آنچه رخ داده و میدهد:
در پی ترس بیمارگونه و وحشت دیکتاتور بزرگ، ازنفرت ملت، به شخص خود و رژیماش و نزدیک شدن دورههای اعتراضی، از ده سال به پنج سال و دو سال و اکنون دو ماه و فردا هر روز، همچون همه دیکتاتورهای بدخیم و بدنام، برای افزودن چند صباح، به دیکتاتوری ننگین و خون ریز خود، چاره را، در تنگتر کردن حلقه قدرت، از موجودات کاملا شبیه خود، دید. آن چه که رخ داده، شبیه کابینه هیتلر در آلمان نازی و موسولینی در ایتالیای فاشیسم، استالین در شوروی کمونیسم و جنایتکاران دیگر در طول تاریخ است.
اما آوردن سعید مرتضوی جلاد هولوکاست کهریزک و یکی از نوچههای اژهای در قتلهای زنجیرهای به صحنه، حاکی از این است. که خامنهای، برای چیدمان قاتلان، جانیان، فاسدان، تبهکاران، دزدان، و راهزنان، تیر خلاص زنان و گانگسترهای شبیه آل کاپون، لوچیانو و کاریل چسمان آمریکایی و بانیان هولوکاست یهودیان دنیا، همچون ایشمن، آدم کم آورده است.
این صحنه آرائی سرشار از خون و جنون، در حالی رخ داده، که ملت مظلوم ایران، با کمبودهایی همچون آب و نان و برق و داروی مهلک ترین ویروس وارداتی از چین، مواجه شده و جنایتکارانی چون نمکی وزیر بهداشت در نقش آیشمن، با عبودیت از دستورات ضد بشری رهبر جنایتکارتر از خود، مردم ایران را فدای فردی کینهای و بیمار روانی نموده، همراه با وی مرتکب بزرگترین کشتار جمعی در قرن جاری شده است. اکنون، بعلت فتوای ممنوعیت خرید واکسن مورد تایید سازمان بهداشت جهانی و واژگون و از هم پاشیده شدن سیستم بهداشت و درمان کشور، در مقابل این بیماری مهلک و ابتلای اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران، به طاعون قرن، یک ملت تاریخی، در معرض کشتار جمعی و نابودی، قرار گرفته است.
پاسخ گانگستر اعظم، آنهم در اوج تمدن بشری در قرن بیست و یکم، مثل همیشه پاک کردن صورت مسئله، با عرضه گور رایگان به کشته شدگان، تشدید سرکوب، قتلهای زنجیرهای، گول زدن ایرانیان خارج از کشور به بازگشت و گروگان گرفتن آنها، راهزنی دریایی، زدن کشتیها و ادامه حمامهای خون در منطقه و توزیع شرارت توسط مزدوران جنایتکارش از جمله طالبان، در منطقه و جهان میباشد.
آیا از قریب هشت میلیارد ساکنین این کره خاکی و رهبران یکصد و نود و پنج کشور عضو سازمان ملل و ده کشور غیر عضو این سازمان، کسی هست. که به داد ملت تنها، بی پناه و اسیر و در بند و گرفتاراین جنایتکاران حاکم در ایران برسد؟ کز دیو دد ملولم و انسانم آرزوست.