محمد خیر ندمان - ایندیپندنت فارسی
با توجه به وضعیت ناپایدار خاورمیانه، وجود هرگونه سلاح نامتعارف در این منطقه میتواند بسیار خطرناک و چالشبرانگیز باشد. این در حالی است که تصمیمگیرندگان کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که وجود چنین سلاحهایی نه تنها یک عامل بازدارنده راهبردی است، بلکه در میدان نبرد میتواند مفید و موثر هم باشد. همین فرضیه ضمنی درباره احتمال درگیریهای نامتعارف به تغییر سیاستها و باورهای برخی از این کشورها منجر شده است و این تصور را منعکس میکند که داشتن این سلاحها نیرویی بازدارنده فراهم میکند که میتواند دشمن را به تسلیم شدن در برابر برخی از سیاستها مجبور کند.
در اینجا، منظور از خاورمیانه، کشورهای عربی، اسرائیل، ایران و ترکیه است؛ بهویژه اینکه تعدد و تنوع بازیگران منطقهای خاورمیانه را که تقریبا در مجاورت جنوب اروپا، جمهوریهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی سابق و همچنین پاکستان و هند قرار دارد، در برابر تاثیرات خارجی بهشدت آسیبپذیر کرده است. از سوی دیگر، ایالاتمتحده نیز به دلیل حضور و نفوذ گسترده در سطح جهان و منافعش در منطقه، بازیگر قوی دیگری در خاورمیانه به شمار میرود.
البته برای از بین بردن تسلیحات هستهای در جهان، کشورهای دارای سلاح هستهای باید برای کاهش تعداد سلاحهای هستهای خود اقدام و در نهایت آنها را بهطور کلی نابود کنند. در عین حال، کشورهایی که تا به حال به سلاح هستهای دست نیافتهاند، از تلاش برای دستیابی به آن خودداری ورزند.
هرچند در حال حاضر درباره استفاده جمهوری اسلامی ایران از سلاحهای هستهای که هنوز به آن دسترسی پیدا نکرده است، هیچ نگرانی وجود ندارد، این کشور در واکنش به خروج ایالاتمتحده از برجام در سال ۲۰۱۸، تلاشها برای ارتقا قابلیتهای هستهای خود را بهشدت افزایش داده است که میتواند در آینده، برای کشورهای منطقه یک تهدید باشد.
با آنکه دولت بایدن ضمن عقبنشینی از سیاستهای ترامپ، آمادگی کامل خود برای بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک، موسوم به برجام را که در سال ۲۰۱۵ امضا شد، اعلام کرد، به نظر نمیرسد که جمهوری اسلامی ایران به کاهش فعالیتهای هستهای خود تمایل داشته باشد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در دیدار با کارشناسان آمریکایی در امور ایران، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۴ ماه سپتامبر گذشته، گفت که کشورش معتقد است که برجام در زمینه کاهش تحریمها برای ایران هیچ نتیجه قابل توجهی نداشته است. وی به وضعیت ایران در سال ۲۰۱۶، پس از اجرایی شدن برجام، اشاره کرده و افزود که این وضعیت حتی قبل از انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا، تمام سرمایهگذاریهای غربی در ایران را متوقف کرده بود.
به دنبال خروج ترامپ از برجام، ایران تحت سختترین تحریمهای تاریخ خود قرار گرفت؛ اما با ادامه فروش نفت به چین و تنوع در سایر صادرات و افزایش تولیدات داخلی توانست از ورطه دشواریهای ناشی از تحریمهای حداکثری خارج شود. از همین رو، مقامهای ایرانی این پرسش را مطرح میکنند که آیا پایبندی به برجام این ارزش را دارد تا تحریمها برای چند سال محدود کاسته شود و سپس در آغاز سال ۲۰۲۵، نامزد پیروز حزب جمهوریخواه به کاخ سفید وارد شود و دوباره تحریمها را اعمال کند؟
به همین دلیل، حسین امیرعبداللهیان به دولت بایدن پیشنهاد کرد که قبل از انتظار داشتن از جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به برجام، اقدامهای تشویقی مانند آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی برای خرید واکسن کرونا و متعهد شدن به از سرگیری مذاکرات وین در نقطهای که در ماه ژوئن گذشته متوقف شده است را در پیش بگیرد. البته در آن زمان که جمهوری اسلامی ایران در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری بود، مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در وین متوقف شد.
در همین حال، جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای افزایش میزان ذخایر اورانیوم غنی شده در سطوح بالا و نصب تجهیزات پیشرفته در تاسیسات هستهای خود است. علاوه براینکه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش داده و به بازرسان اجازه نمیدهد دوربینهای یک مرکز سانتریفیوژ را که در حمله خرابکارانه منتسب به اسرائیل آسیب دید، تعویض کنند. این اقدامها که اغلب به عنوان اهرم فشاری در مذاکرات آینده عمل میکنند، در عین حال میتوانند زمان موردنیاز ایران برای دستیابی به مواد شکافتپذیر کافی برای تولید سلاح هستهای را کاهش دهند.
تهران با رد التماسها و تهدیدهای طرفهای اروپایی برجام (بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا)، اعلام کرده است که پس از ناتوانی اروپا در ادامه تجارت با ایران به دنبال اِعمال دوباره تحریمها توسط ترامپ، این اتحادیه اهمیت خود در پیوند با برجام را از دست داده است. در واقع، مواضع دو طرف دیگر توافق، یعنی چین و روسیه، برای تصمیمگیری ایران اهمیت بیشتری دارد و در نتیجه، این دو کشور باید ایران را به بازگشت به توافق هستهای ترغیب کنند؛ زیرا افزایش شمار کشورهایی در خاورمیانه که دنبال دستیابی به سلاح هستهایاند، به نفع هیچ کس نیست.
از سوی دیگر، ایران نیز باید به اهمیت بازگشت به برجام که شورای امنیت سازمان ملل متحد از آن حمایت میکند و دستیابی به آن پیروزی بیسابقهای در دیپلماسی ایران به شمار میرود، متقاعد شود.
هرچند مقامهای ایرانی بارها اعلام کردهاند که دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیستند و آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، گفته است که ساخت و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی با تعالیم اسلامی مغایرت دارد، بیشتر کشورهای همسایه ایران به این اظهارات اعتماد ندارند. اگر جمهوری اسلامی ایران به گسترش برنامه هستهای خود ادامه دهد، عربستان سعودی و دیگر رقبای منطقهای را نیز به دنبال آن میکشاند و راه را برای رقابت تسلیحات هستهای در خاورمیانه باز میکند.
اکنون که اسرائیل و برخی از کشورهای عربی روابط مستقیم دیپلماتیک برقرار کردهاند، لازم است بحث در مورد پیشنهاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه بار دیگر احیا شود. برای اتخاذ اقدامهای اعتمادساز، میتوان بهطور موازی در مورد پیمانهای جداگانهای که هدف از آنها کنترل سلاحهای ویژه باشد، بحث و گفتوگو کرد. ایالاتمتحده میتواند در این زمینه نقش مهمی ایفا کند؛ از جمله با بازنگری در سیاست کنونی خود در نادیده گرفتن قدرت هستهای اسرائيل.
البته کشورهای خاورمیانه و حامیان خارجی آنها مسئولیت اصلی حل مشکلات منطقه را بر عهده دارند. علاوه براین، جامعه جهانی باید در جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی نقش موثری ایفا کند.