نامه مهم ۲۳۱ کنشگر در ایران را فراموش کرده و برای فلسطین اشک میریزند! (۱)
نگارنده از پیش گفته باشد که هیچ انسان آزادهای نیست که از جنگ، کشته شدن کودکان و مردمانِ عادی که هیج نقشی نیز در پدیدآوردنِ جنگ نیز نداشتهاند، متاسف نشود.
درگیری خونین بین اسراییل و فلسطین، سر تیتر خبرهایِ این روزها در همه جهان بوده است ولی آیا همین آخرین کشتارِ خونینِ ۹۸ در ایران و قربانی شدن نزدیک به ۱۵۰۰ تن زنومرد، جوانوپیر نیز فاجعه نبوده است؟ و آیا این تنها جنایتِ حکومت اسلامیِ ایران بوده است؟
اگر شوربختانه یهودیان و فلسطینیان به عنوان دو ملت گوناگون دههها است که درگیرند و دشمنی دارند، ما با دشمنیِ خودی درگیریم؛ دشمنی در لباس دوست که تا به قدرت دست یافت به جایِ سپاسگزاری از اعتمادِ بیشترین بخش جامعه آن روز ایران و کوشش برای پیشرفت آن جامعه، دست به سرکوب و کشتار زد. ما واژگونه درگیری میان دو ملت که هم به سبب دینی، هم نژادی و هم فرهنگی جدا هستند با دشمنی در خانه و در نما ایرانی و خودی روبرو هستم که اندک اهمیتی نه به آینده ایران و نه به مردم ایران میدهد و همه سرمایههای کشور را برایِ ماندگاری خود بر باد میدهد.
براستی برای ما ایرانیان امروز جنگ مابین اسراییل و فلسطین مهمتر است یا وضع ویرانگر درون کشور خود؟ آیا برایِ ما وضع هراسآور ایران، کودکانِکار، کودکانِ خیابانی، بیخانمانان گورخواب و کارتنخواب، زباله گردان، بیکاران، معتادان، شمار فراوانِ زندانیانِ زن و مرد سیاسی و غیرسیاسی، که آنان نیز قربانی ناکارآمدی حکومت هستند، و کوشش جانکاه مردم برای آزاد شدن از چنگال خونریز حکومتِ تبهکار اسلامی مهمتر است یا درگیری اسراییل و فلسطین که البته کاش آن نیز شکل نمیگرفت؟
شماری این روزها مجالی یافتهاند که چهار نعل به اسراییل و آمریکا بتازند و دل یر فلسطینیان بسوزانند؛ چه شتابی هم داشتند که نکند پس بمانند! شک نیست که رنج مردم فلسطین موجب تاسف است ولی اسراییلیان نیز آسیب دیدهاند؛ در آنجا نیز مردمانی که نقشی در پدیدآوردن این درگیری نداشتهاند کشته شدهاند. اینکه دو سازمانِ اسلامی که حتا پول توجیببیاشان نیز از دیگران است، بخواهند با کشوری با قدرت کوبنده نظامی رویارویی کنند خود از سر نادانی، کجاندیشی و عدم اهمیت به جان همآن کودکان و دیگر کشتهشدگانِ خود است که آخوند خامنهای و دنبالچهها، سران حماس و جهاد برایاشان اشک تمساح میریزند. من اندک تردیدی ندارم که نه آخوند خامنهای، نه سرداران مفتخوار سپاه، نه سرانِ مفتخوار حماس و جهاد اسلامی دردشان دردِ مردمِ فلسطین نیست.
راه چاره این زخم خونریر دههها، به کوشش هوادارانِ صلح و دوستی و اندیشهورزان در هر دو سو و پشتیبانی صلحجویان، نه آتش افروزانی چون حکومت اسلامی، در جهان دارد تا به گشایشی در این گره کور دشمنی دست بیابند و بتوانند در کنار یکدیگر در امنیت زندگی کنند. باید امید داشت که آنها بتوانند نیروهایِ تندرو در هر دو سو را مهار کرده و خود کمیته صلح یهودی/فلسطینی بپا کنند.
دو نکته مهم
یک. از سینهچاکانِ فلسطین باید پرسید که در ۴۲ سال کشتار و شکنجه و آزار در ایران، کشتارهایِ وحشیانه دهه ۶۰ سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ و... یکبار دیده شدکه فلسطینیها از حق انسانیِ خانوادههایِ ویرانشده، و همدردی با مادران، پدران، همسران و فرزندانِ داغدارِ کشتهشدگان ایرانی حتا در اندازه یک بیانیه واکنشی نشان دهند؟
دو. در چند روزگذشته یک نامه بسیار مهم از سویِ ۲۳۱ تن از کنشگران درون ایران بعنی از درون آتش، زیر هوایِ آلوده به زور، سرکوب، زندان و تبهکاریِ تبهکاران با از خود گذشتگی و دلیری این هممیهنان منتشر شده است. چند تن از اینان که با شتاب به سینهزنی برای فلسطینیان پرداختهاند، در باره این بیانیه مهم که اتفاقن همآن خواستههایی را بیان میکند که این هممیهنان نیز آن را در نوشتار و گفتار بیان میکنند، در باره آن، گفته و نوشتهاند؟
براستی که باید گفت: در روزگارِ کنونی، درد ما ایرانیان، ایران است نه فلسطین!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت:
۱ ـ خبر و تفسیر کوتاه بر متن این بیانیه در وبسایتهایِ گویا، ار. اف.ای، اینترناشنال، دویچه وله و... آمده است که گاه حتا یک یا دو روز هم دوام نداشت و زود برداشته شد.
سرودِ براندازی، مهران رفیعی
درس فلسفی رویدادهای اخیر خاورمیانه، کورش عرفانی