انتشار ویدئوی پرتنش "فحاشی الهه هیکس به مهدوی آزاد در مناظره زنده" درتاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۰ توسط دوستان عزیز در گویانیوز مرا برآن داشت تا تحلیلی بر این چالش رسانهای داشته باشم.
پیش ازهرسخنی باید یادآورشوم که این راقم نه نماینده الهه هیکس هستم، نه ماموریا حتی دوست جمهوری اسلامی ونه دشمن مهدی مهدوی آزاد! اگرچه درفردای انعکاس این یادداشت، برخی دوستان اپوزیسیون احتمالأ مرا درلیست سیاهی قرارخواهند داد که مزدوران نظام ولی فقیه درآن جای دارند. کسانی که امثال بنده را هم درفهرست بدنامان مرتبط با حکومت ایران قرارخواهند داد، قاعدتأ به خود این زحمت را نمیدهند که اندک نگاهی به مواضع روزنامه نگاری اینجانب درسه دهه اخیرکه همواره وباصراحت برعلیه جمهوری اسلامی بوده، بیندازند، دست کم به مجموعه مقالاتی که درهمین تارنمای گویا تاکنون به رشته تحریردرآوردهام.
نقدی بر مدیریت فرداد فرحزاد
توئیت اخیرخانم الهه هیکس مبنی برنفوذ عده زیادی ازاعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق که توسط اسرائیل حمایت، آموزش و تامین مالی میشوند، درتظاهرات خوزستان، موجی ازمخالفتهای منطقی و منتقدانه رابرانگیخت. متعاقب آن حضورالهه هیکس درمناظره با مهدی مهدوی آزاد دربرنامه زنده تلویزیون ایران اینترنشنال این واکنشها را دوچندان نمود.
اگرچه مدیریت فرداد فرحزاد درمناظره فوق بسیارمدبرانه و محترمانه بود وتلاش اودررعایت جانب بی طرفی به عنوان یک خبرنگارحرفهای قابل تقدیر، اما برایشان هم نقدهای کوچکی وارد است. نخست عنوان کردن این عبارت توسط فرحزاد خطاب به الهه هیکس که " به عنوان کسی که میگویید فعال حقوق بشرهستید. " گزارهای که خود نوعی توهین محسوب میشود.
بیش از دو دهه هست که الهه هیکس در زمینه حقوق بشر فعالیت دارد، او از سال ۱۹۹۴ تا سال ۲۰۰۳ به عنوان پژوهشگر در سازمان دیده بان حقوق بشر فعالیت داشت، به همین دلیل هم در آغاز مناظره تلویزیونی ایران اینترنشنال با عنوان "مدیر اجرائی سازمان همیاران برای حقوق بشر" معرفی میشود. حال اگر حتی فرض را بر این بگذاریم که ایشان وابسته به دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی است، خدشهای بر این عنوان شغلی یا سازمانی وی وجود ندارد تا یک مجری حرفهای چون فرحزاد در برنامهای زنده عنوان شغلی این خانم را به چالش بکشد یا تلویحا آن را به سخره بگیرد. البته هیکس هم طبعأ حق داشت که طعنه توهین گونه فرحزاد را با این لحن محترمانه پاسخ دهد که "من نمیگویم هستم، من هستم (فعال حقوق بشر)"
در واکنش به اصرار منطقی فرداد فرحزاد مبنی بر ارائه مستندات از سوی هیکس برای ادعاهای توئیت شدهاش، هیکس میگوید "من اینجا نیامدهام که شما مرا استنطاق کنید، آمدهام که... " فرحزاد پاسخ میدهد که "من خبرنگارهستم، کارم پرسش است دیگر". معتقدم که برغم فرار هیکس از پاسخ و فرافکنی او به جای جوابی روشن به فرحزاد که نمیتوان آن را توجیه نمود، برخی عبارات مجری مناظره هم بیشتربازجویی بود تا به چالش کشیدن مصاحبه شونده. به عبارت دیگربعضی مواضع فرحزاد درمقابل هیکس جایگاه حرفهای اورا ازمجری به مستنطق تقلیل داد. بنظرم همین موضع جانبدارانه فرحزاد باعث شد که خشم الهه هیکس به دنبال عبارات تحریک آمیز مهدوی آزاد تدریجا شعله ورشود. این دومین نقدی است که بنظرم برفرحزاد وارد میباشد، فرق است طرح پرسش درمقام مجری رسانهای با برخورد بازپرسانه.
