منشه امیر - رادیو پیام اسرائیل
حکومت اسلامی ایران یک بار دیگر زور بازو نشان می دهد و این نشان میدهد که سخت به هراس افتاده است و میخواهد با برگزاری رزمایش نیروهای زمینی خود در خط مرزی با آذربایجان ظاهراً نشان دهد که توان دارد و قدرت دارد و می تواند به دیگران زیان برساند و برای آن که بهانهای داشته باشد و واقعیت ها را پنهان کند به این ادعا متوسط شده که اسرائیل در آذربایجان حضور نظامی دارد و از آنجا میخواهد حکومت اسلامی ایران را مورد حمله قرار دهد.
همان آذربایجانی که دو هفته پیش بود با ارتش های پاکستان و ترکیه به رزمایش پرداخت تا بتواند از خود در برابر حکومت ایران و تهاجم آن دفاع کند.
آنها یک رزمایش کوچک سپاه پاسداران برگزار کردند اما واکنشی آنگونه که حکومت ایران می خواستند نداشت و حالا ارتش را به میان کشیدند همان ارتشی که تاکنون نادیده گرفته و فراموش شده بود و نیروهای زمینی آن را با تانک و توپ و آتش بار و نیروهای زرهی و نفربر در خیابانها می گردانند و به نقطه مرزی می آورند تا نشان دهند که بله ما می توانیم و زور داریم و قدرت داریم...
آذربایجان مواظب باشید...
خود مقام های حکومتی ادعا میکنند که اسرائیل از مرزهای آذربایجان با ایران در حال جنگ است.
آنها گله میکنند و نگرانند که اسرائیل در حوزه خلیج فارس نیز به تدریج حضور یافته است.
البته در حال حاضر این حضور جنبه سیاسی و دیپلماتیک دارد و به گسترش روابط بازرگانی میانجامد.
اما حکومت ایران بیم دارد از روزی که امارات و بحرین پایگاه حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هستهای و موشکی رژیم گردد.
وزیر خارجه حکومت ایران علنا میگوید که اسرائیل با حکومت ایران اعلان جنگ کرده است.
اینها همان هایی هستند که تا دیروز ادعا میکردند که اسرائیل را از چهار طرف محاصره کردهاند.
حزب الله در شمال...
نیروهای سپاه قدس در سوریه...
جهاد اسلامی در غزه و حوثیها در یمن که دارای موشک ها و پهپادهای هستند که می تواند به خاک اسرائیل نیز برسد.
اعلام میکردند و اعتراف میکردند و ادعا میکردند و تهدید میکردند که اسرائیلیها بلند شوید و برای خود راه چارهای بجویید.
به نخست وزیر اسرائیل دستور می دادند که برود و شنا یاد بگیرد چون فردای روز باید از طریق دریا خود را از این سرزمین برهاند.
سرزمینی که به ادعای آنها از سه جهت توسط نیروهای وابسته به حکومت اسلامی ایران و مزدور رژیم ایران محاصره شده است.
و همین دو سه هفته پیش بود که یکی از فرماندهان سپاه پاسداران بار دیگر ادعا کرد و تهدید کرد و هشدار داد که اسرائیلیها آلاسکا و کانادا در انتظار شماست. چمدان های خود را ببندید و تا دیر نشده فرار کنید. اینها را ما از زبان فرماندهان سپاه پاسداران و از زبان سخنگوی وزارت خارجه رژیم شنیدهایم که اسرائیل را به نابودی تهدید کرده و میکنند و احتمال دارد آن ساعت دیجیتال و آن روز شمار معکوس را از کار انداخته باشند و شاید خاموشی برق موجب شده که آن ساعت دیگر کار نمیکند. اما تهدیدهای حکومت ایران همچنان وجود دارد و جدی است و اسرائیل آن را دست کم نمی گیرد.
صنایع موشکی و پهپادی حکومت ایران روز به روز پیش و پیشتر می رود.
اکنون سخن از خرید تکنولوژی ساخت موشکهای هایپرسونیک است. آیا آنها تصور میکنند که اسرائیل در برابر چنین به وضعی بیکار خواهد نشست؟
آیا نمیدانند که جواب های هوی است؟
یک علت و ریشه دیگر ممکن است این به راه انداختن تب جنگی در منطقه داشته باشد.
آنها میخواهند با آذربایجان یک تنش جنگی ایجاد کنند که بتوانند به مردم ایران بگویند خاموش شوید و خفه شوید و به تظاهرات پایان دهید و اعتراضها را کنار بگذارید وطن در خطر است و آذربایجان میخواهد ایران را تصرف کند.
