رویداد ۲۴
ابراهیم رئیسی، به خوزستان سفر کرده تا به قول طرفدرانش تفاوت سبک کاری خود را با سبک کاری حسن روحانی به رخ بکشد. خبرگزاریهای اصولگرا با کنایه به حسن روحانی که زمان افزایش قیمت بنزین گفته بود شنبه صبح از این تصمیم باخبر شده، نوشته ابراهیم رئیسی جمعه صبح به سفر استانی رفته است. بعضی سایتهای محلی هم در گزارش جداگانهای مدعی شدهاند که رئیس جمهور در این سفر سردار محمدرضا نقدی را به عنوان استاندار ویژه خوزستان منصوب کرده است؛ خبری که هنوز رسما اعلام نشده است.
اما موضوع که فارغ از انتصاب نقدی مطرح شد، واکنشها نسبت به نحوه برگزاری سفرهای استانی بود؛ برخی معتقدند رفتار ابراهیم رئیسی در سفر استانی را باید با رفتارهای محمود احمدی نژاد به عنوان یک استراتژی مقایسه کرد. البته پیش از محمود احمدی نژاد، هم سیدمحمد خاتمی و هم اکبر هاشمی رفسنجانی به سفرهای استانی به اقصی نقاط ایران می رفتند اما محمود احمدینژاد تغییرات جدی در این سفرها به وجود آورد. او با تمامی اعضای هیات دولت راهی سفرهای استانی میشد و در زمان سفر استانی، سعی میکرد در تمامی شهرستانهای استان حضور پیدا کند اما ابراهیم رئیسی هم روش خاص خود را برای سفر استانی انتخاب کرده و با گروه کوچکی از کابینه راهی سفرهای استانی میشود؛ چه آنکه در سفر به خوزستان، وزیران جهاد کشاورزی، کشور، نیرو، بهداشت و رئیس سازمان برنامه و بودجه، مهمترین همراهان رئیس جمهور بودند، با این حال ویژگی مهمتری که حامیان رئیسی روی آن مانور میدهند، نشستن رئیس جمهور کنار مردم و شنیدن درد دل آنها را به عنوان ویژگی بارز رئیس جمهور بوده است.
این ویژگی البته منتقدانی هم دارد؛ چنانچه مجید ناصری نژاد نماینده شادگان در استان خوزستان گفته «اینگونه سفرهای کوتاه و یکروزه مشکلات خوزستان را حل نمیکند. مشکلاتی از قبیل پسزدگیهای همیشگی فاضلاب، بیکاری، عوارض خشکسالی و بیآبی، از بین رفتن نخلها و... مشکلاتی هستند که نیازمند توجه دائمی و تصمیمات اساسی که نتیجه گفتگوی رئیسجمهور با نمایندگان مردم باشد هستند.»
شاید ناراحتی ناصری نژاد از این باشد که سال گذشته دقیقا در چنین روزهایی، محمدباقر قالیباف به خوزستان سفر کرد و تصاویر زیادی از نشستن او پای درد دل مردم هم منتشر شده بود اما بعد از گذشت یک سال، تغییری در وضعیت مردم ایجاد نشد و به خاطر خشکسالی و افزایش تورم، مشکلات حتی افزایش یافت تا جایی که به اعتراضات تابستان امسال در این استان منجر شد.
آن زمان گفته میشد عزیمت چهار روزه رئیس مجلس به استان خوزستان با هدف بازدید و نظارت میدانی بر حوزههای انتخابیه نمایندگان استان و بررسی مشکلات این مناطق و پیگیری مطالبات مردم انجام میشود. رئیس مجلس در آن زمان وعده داده بود قطعا در این قوانین استان خوزستان به طور ویژه دیده میشود تا مشکلات این بخش تا حدود زیادی رفع شود؛ همچنین در برنامه هفتم توسعه احکامی را خواهیم دید تا مباحث مهم استان از جمله صنعت، آب و فاضلاب و کشاورزی دیده و حمایت شود.