سومین ایراد وارد برمجری مناظره، اعتراضی است که هیکس هم به فرحزاد مینماید، مبنی برآنکه همانطورکه ازمن مستنداتی برای توئیتم میخواهید مهمان دیگریعنی مهدوی آزاد را هم موظف بدانید مدرکی دراثبات ماموریت امنیتی من برای جمهوری اسلامی ارائه کند.
بنظرمی رسد که فرحزاد هم باید مهدوی آزاد را برای اعلام اتهامی آشکارعلیه هیکس آن هم دربرنامه زنده تلویزیونی مورد انتقاد قرارمی داد یا دست کم عنوان میکرد که آیا برای ماموراطلاعاتی خواندن هیکس میتوانید مدرکی ارائه کنید؟ به ویژه با توجه به این نکته که تا آن زمان ازمناظره هنوزتوهین وفحاشیهای غیرقابل قبول هیکس شروع نشده بود تا به این بهانه ناگزیرشود که بی طرفی رسانهای را کنارگذاشته دربرابرادعای مهدوی آزاد سکوت نماید. ازطرفی این برخورد وسکوت مجری برنامه میتواند این شبهه را دامن بزند که بهرحال مهدوی آزاد به واسطه همکاری رسمی با ایران اینترنشنال ازخودی هاست، بنابراین بری ازانتقاد توسط فرحزاد.
الهه هیکس از توئیت توهم زا تا توهین و فحاشی
بدون کمترین تردید توئیت اخیرالهه هیکس با هیچ معیاری قابل توجیه نمیباشد، چه به عنوان یک شخص حقیقی و چه بویژه با توجه به جایگاه حقوقی ایشان. هیکس با هرنیتی به این توئیت پرداخته باشد، اما عواقب اخلاقی واختناقی یا امنیتی آن قابل انکارنمی باشد.
دربعد اخلاق آن را بیش ازهمه توهین به مردم شریف و به جان آمده خوزستان میدانم که عطش آب آنان را به اعتراضی مدنی واداشته است. بدیهی است برای مردمی که هشت سال برای حفظ تمامیت ارضی ایران جنگیدند، وابستگان فرقه توتالیتری چون مجاهدین خلق که زمانی با عملیات فروغ جاویدان درکنارصدام حسین و درمقابل مردم ایران ایستادند، ابدأ جایگاهی ندارند، تا اجازه یابند به اعتراضات مردمی و خودجوش خوزستان بپیوندند.
جنبه دوم اخلاقی توئیت الهه هیکس برمی گردد به خود مجاهدین خلق. بدون تردید این سازمان همچون دشمن خونیاش جمهوری اسلامی درتوجیه جنایات هرجا که لازم بداند ازحربه "هدف وسیله را توجیه میکند" استفاده میکند. اما این ادعا که اعضای آن توسط اسرائیل تامین مالی وآموزشی میشوند، هم چون برخی سیاه نمائیهای رژیم ولایت فقیه ازجمله دخالت این سازمان درانفجاردفترحزب جمهوری اسلامی، تا مادامیکه مستنداتی ارائه نشود، نمیتواند منطقی ومسئولانه باشد.
مهم ترین مشکل توئیت الهه هیکس مربوط میشود به عواقب امنیتی وتشدید اختناق ازسوی نظام پلیسی پادگانی جمهوری اسلامی علیه مردمی که برای تحقق کمترین حقوق ابتدائی خویش بپا خواستهاند. اگرچه حکومت ایران همواره هرصدای اعتراضی را تا کنون به راحتی خاموش کرده، آن هم به بهانه اینکه دشمن خارجی یا گروهکهای معاند درآن مشارکت داشتهاند. همه شاهد چنین روندی درجامعه جنبشی ایران درسالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ بودهایم، اما ادعایی که درتوئیت الهه هیکس مطرح شده بدون تردید میتواند چون کاتالیزوری عمل کرده حکومت ایران را درسرکوب مردم معترض مصمم ترنماید.
