Wednesday, Sep 22, 2021

صفحه نخست » سخنی با اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی، همایون نادری‌فر

Homayoun_Naderifar_2.jpgمخاطب من جمعی است که خود را اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند:

اختلافات و تخریب‌ها را کنار بگذارید ایران و ایرانی در شرف نابودی است!

در شرایط و برهه‌ای از تاریخ قرار داریم که شاید جزو مکتوب ترین و ثبت شده ترین تاریخ نگاری‌های سیاسی، اجتماعیبرای آینده باشد.

آنچه مشهود است، تلاش بیش از یک قرن روشنفکران، فعالان سیاسی و اجتماعی، برای نهادینه کردن دمکراسی و تلاشی نیم قرنی برای برقراری سکولاریسم در کشوری است که همه این تلاش‌ها تا به امروز نه تنها رو به پیروزی و موفقیت نبوده، بلکه روندی معکوس را در ۴۰ سال اخیر در پیش گرفته و نهایتا با جمع کثیری از افراد و احزاب و سازمان هایی مواجه هستیم که در چهار دهه اخیر بعد از شورش شبهه انقلابی ۵۷، علارغم ادعای دموکراسی خواهی و تلاش برای رهایی از حکومت دینی فاشیستی جمهوری اسلامی، خود الفبای دمکراسی و آزادی خواهی را رعایت نمی‌کنند و به جای تمرکز بر مبارزه با رژیمی صاحب قدرت و ثروت، اندک داشته‌های خود را به اشکال مختلف صرف تخریب و دشمنی و در منصفانه ترین حالت، صرف انتقادهای غیرسازنده و غیرمفید از یکدیگر کرده و عملا نقش سربازان داوطلب بدون جیره و مواجب را برای حفظ و بقای بیشتر جمهوری اسلامی ایران، بازی می‌کنند!

در این مهم، اگر خصوصیات فردی و تاریخچه کار جمعی ایرانیان و میزان موفقیت آمیز بودن آن را بررسی کنیم، با نتایج ناخوشایندی مواجه می‌شویم که بحث در مورد آن فعلا در حیطه این مقوله و هدف نویسنده از این نوشتار نیست. و لیکن آنچه که ضرورت همبستگی و نه لزوما اتحاد میان نیروهای سرنگونی خواه و برانداز را بیش از هر زمان دیگر، برجسته می‌کند، شرایط اسفناک و رو به فروپاشی ایران و جامعه ایران است که بیش از هر زمان دیگری علائم آن بروز کرده است.

اینکه تفکرات و رویکردهای مختلفی در میان فعالین عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی دینی وجود داشته باشد، امری بدیهی و لازمه نیاز به وجود واژه دمکراسی است که اگر همه چیز در جوامع بشری یکسان بود، نیازی به واژه دمکراسی و آزادی نبود.

دمکراسی خواهی و ادعای دمکرات بودن، زمانی نمود پیدا می‌کند و می‌توان به صداقت گوینده و مدعی آن ایمان داشت، که در عمل و رفتار نیز شاهد این مهم باشیم و این همان اخلاق سیاسی است که متاسفانه این روزها بیش از هر زمان دیگری زیر پا گذاشته می‌شود.

سئوال اینجاست که چطور می‌توان بر صداقت کسی یا مجموعه‌ای باور داشت که دم از حقوق مردم، برابری و احترام به تک تک عقاید انسان‌های یک جامعه بزند ولی در عمل رقیب مبارزاتی خود را که در هدف اشتراکات فراوانی دارند، بخاطر حس حسادت و خواسته‌های شخصی و گروهی، با هدف حذف یا به حاشیه راندن، تخریب نماید؟!

چطور می‌توان تلاش هایی را که می‌رود تا اعتمادهای از بین رفته در پی سیاست‌های زیرکانه اتاق‌های فکر رژیم را دوباره احیا کند و به جامعه نفسی دوباره برای حق طلبی و آزادی خواهی بدهد، ناگهان با بی اخلاقی و رفتارهای بدور از شرافت فردی و اجتماعی، تبدیل به بی اعتمادی بیشتر و یا در بهترین حالت، به دوگانگی‌ها و سردرگمی بیشتر سوق دهد!

آنچه که باید بر آن تاکید کرد و چشم انداز روزهای آینده مبارزات را بر اساس آن ترسیم نمود، چیزی نیست جز پرداختن و فقط پرداختن به هدف اصلی این مبارزات که همانا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی می‌باشد. راه و روشی که مطلقا نباید به حاشیه‌ها و سناریوهای زیرکانه رژیم گرفتار شود و انرژی خود را در عدم رعایت اخلاق سیاسی و دشمنی با رقیبان، تلف کند.

عقل سلیم، متون فلسفه سیاسی و دانش اجتماعی با زبانی ساده چنین حکم می‌کند که دعواهای شخصی و افشاگری‌ها و رقابت‌های سالم و ناسالم سیاسی خود را برای کسب قدرت و یا انتقام جویی شخصی! به آینده و به بعد از سرنگونی رژیم فاسد جمهوری اسلامی و تشکیل نظامی بر پایه دموکراسی و سکولاریسم محول کنید تا در فضایی آزاد با آزادی مطبوعات و رسانه‌های دیداری و شنیداری و همچنین تشکیل سازمان‌ها و احزاب سیاسی و اجتماعی مختلف، به این خواسته‌های فردی و گروهی بپردازید و اجازه دهید مردم در فضایی سالم و نه در فضایی مسموم و بی اخلاقی‌های امروزی، به قضاوت در مورد ادعاها و رفتارها بپردازند و قضاوت کنند.

از این فرصت استفاده می‌کنم و به عنوان کسی که بیش از نصف عمر خود و تمام دوران جوانی‌ام را صرف مبارزه با رژیمی کرده‌ام که تولدش در سه سالگی من رخ داد؛ هم تجربه زندان را برایم مهیا کرد و هم تجربه تلخ تری به نام تبعید اجباری؛ پند آخر پدرم را که دور از وطن از دست دادم تکرار می‌کنم.

می‌دانم که من و من‌های بسیاری در این شرایط بوده و هستند و بسیارانی نیز در داخل کشور، با ادامه حیات رژیم، روزگار مناسب تر از من و ماها ندارند؛ پس بیایید و دست از این بی اخلاقی‌ها و اختلافات و نیشتر زدن بر زخم‌های کهنه و چرکین یکدیگر بردارید و فراموش نکنید که در اوضاع به وجود آمده که شاهد آن هستیم، تک تک شما، مستقیم یا غیر مستقیم (با بی تفاوتی) سهیم هستید.

شدیدا معتقدم در شرایط امروز پرداختن به بحث‌های خارج از مبارزه مستقیم با جمهوری اسلامی به بهانه‌های مختلف، تنها آب به آسیاب رژیم ریختن است و عاملان آن، خواسته یا ناخواسته به عمله‌های رژیم در خارج از کشور تبدیل شده‌اند.

سخن کوتاه می‌کنم و تنها به این پند ایران پدر بسنده می‌کنم که:

بیایید در این شرایط دشوار میهن، تنها به ایران بیاندیشیم.

همایون نادری‌فر
یک جای دور از میهن



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy