Thursday, Oct 21, 2021

صفحه نخست » رباعیات پرستویی، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpg*

*

*

*
در این گنبد پرستو لانه کرده
هزاران نرمشِ مستانه کرده
الهی بانی ش خیری نبیند
که اهلِ این حرم دیوانه کرده

***
پرستو آمد و بر بام بنشست
به ناگه کوزه اسلام بشکست
چرا جامِ دلِ زاهد چنین است؟
که یکباره شود بی باده سرمست

***
ز دستِ طوسی و آن شیخ فریاد
که هر چند این کُند، آن یک شود شاد
خدایا بیتِ بد بر پا نماند
ز نو ایران شود آزاد و آباد

***
این بند که امروز جنایتگه توست
از خونِ تَرَش چگونه باید شُست؟
از اشک کبودی که برین خاک فتاد
در دشتِ اوین بنفشه خواهد رست

***
سرابی بود و او هم تشنهِ آب
به ترفندی بشد در بسترِ خواب
پرستو گر شود همخوابِ هر خام
به نرمی می‌برد او را به مرداب

***
ز مَکرِ واعظان اوضاع خرابه
سئوالِ مردمان هم بی جوابه
یکی نادان کند نطق و خطابه
کزان جان و دلِ ملت کبابه



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy