به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین فرونشست زمین گفته میشود. کشور ایران به طور سالیانه ۲۰ میلیارد مترمکعب از ذخایر استراتژیک خود را مصرف میکند، این در صورتی است که میزان جایگزینی آبهای استحصال شده از ذخایر زیرزمینی هم وجود ندارد. برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی از جمله دلایل فرونشست زمین در ایران محسوب میشود. اغلب برداشتهای بی رویه ازآب های زیرزمینی به نام توسعه تحت عنوان توسعه شهری، صنعت، کشاورزی و افزایش جمعیت رخ میدهد. مقامات ایرانی افزایش جمعیت را مسبب توسعه میدانند، اما به دلیل این که این افزایش جمعیت و توسعههای صورت گرفته، ناپایدار و نامتوازن بوده است به نابودی منابع آب و خاک منجر شده است. این نوع توسعه نه تنها توسعه به معنای واقعی نبوده است، بلکه ضد توسعه و توهم توسعهای بیش نیست که آثار آن امروز به صورت کم آبی، بی برقی و فرونشست زمین ظاهر شده است.
در حال حاضر شرکتهای وابسته به سازمانها، نهادها و وزارتخانهها مانند وزارت نیرو، صنعت و معدن، نفت و... بدون انجام مطالعات زمین شناسی، هواشناسی، پوشش گیاهی، ژئوتکنیک و بی توجه به تحلیلهای پایداری و طرح های پایدارسازی که باید در بررسی طرح های رانش زمین ارایه گردد، به نگارش طرحهای توسعه و پیاده سازی چنین طرح هایی اقدام می کنند. یکی از جنبه های توسعه اقداماتی مانند: ایجاد جاده، راهسازی، ایجاد شهرک های مسکونی اقماری و صنعتی است که نتیجه این اقدامات به صورت نابودی منابع طبیعی کشور از جمله آب و خاک پدیدار شده است. آثار دومینویی خسارت به منابع طبیعی کشور هم تحت عنوان فرسایش خاک و فرونشست زمین در کشور ایران اتفاق میافتد.
درحال حاضرفرونشست زمین در ایران بیش از ۱۴۰برابر شرایط بحرانی اروپا است و با توجه به این که فرونشست به عنوان خطرناک ترین پدیده و بحران جدی شناخته شده است، می تواند به زلزله، رانش زمین و محو مناطق مسکونی، طبیعت و محیط زیست منتهی شود. برای مرتفع نمودن فرونشست اتفاق افتاده نیز ۵۰ هزار الی ۷۰ هزار سال زمان لازم است تا مناطق مواجه شده با فرونشست، تاب آوری خود را به دست آورند و به حالت عادی بازگردند.
اکنون فرونشست مختص تهران، مناطق مرکزی ایران مانند یزد و کرمان و اصفهان نیست بلکه اکنون فرونشست شدید در دشتهای کشور مشاهده شده است. متاسفانه بیش از ۶۰ درصد از روستاها و مناطق شهری ایران در معرض فرونشست شدید زمین قرار دارند و دولت، سازمان حفاظت محیط زیست و سایر وزراتخانهها، سازمان ها و ادارات اقداماتی انجام نمیدهند و هنگامی که هزاران نفر به طور مثال در صورت وقوع زلزله و رانش زمین و فرورفتگی زمین مهاجرت کرده و کار و زندگی خود را از دست دادند، این مسئولین از این اتفاقات به عنوان بلا و حوادث طبیعی یاد می کنند.
درحال حاضر وضعیت فرونشست زمین در تهران و مناطق مرکزی کشور از غرب گرفته تا جنوب وضعیت نگرانکننده ای پیدا کرده است به طوری که فرونشست با تشدید بیابان زایی در مناطق شمالی ایران پدیدار شده است و اکنون تخلیه اضطراری مناطق مسکونی، صنعتی و تجاری گرفتار فرونشست در شهرهای تهران، اصفهان و شهرهای شرقی کشور مانند سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان شدت یافته است. می توان گفت کل مناطق جغرافیایی ایران تحت تاثیر فرونشست زمین قرار گرفته است. در حال حاضر حداقل ۵۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در ۱۸ استان در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
استان های در خطر فرونشست برحسب اولویت، استانهای اصفهان، تهران، کرمان، خراسان رضوی، البرز، فارس، یزد، همدان، مرکزی، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان شرقی، زنجان، قم، اردبیل، کردستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و کرمانشاه هستند. در خط اول فرونشست زمین، شهر اصفهان قرار دارد به طوری که در این استان تا بیش از ۲متر فرونشست زمین مشاهده شده است. در حال حاضر بیشترین فرونشست در استان اصفهان مربوط به زمین روستاهای مرق و مهیار در شهرستان شهرضا است که علت آن برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی توسط مافیای آب عنوان می شود. برداشتها در این استان به صورتی بوده است که چاههای آب معمول خشک شده و چاههای عمیق از ۵۰۰ متر تا ۳۰۰۰ متر برای استخراج آبهای فسیلی و مصرف آب شرب و سایر مصارف حفر شده است. وضعیت در دشتهای استانهای کشور به صورتی است که آبی برای کشاورزی و محیط زیست را باقی گذاشته نشده است و همین مسئله باعث نگرانی ساکنین این مناطق شده است. البته از نظر تعداد واحدهای مسکونی آسیب پذیر، شهرهای استان خراسان رضوی وضعیت بدتری نسبت به سایر استانها دارند. از جمله دلایل رانش زمین، فرونشست زمین است به طوری که اکنون نزدیک به ۳۰۰ نقطه روستایی در ایران در خطر رانش زمین هستند که وضعیت خطرناکی را نشان میدهد.