با کمک البته پاکستان و ترکیه و در این جا پای اسرائیل را نیز به میان میکشند...
آنها برای نابودی اسرائیل به خیال خود به هر ترفند و امکان موجودی دست می زنند و روی می آورند.
آنها برنامه های اتمی دارند.
آنها موشکهای خود را گسترده تر ساخته اند و صنعت پهپادی را رونق بخشیدند و گروههای مزدور خود را در منطقه برپا کردند.
هم به امید نابودی اسرائیل و هم به این تصور باطل که می خواهند و می توانند و باید منطقه را در تسلط خود داشته باشند.
ملتی را فقیر و ناتوان کردند و بودجه های آنان را به سوی امور جنگی معطوف ساختند که بتوانند به آن خیال های باطل خویش برسند و امروز وحشتزده میگویند که اسرائیل قصد حمله به ایران را دارد و خود را آماده جنگ سازید.
جنگی که هنوز به راه نیفتاده است و در اوج این هراس و نگرانی همچنان به سرکشی در امور اتمی ادامه میدهند.
میگویند می آییم و بعد میگویند نمی آییم و در واقع در حال بررسی هستیم که بیایم یا نیایم و میگویند به بررسی پرونده مذاکرات پیشین ادامه میدهیم و هرگاه که مناسب و صلاح باشد آنگاه به پای میز مذاکرات برجامی باز خواهیم گشت.
و ایالات متحده میگوید که صبرش به پایان میرسد و در انتظار بازگشت هرچه زودتر رژیم ایران به گفتگو ها می باشد.
و در این میان اسرائیل هشدار میدهد و مرتباً هشدار میدهد که حکومت ایران دارد پیشرفت می کند.
امروز دیگر نه دیگر بازرسی در تاسیسات اتمی است و نه نظارتی عملا وجود دارد و بعد حکومت به هراس می افتد و می گوید بسیار خوب به شما اجازه می دهیم که دوربین ها را بار دیگر نصب کنید یا حافظه آنها را عوض کنید.
اما بدانید که هر آنچه را که ضبط و ثبت میکند به شما نشان نخواهیم داد و بعد جر می زنند و قواعد بازی را بر هم میزنند که بله در مورد کرج ما به شما وعده ندادیم آنجا انفجار رخ داده و باید بررسی کنیم و نمیخواهیم اطلاعات خود را در اختیار شما قرار دهیم.
و این پس از آن است که از پلی که ممکن بود شورای حکام آن بیاید و قطعنامه ای بر علیه رژیم ایران تصویب کنند پشت سر گذاردند.
اما با وجود این همه ترفندها و وعده شکنی ها و نقش بازی کردن ها آنها در موقعیت بسیار دشواری قرار دارند.
از یک سو ادعا میکنند که قدرت دارند و موشک دارند و پهپاد دارند و پوزه دشمن را به خاک می مالند و اسرائیلی ها باید به کانادا و آلاسکا بروند و در همان حال معلمان ایران در خیابان ها به راه میافتند و فریاد اعتراض سر میدهند و در همان حال کارگران ایران به صحنه میآیند و فریاد میزنند که نان برای خوردن ندارند و آنچه به عنوان حقوق ماهیانه میگیرند برای معیشت خانواده های آنان کافی نمی باشد و همچنین بازنشستگان هستند که فریاد می زنند که ما گرسنه ایم و در فقر به سر می بریم و آنچه به ما میپردازید کفایت معاش را نمیدهد.
و در این هرج و مرج بزرگ مسئله واکسیناسیون مردم ایران همچنان به صورت یک مصیبت و فاجعه باقی مانده است.
می گویند فایزر میخریم...
نه فایزر نمیخریم...
رهبر حکومت فرموده اند که حرام اندر حرام است و رهبر گفته است که فایزر وارد ایران نمیشود.
اما شنیده ایم که میلیونها واحد از فایزر ساخت بلژیک را به ایران آورده اند و ابراهیم رئیسی وعده میدهد که ما در سه روز ۷۰ درصد از مردم ایران را واکسینه خواهیم کرد.
۳ روز گذشت کدام واکسیناسیون؟
آنها اگر الفبای نظامی گری و سیاست و دیپلماسی را میدانستند می دانستند که برای انجام جنگ یک کشور باید توان اقتصادی قدرتمند داشته باشد.
یک کشور ضعیف و گرسنه با جمعیتی گرسنه و اقتصادی ور شکسته هیچ نمی تواند در میدان جنگ به مصاف دشمن برود.
ممکن است به موشکهای خود بنا زند و ممکن است ادعا بکنند که گروههای مزدور خود را به کار خواهند انداخت اما جنگ را می بازند. شاید یک نبرد را ببرند اما در مجموع باختگان جنگ خواهند بود.
