمدین که به قتل فرزندش اعتراف کرده، در سال ۱۳۹۴ در جریان مراسم اهدای جایزه «هنر و تجربه» برای فیلم داستانی «سوگنامهای برای یاشار» به پسرش گفته بود: «من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم. ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و چهار بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل مملکت انجام وظیفه کردم.»
فرشید آریان با اشاره به همین گفتوگو میگوید: «روحیه پدر بابک نظامی و تا حدی خشن بود. همین رفتار روی بابک هم تاثیر گذاشته بود. او هم گاهی خیلی خشن میشد. همینجا هم که بود، در بحثها گاهی آنقدر دگم و غیرقابل انعطاف بود که من به او میگفتم اگر هرکسی جای تو بود و اینهمه درباره اینکه باید برخی چیزها را در خودش تغییر بدهد از من شنیده بود تا حالا یک ذره تغییر کرده بود. اصلا دوست نداشت چیزی را عوض کند.»
مجازات احتمالی پدر و مادر بابک خرمدین چه خواهد بود؟
«فخرالدین جعفرزاده»، رییس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری، درباره ماجرای قتل بابک خرمدین، به روزنامه اعتماد گفته است: «در این پرونده چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سِمَت اولیای دم بودنشان ضایع میشود و کنار میرود؛ مقتول فرزند و همسر ندارد، پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمیشود و سه تا ۱۰ سال حبس دارد. مادر اگر معاون در قتل باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی میشود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
به گفته این وکیل دادگستری خواهران و برادر بابک خرمدین برای پدرشان نمیتوانند تقاضای قصاص کنند؛ اما اگر مادر قاتل شناخته شود، امکان قصاص مادر وجود دارد.
موسی برزین خلیفهلو حقوقدان و مشاور ایران وایر در امور حقوقی میگوید: «در جرایمی که مجازات آنها سلب حیات یا حبس دائم باشد؛ مثل قتل عمد که مجازات قصاص یا اعدام دارد، مباشر با معاون مطابق ماده ۱۲۷قانون مجازات اسلامی به حبس تعزیری درجه دو یا سه محکوم میشود. یعنی مجازاتی بین پانزده تا بیست و پنج سال حبس.»
این حقوقدان با اشاره به اینکه چنین مجازاتی در شرایطی در انتظار مباشر یا معاون قتل است که فرد قصاص شود؛ میگوید: «همانطور که میدانید در ماجرای کشتن فرزند به دست پدر قصاص انجام نمیشود. مجازات قتل فرزند به وسیله پدر مجازاتی نامتناسب با جرم است؛ یعنی سه تا ده سال حبس. برای این مسئله معاون قتل هم به همین نسبت حبس تعزیزی درجه چهار یا پنج خواهد گرفت؛ یعنی حداقل شش ماه و حداکثر پنج سال حبس در انتظار مادر آقای خرمدین خواهد بود و استناد به ماده ۱۲۷ در این مقوله نادرست است.»
موسی برزین با تاکید بر اینکه وقتی درباره مجازات متناسب با جرم صحبت میکنیم، منظور بههیچوجه قصاص و اعدام نیست؛ میگوید: «برخی گمان میکنند انتقاد جامعه حقوقی نسبت به کم بودن مجازات سه تا ۱۰ سال حبس برای پدری که فرزندش را کشته به معنای موافقت با اعدام است. بههیچوجه چنین نیست. بحث بر سر متناسب بودن جرم و مجازات است؛ بهخصوص در موردی مثل این قتل که به گواه اعتراف متهمان از پیش برنامهریزی شده و با قساوت و کینهجویی انجام شده است.»