مجلس شورای اسلامی اخیرا برای محیط زیست و آبهای زیرزمینی تصمیم خطرناکی را اتخاذ نموده است به طوری که اجازه داده است که کشت برنج و سایر محصولات کشاورزی در این شرایط بی آبی آزاد گذاشته شود. در حالی که پیش تر تصمیم مجلس مبنی بر کشت برنج در سه استان شمالی بود و در سایر استانها ممنوع اعلام شده بود، اما اکنون لغو ممنوعیت کشت برنج و سایر محصولات کشاورزی آب بر در خارج از استانهای شمالی تصمیم خطرناکی است.
مرز بحرانی فرونشست زمین در آمارهای جهانی ۴ میلیمتر در سال است، در حالی که در ایران فرونشست فقط در دشتهای تهران، کرمان و یزد ۱۴۰ برابر شرایط بحران جهانی است، یعنی کشور باید هرچه سریع تر استخراج و استحصال آبهای زیرزمینی را متوقف سازد. نشانههای متوقف نشدن برداشتها و حتی تعریف برداشتهای جدید از منابع آب کشور این روزها به صورت بی آبی و فقدان حقابههای محیط زیستی است. اکنون ۹۰ درصد کشور در وضعیت خشکسالی شدید به سر میبرد. به عنوان نمونه، درحال حاضر رودخانه هرات که در شمال به تالاب انزلی جاری میشود، ۶۰ درصد دبی خود را از دست داده و خشک است. امروز تالاب انزلی در حالت خشک شدن به سر میبرد و حداقل سرنوشت تالاب همانند تالابهای دیگر کشور مثل بختگان و گاوخونی در آیندهای نزدیک خواهد بود. پس از انقلاب اسلامی بیش از ۱۹۳ سد غول پیکر در ایران افتتاح شده است یعنی تعداد سدهای کشور نسبت به قبل از انقلاب ۱۰ برابر شده است. این سدسازیها در کشور هم تحت عنوان توسعه بوده است.
نتایج توسعه در کشور امروز به صورت ضد توسعه و توهم توسعه، شرایط زیست پذیری استانهای کشور را در خطر قرار داده است. حتی در برخی مناطق کشور، محیط زیست تاب آوری خود را از دست داده و تشدید پدیده مهاجرت را باعث شده است. پدیده فرونشست زمین خطرناک است و متاسفانه فرونشست زمین دراطراف شهرهای بزرگ همچنان مشاهده می شود و در حال تکثیر شدن است. از ۳۱ استان کشور، ۲۹ استان در معرض پدیده فرونشست هستند و باید گفت ایران در حال نشست و سقوط است. تصاویر ماهوارهای جدیدی که در ارتباط وضعیت فرونشست در ایران وجود دارد از وضعیت وخیم فرونشست زمین در ایران حکایت دارد و نشان دهنده این است که نیمی از دشتهای کشور با فرونشست زمین مواجه هستند که به دلیل برداشت بی رویه آب های زیرزمینی این وضعیت رخ داده است. در مناطقی که دچار فرونشست شده است تغییرات اقلیمی به صورت کاهش بارش ها و افزایش درجه حرارت رخ داده است. آنچه مسلم است؛ فرونشست زمین اکنون کشور را در حالت بمب ساعتی قرار داده است که هر لحظه زیرساخت های اساسی و شریانهای حیاتی و جان ساکنان ۲۹ استان ایران را تهدید می کند.
محمدرضا محبوب فر
کارشناس بحرانهای محیطی
نگاهی به خط سوم، رضا فرمند
برخیز، مهران رفیعی