درباب موضعگیری الهه هیکس درمناظره تلویزیونی با مهدی مهدوی آزاد، چند نکته قابل تامل میباشد. نخست آنکه اهانت وبی احترامی به هرشکلش غیرقابل توجیه میباشد، به ویژه وقتی منجربه فحاشی شود. میتوان تصورکرد که چنانچه مهدوی آزاد هم درپاسخ به او متوسل به الفاظی که ایشان درتوصیف وی بکاربرد، میشد وضعیت تا چه اندازه مفتضح ترمی نمود. باید یادآورشوم که متانت وخویشتنداری مهدوی آزاد دراین باره قابل تقدیرمی باشد. درعین حال باید توجه داشت که سخنان تحریک آمیزمهدوی آزاد درابتدای مناظره به خصوص اتهام امنیتی که نثارهیکس کرد، بی تاثیردربرخورد تند هیکس با اونبود.
دوم، ازاین تهمت الهه هیکس مبنی برانکه مهدوی آزاد نوچه مسیح علینژاد است، نیزنمی توان براحتی عبورکرد. شخصا با برخی مواضع جنجالی علینژاد موافق نیستم ونه حتی توجیهی برای دیدارایشان با امثال جان بولتون ومایک پمپئومی بینم، بنابراین اساسأ علینژاد را درجایگاهی نمیبینم که هیچ روزنامه نگاری حرفهای درخدمت اوباشد. به عبارت دیگرازاین جنبه هم موضع هیکس توهینی است به مهدوی آزاد.
سوم اینکه مناسب ترگزینه این بود که هیکس اعلام کند که بنا به دلایلی مثلأ امنیتی فعلأ نمیتواند سند احتمالی مجاهدین دراعتراضات خوزستان را افشا نماید. یا چنانچه اساسأ مدرکی وجود ندارد وتوئیت وی صرفا پیش داوری یا پیش بینی احساسی بوده است با پوزش خواهی پرونده این جنجال را ببندد.
وقتی مهدی مهدوی آزاد متهم میکند
اساسأ مطلع موضعگیری مهدی مهدوی آزاد درمقابل الهه هیکس منصفانه و یا دست کم ماهرانه مطبوعاتی نبوده است. اودرعبارات آغازین هیکس را اینگونه خطاب قرارمی دهد: "من به واقع مشکوکم وحیرت زده که خانم هیکس را، مواضع اخیرایشان را ناشی ازبی اطلاعاتی محض ایشان درسیاست و مداخله خیلی سراسیمه ایشان درسیاست بدانم یا اینکه ایشان ماموردستگاه اطلاعاتی ایران هستند. "
آقای مهدوی آزاد، درجایگاه یک روزنامه نگارحرفهای قطعأ واقفید که قراربود درمناظره به توئیت الهه هیکس بپردازید نه به خود ایشان ویا ترورناخودآگاه شخصیت او. واقعأ شما چه مدرکی دردست دارید که ثابت کند هیکس جاسوس جمهوری اسلامی است که این اتهام را دررسانهای پرمخاطب مطرح میکنید؟ اتهام فوق صرفنظرازعواقب اخلاقی، میتواند یک جرم درجایگاه حقوقی تلقی شود ونهایتا مشمول پیگرد قانونی وقضائی، حتی اگربا این فرض پیش رویم که الهه هیکس مامورحکومت ایران اما درکسوت یک نماینده حقوق بشراست.