سعید محمد نیز در آن زمان که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به شمار میرفت، وعدههای فراوانی را درباره حل مشکلات آب غیزانیه مطرح کرده بود. وعدههایی که بعد از تغییر صحنه انتخابات ریاست جمهوری، همگی به دست فراموشی سپرده شدند و همین مسئله، نه تنها مردم خوزستان که بخش عمده مردم ایران را نسبت به سفرهای استانی، بیاعتماد کرده است؛ چه آنکه آنها معتقدند سفرهای استانی هم دستاوردی ندارد چراکه اطلاعات نادرست به مردم داده میشود؛ از جمله در یکی از فیلمهای منتشره یکی از شهروندان استان خوزستان در یک بیمارستان خطاب به رئیسی میگفت ولله همه اینها دروغ میگویند، خودت برو ببین.
به گزارش رویداد۲۴ نکته دیگری که درباره سفرهای استانی رئیسی مطرح شده، درباره خود رئیسی است؛ بعضی فعالان سیاسی نوع رفتارهای ابراهیم رئیسی را ناشی از حضور پررنگ نزدیکان احمدی نژاد درکابینه او میدانند. این رفتارها فقط در سفر استانی به خوزستان نبود؛ در مورد دیگر رئیس جمهور منتخب سعی داشت با بازدید سرزده از یک داروخانه نظامی در مرکز شهر تهران، با مشکلات ناشی از ویروس کرونا مقابله کند.
روزنامه جمهوری اسلامی در نقد ابراهیم رئیسی، احتمال ادامه مسیر احمدی نژاد را هشدار داد و نوشت: «اقدامات تشریفاتی و نمایشی از قبیل حضور یافتن در حرم امام خمینی، عکس گرفتن با کارکنان غسالخانه بهشت زهرا، نیمهشب به وزارتخانه رفتن وزرا و روز پنجشنبه جلسه دولت را تشکیل دادن، فقط در صورتی جواب میدهند که در سفره مردم اثر بگذارند، قیمتها را کاهش بدهند و مرگ و میرهای کرونائی را به طرف صفر شدن ببرند. در غیر اینصورت دولت سیزدهم هم میشود مثل دولتهای دیگر مخصوصاً دولتهای نهم و دهم که محور اصلی آنها نمایش بود و رئیس آن دو دولت میگفت صبحانه فقط نان و چائیشیرین میخورم، ولی نهادینه شدن اختلاس و اختلاف و دروغ از همان زمان شروع شد.»
هرچند میتوان شباهتهای بسیاری میان محمود احمدی نژاد و ابراهیم رئیسی یافت، اما موضوع مهم آن است که احمدی نژاد یک ابزار بسیار مهم را در اختیار داشت که رئیسی فاقد آن است؛ محمود احمدی نژاد دولت را از یک رئیس جمهور منضبط تحویل گرفته بود که بدهی آن بسیار کم بود، صندوق ذخیره ارزی پر بود؛ تحریمها به این اندازه نبودند؛ اعتراضات مردمی تا این اندازه شدت نگرفته بود و مهمتر از آن جمهوری اسلامی در موقعیت بحران قرار نداشت؛ این در حالی است که دولت رئیسی با تمام اینها مواجه شده است.
ابراهیم رئیسی فعلا در چینش کابینه نزدیکترین دولت به دولت محمود نژاد است و به قول ظریفی که میگفت اگر قرار بود خود احمدی نژاد کابینه را بچیند، احتمالا همین ترکیب را با یکی دو تغییر میچید. در نحوه برگزاری سفرهای استانی هم او مسیر احمدی نژاد را انتخاب کرده است؛ اما فقط یک موضوع مهم وجود دارد؛ اگر محمود احمدی نژاد به سفر استانی میرفت با فراغ بال میتوانست در هر صندوقی دست کند و برای حل مشکل پول توزیع کند، اما رئیسی چنین ابزاری در دست ندارد، بنابراین هر چند نزدیکانش او را به سفرهای استانی و وعدههای رنگارنگ ترغیب میکنند، اما هیچکدام از آنها متوجه لب دیگر این شمشیر نیستند؛ چه آنکه وقتی حجم وعدههای داده شده توسط رئیسی آنقدر بالا رفت و هیچکدام انجام نشد، آنگاه دیگر ماجرا به کلی متفاوت میشود. چنانچه وقتی رئیسی وعده حل معضل آب را میدهد، باید از او پرسید قرار است از کجا آن را تامین کند؟ این سوالی است که رئیسی هنوز برای آن پاسخی نیافته است؛ فعلا محبوبیت مهم، تا سال دیگر هم خدا کریم است!
اولویت اول وزیر امور خارجۀ جدید ایران