این بخشی از الفبای فن جنگ است که اول قدرت داخلی داشته باشید و ملت شما منسجم باشد و آنگاه می توانید به یک پیروزی نظامی دست یابید.
و اکنون می آیند و تب جنگی علیه کشور شمالی کشور آذربایجان را به راه می اندازند و آن را شدت می بخشد.
شاید حساب غلطشان است که می توانند ادعا کنند که وطن در خطر است و ای مردم تظاهرات و اعتراض ها را متوقف کنید و بیایید از حکومتی که از وطن شما دفاع میکند حمایت کنید و به جبهه بروید...
اما این هم یک تصور باطل است...
ایران امروز و روابط ایران با آذربایجان هیچ شباهتی به جنگ با عراق ندارد.
صدام به خاک ایران چشم طمع داشت.
او می خواست که خوزستان را از بدن ایران و از پیکر ایران جدا کند اما آذربایجان هرگز چنین ادعایی ندارد.
در مورد قره باغ اولیا ادعاهایی نسبت به ارمنستان داشت و حکومت ایران آمد و به ارمنستان مسیحی کمک کرد که آذربایجان شیعه را محکوم و شکست خورده سازد و نتوانست.
آنها همچنان سخت در فکر دزدی های خود هستند.
آنها فکرشان مشغول به آن است که چگونه میتوانند بیشتر بدزدند و فرصتی برایشان باقی نمی ماند که اگر باقی میماند میبایست بنشینند و حساب کنند که این راه به کجا میرود؟
تا کنون چه پیشرفتی و چه دستاوردی در زمینه روابط بین المللی و روابط با همسایگان و بهبود اقتصاد ملت و تامین رفاه مردم داشتند؟
هیچ موفقیتی نداشتند...
هرچه بوده شکست بوده و ناکامی بوده و بیکفایتی آنها بوده است و نه بیشتر...
آذربایجان هرگز قصد ندارد با ایران وارد جنگ شود.
آنها نسبت به خاک ایران ادعایی ندارند.
این حکومت ایران است که تصور کرده و می کند که به کمک روحانیون شیعه در آذربایجان سکولار میتواند مردم آن کشور را بشوراند و همین امر بود که پرزیدنت الهام علی اف را نگران و ناراحت و ناخرسند کرد که زبان به انتقاد گزنده از حکومت ایران بگشاید.
دردناک است برای حکومت ایران که ببیند ترکیه و پاکستان دو کشور همسایه دیگر نیز دست اتحاد به آذربایجان داده و به حکومت ایران پشت کرده و حتی به این حکومت اخطار می دهند.
چون اگر دشمنی برای آذربایجان وجود داشته و دارد حکومت اسلامی ایران است و نه دیگران...
و اگر کشور شیعه آذربایجان دست کمک و یاری و اتحاد و همکاری به اسرائیل می دهد به خاطر آن است که منافع دو کشور در یک راستا قرار دارد.
در برابر حکومت ایران...
چون اگر تهدیدهای حکومت ایران نبود بعید مینماید که آذربایجان میخواست از نظر نظامی و امنیتی به اسرائیل نزدیک شود.
و امروز اسرائیل بی سر و صدا و بدون تهدید و بدون آنکه زیادهخواهی و رجز خوانی بکند برای دفاع از امنیت خود به اقدامات لازم دست زده و میزند.
یک همکاری گسترده در همه امور نظامی و امنیتی و بازرگانی و اقتصادی و غیره بین اسرائیل و کشورهای منطقه در جریان است.
اسرائیل به آبهای خلیج فارس رسیده است.
آنها می خواستند که از طریق حزب الله و حماس و سوریه اسرائیل را محاصره کنند و همه انفجارها و حوادث مشکوکی که در برنامه های اتمی و موشکی آن ها رخ می دهد اما بازهم رجز می خوانند و ادعا و تهدید می کنند که همین فردا اسرائیل را نابود خواهند کرد.
اما خودشان از سوی ایرانی ها و اعتراض های مردمی سخت در معرض خطر قرار دارند و پایه های حکومت شان شکسته تر و لرزان تر شده و میشود.
اگر عقل و حکمت و اندیشه داشتند به این فکر می افتادند که راه اشتباه رفته اند یا از این راه باز گردند و یا اگر باز نگردند فردا موجودیت خود را از دست خواهند داد...
اورشلیم؛ شنبه ۱۰مهر ۱۴۰۰ -۲ اکتبر ۲۰۲۱
رانندههای ایرانی بازداشت شده به باکو منتقل شدند
توئیت عبری علی شمخانی در مورد نفوذ بیگانگان