وقتی فرداد فرحزاد به عنوان مجری برنامه به این موضع مهدوی آزاد ایرادی وارد نمیکند، ایشان تشجیع میشود تا درادامه ادعا کند که دستگاه امنیتی ایران ان هم درزمانی که تیم سعید امامی فعال بود، به هیکس اجازه میدهد که به عنوان اولین فعال حقوق بشروارد ایران شود.
مهدوی آزاد وقتی با اعتراض وخشم وافرهیکس مواجه میشود، تنها دقایقی بعد ازاولین اظهارنظراتش به صراحت منکرمی شود که درهمان سخنان آغازینش هیکس را مامورایران معرفی کرده است. او میگوید" من نگفتم که ایشان ماموراطلاعاتی جمهوری اسلامی است. " (!) مهدوی آزاد که ناخودآگاه نقش آتش بیارمعرکه را درمناظره بازی میکند، ضمن اینکه زیرکانه ودرموارد متعدد هیکس را درمظان اتهام امنیتی بودن قرار میدهد، درعین حال میگوید، من نمیخواهم به ایشان (خانم هیکس) جسارت کنم! مهدوی آزاد درادامه بحث به منظورتبرئه خویش و تخطئه تلویحی الهه هیکس مدعی میشود که صرفأ منظورم این بود مواضع این خانم نشان میدهد که ایشان فعال حقوق بشر نیست.
دوست عزیزآقای مهدوی آزاد، اقدام اعجاب برانگیزشما درجایگاه یک روزنامه نگارحرفهای مرا یاد این جمله تکان داده هوشنگ اسدی میاندازد که چند سال پیش درتارنمای روزآنلاین درمقالهاش خطاب به اپوزیسیون ایرانی آورده بود: " آیا دردرون هریک ازما یک خامنهای وجود ندارد! " براستی این هم خشم وخودنمایی ازکجا نشات میگیرد؟
دوستان برغم اینکه من هم چون شما براین باورم که بارامنیتی توئیت الهه هیکس ممکن است بردوش خوزستانیهای عزیزسنگینی نماید، اما قطعا دستمالی نیست که برایش قیصریه را به آتش بکشیم. فراموش نکنیم برای سرکوب های۸۸، ۹۶ و ۹۸، الهه هیکس توئیت ویژهای نکرد، اما رژیم کارش را کرد.
این ادعای مهدوی آزاد هم که هیکس دراطاقهای کلاب هاوس به همه منتقدان حمله میکند، چندان منصفانه نیست. شخصا اخیرأ درسه اطاق بحث برانگیزحقوقی و حساس بودم که مربوط به شادروان عباس امیرانتظام بود، ایشان هم حضورپیدا کرد، حتی دردو مورد شخصأ ازایشان دعوت کردم ودریک مورد یکی ازسخنگویان اصلی بود، اما شاهد تجربهای که مهدوی ازاد مدعی میشود، نبودیم.
این ادعای با غرض خاص مطرح شده ازسوی مهدوی آزاد مبنی برآن که الهه هیکس اولین کسی بود که جمهوری اسلامی به اواجازه داد تا به عنوان فعال حقوق بشروارد ایران شود، صحت ندارد. چند سال پیش ازایشان، برخی ازنمایندگان بین المللی ازایران بازدید کردند، ازجمله گالین دوپل و موریس کاپیتورن دو گزارشگر حقوق بشر. گالین دوپل از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ (۱۳۶۵ تا ۱۳۷۳) و موریس کاپیتورن از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ (۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰) گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران بودند.
واپسین سخن آنکه پیش ازمبادرت به تحریراین یادداشت، برای دقایقی شخصأ با خانم الهه هیکس صحبت کرده وبرخی مواضع ایشان را نقد نمودم، اما فرصت نکردم تا با آقای مهدی مهدوی آزاد سخنی داشته باشم. نکته پایانی، طرح پرسشی جسورانه است ازاین دوستان عزیزکه یکی فعال حقوق بشرودیگری روزنامه نگارمی باشد: "آیا شما بیش وپیش ازانکه دل نگران سرکوب مردم خوزستان توسط جمهوری اسلامی باشید، نگران نمایش واثبات خود نیستد!؟ "