در پی حمله انتحاری به فرودگاه کابل و جنایاتی که در گوشه کنار افغانستان از هنگام تسلط طالبان بر کابل انجام گرفته و شکایت شهروندان افغانی به دیوان کیفری بین المللی لاهه، دادستان این دادگاه اعلام نمود. که به جنایات طالبان و داعش، رسیدگی میگردد و نظر به این که نسل کشی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی، مشمول مرور زمان نمیشود. در نتیجه به جنایات طالبان، در دور اول حکومتشان نیز، رسیدگی خواهد شد.
این اتهامات عبارتند از: حمله به غیر نظامیان، اعدامهای غیر قانونی بدون محاکمه، آزار و اذیت زنان و دختران و جرایم علیه کودکان و جنایات بیشمار دیگر. اکنون معلوم شده است. که در دور اول حکومت طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱) شهروندان افغانی، با مراجعه به دادگاه مزبور، اغلب اعمال جنایتکارانه آنان را، ثبت دفاتر مربوطه نموده و تقاضای بررسی، نمودهاند. اینک در پی آغاز دومین حاکمیت خونریز آنان و ادامه جنایات سابق و در نتیجه شکایت قربانیان، دادستان این دادگاه، علاوه بر جنایاتی که طالبان هم اکنون، در افغانستان مرتکب میشوند. به جنایات حکومت پنج سال اول آنان نیز، بطور جزء به جزء رسیدگی خواهد نمود. تاکنون درین دادگاه تعدادی از جنایتکاران و مرتکبین جنایت علیه بشریت، محاکمه و محکوم شدهاند. که از جمله آنان، سه تن از رهبران صربها به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی در دهه آخر قرن گذشته، در یوگسلاوی سابق بوده است.
همزمان با یکدست شدن هرم قدرت جمهوری اسلامی، از اصولگرایان وابسته به بیت رهبر رژیم و ارگانهای مربوطه، ارتکاب جنایاتی چون حمله به غیر نظامیان، اعدامهای غیر قانونی، فشار و اذیت زنان و دختران و جرایم علیه کودکان و جنایات دیگر همچون شکنجه منجر به قتل عمد زندانیان، نسبت به سنوات گذشته، بمراتب افزوده شده است. یک بررسی کوتاه در دفاتر این دادگاه نشان میدهد. که در پی کشته شدن چهار نفر زیر شکنجه در طی دو هفته اخیر، اسامی عاملین و شکنجه گران این جنایات چون افشین محمدی دره شوری، محمد رضا بهروزی، مهرداد تهمتن، وحید نیا و... تحت زعامت اژهای قاضی القضات جنایتکار رژیم اسلامی، به لیست مرتکبین جنایت علیه بشریت در سنوات گذشته، همچون سعید مرتضوی عامل کشتار کهریزک، افزوده شده است.
درراهرو، اتاقها و دفاتر این دادگاه، اکنون بحث بر سر این است. وقتی یک فردی محصور در زندان، علیرغم شکنجه و کشتارهایی که در زندانهای رژیم بطور شبانروزی، انجام میگیرد. کشته شدن یک زندانی دیگر زیر شکنجه را، بر نتابیده و به طریقی هوشمندانه، به اطلاع عموم میرساند و یکی از شکنجه گران مزبور در بالا وی را، زیر شکنجه میکشد. یعنی رژیم میداند. که این جوانان از جان گذشتهای که جان خود را در اجرای اصول انسانی-ایرانی خود، فدا میکنند. تنها نمونه و راس هرمی هستند. که در بطن جامعه بصورت میلیونی ریشه دوانده و رژیم علیرغم ترفندهای شبانروزی، نتوانسته اقشار مختلف جامعه را به زانو درآورد. یا آنها را در مقابل همدیگر قرار داده با دکترین به ارث رسیده از ارباب انگلیسیاش، یعنی تفرقه بیانداز و حکومت کن، نائل گردیده، به بقای حاکمیت خونریز و اختلاف افکن خود ادامه دهد. بلکه درد و رنج مشترک، تبدیل به همبستگی ملی، با دورنمای سرنوشتی مشترک، شده است و اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند.
در نتیجه در لایههای زیرین و بطن آن نوک قله و هرم فداکاری و از جان گذشتگی چهار جوان زندانی به قتل رسیده زیر شکنجه، میلیونها ایرانی همچون فرزندان زندانی و قهرمانان خود، به مرحله مرگ یا زندگی و مرگ با شرافت بهتر از زندگی در ننگ و بی شرفی، رسیدهاند. این، یعنی منتظر فرصت مغتنم بودن و در یک پیچ تاریخی بزرگ و سرنوشت ساز، با انفجار آتش فشان خشم ملی هزار ریشتری، هر چه هست و نیست رژیم اهریمنی-انیرانی را، فروریختن و واژگون و سرنگون کردن.
بدیهی است، رژیم اسلامی با علم به این حقایق، که از طریق شاخکها و آنتنهای اطلاعاتی خود بدست آورده، در ترس و ترور دائمی و وحشت شبانه روزی بسربرده و نمیتواند. به سادگی از این قضیه بگذرد و تنها راه و ساده ترین آن را، از نظر خود مرتکب میشود. یعنی دست به کشتار بیرحمانه زدن و نمیداند. که این جنایات در جایی ثبت میگردد و باید یک روزی پاسخگوی این کشتار بی رحمانه، چه در زندانها، یا مجامع عمومی و سرکوب تظاهرات غیر مسلحانه ملت، با فرمان آتش به اختیار و ویروس کرونا و مدیریت آن و به خیال خود، در راستای خدیم کردن ملت و عقیم کردن خیزش ملی باشد. آنچه مسلم است، همچون طالبان، جمهوری اسلامی نیز، در دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت، محاکمه گردیده و جهان شاهد بزرگترین دادگاه بشریت خواهد شد.