کیهان لندن - روزنامه «تایمز اسرائیل» گزارش میدهد با محتملتر شدن شکست مذاکرات وین و ادامه فعالیتهای اتمی مشکوک جمهوری اسلامی از جمله رساندن غنیسازی اورانیوم به ۶۰ درصد که مصرف غیرتجاری دارد، اسرائیل در ماههای آینده قصد تمرین شبیهسازی حمله به سایتهای اتمی در ایران را دارد.
اما شواهد نشان میدهد نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل نه تنها تمرینهای آمادهسازی برای مقابله با تهدیدات اتمی جمهوری اسلامی بلکه پیش از این هدف قرار دادن تأسیسات اتمی را آغاز کردهاند.
هفتهنامه «اکونومیست» در گزارش تحلیلی که ۲۹ اکتبر (هفتم آبانماه) منتشر شد ضمن بررسی ابعاد رزمایش مشترک اسرائیل و هفت کشور دیگر به بررسی احتمال اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی در صورت شکست مذاکرات اتمی و پیامدهای آن پرداخته است.
علیه رژیم هرج و مرج و شرارت
در مقدمه این گزارش آمده هواپیماهای جنگنده اف-۱۶ آمریکایی، تایفونهای بریتانیا، رافالهای فرانسوی و دیگر جنگندهها، کنار هم از فراز صحرای اسرائیل گذشتند تا با دشمن فرضی در «سرزمین اژدها» (نماد هرج و مرج و شرارت و به آتش کشیدن همه چیز) روبرو شوند. دشمنان این بازیهای جنگی فرضی هستند؛ افسران اسرائیلی اصرار داشتند که بگویند این تمرین نظامی دشمن مشخصی را هدف نگرفته اما تمرین به گونهای طراحی شده که پهپادها و سامانههای موشکی نیروهای «سرزمین اژدها» خیلی شبیه به وضعیت دفاعی رژیم ایران است. یک ژنرال میگوید چنین تمرینهایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران لازم است.
اکونومیست رزمایش «پرچم آبی» را که در آن نیروی هوایی اسرائیل، آمریکا، ایتالیا، انگلیس، یونان، قبرس، نروژ، امارات متحده عربی، هند و هلند حضور دارند شکلی از «دیپلماسی نظامی» دانسته که در آن اسرائیل نشان میدهد تنها نیست و دوستان و متحدانی دارد.
اسرائیل در حال تبدیل شدن به مرکز ثقل دو جبهه نظامی است: یکی در مدیترانه شرقی برای دفاع در برابر ترکیه و یکی در خاورمیانه برای مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای و حمله به اسرائیل و متحدان منطقهای این کشور. تعداد شرکتکنندگان در مانور نظامی «پرچم آبی» به هفت کشور افزایش یافته است، هند که امسال با اسرائیل تمرین نظامی داشت، و نیروی هوایی امارات عربی که به عنوان مهمان ویژه ناظر تمرینها بود از جمله مشارکتکنندگان در این رزمایش بودند.
گرچه معلوم نیست که این کشورها در جنگ احتمالی با جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل کمک کنند یا نه اما پیشبینی اکونومیست این است که پیشنهاد حضور در جنگ ممکن است زودتر از آنچه برخی تصور میکنند مطرح شود. با افزایش سرعت توسعه برنامه هستهای جمهوری اسلامی و رنگ باختن امیدها به دیپلماسی، صدای تهدیدات نظامی بلندتر به گوش میرسد.
آمریکا و «گزینههای دیگر»
آمریکا هشدار داده است که «گزینههای دیگر» را بررسی میکند و در همین ماه بمب سنگین سنگرشکن جدیدی را آزمایش کرده است. نیروی هوایی اسرائیل تمرین طرحهای حمله را آغاز کرده و دولت این کشور برای مقابله با تهدیدات رژیم ایران منابع مالی بیشتری به نیروهای مسلح اختصاص داده است. روز اول اکتبر در منامه پایتخت بحرین وزرای خارجه اسرائیل و بحرین با یک جنگنده آمریکایی عکس یادگاری گرفتند. رژیم ایران نیز تمرینهای پدافند هوایی اجرا کرده و به اسرائیل هشدار داده که به هر تجاوزی «پاسخ پشیمانکننده» خواهد داد.
اکونومیست اسرائیل را بر سر یک دوراهی میبیند که در یکسو میزان تهدید اتمی شدن جمهوری اسلامی در حال افزایش است و در سوی دیگر پیچیدگی یک عملیات نظامی و اقدام تلافیجویانه احتمالی رژیم ایران و واکنش آمریکا و شرکای منطقهای به آن وجود دارد. اسرائیل نمیگوید که «خطوط قرمزش» چه چیزهایی هستند اما دیپلماتهای غربی حدس میزنند که تا پایان سال اقدام خواهد کرد.
اسرائیل بین سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۲ نیز وقتی جمهوری اسلامی را تهدید به بمباران کرد در چنین وضعیتی قرار داشت اما دست نگه داشت. البته حالا جمهوری اسلامی بیش از همیشه به ساختن بمب هستهای نزدیک است.
اکونومیست یکی از دلایل این وضعیت را خروج دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق اتمی دانسته است.
در بخشی از این گزارش تحلیلی آمده «جمهوری اسلامی مدعی است که فناوری هستهای را برای اهداف غیرنظامی میخواهد اما غنیسازی اورانیوم را به نقطهای رسانده که زمان تولید ماده شکافپذیر قابل استفاده در یک بمب را از یکسال به یکماه کاهش داده است» (ساختن یک کلاهک اتمی میتواند ۱۸ تا ۲۴ ماه دیگر طول بکشد).
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی تمایلی به پذیرش درخواست آمریکا برای بازگشت به «پایبندی متقابل» به برجام ندارد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که نظارتش بر فعالیتهای هستهای ایران دیگر کامل نیست زیرا رژیم اجازه نمیدهد دوربینهایی که از بین رفته یا خراب عمل میکنند تعویض شوند.
اسرائیل تا کنون دو بار تأسیسات هستهای دشمنان خود را هدف قرار داده است: یکبار در سال ۱۹۸۱ در عراق و بار دیگر در سال ۲۰۰۷ در سوریه؛ اما هر دو حملات هوایی سادهای بودند که البته تلاشهای هر دو کشور را در زمینه برنامه اتمی ناکار کردند.
هدف گرفتن تسلیحات هستهای جمهوری اسلامی در ایران اما عملیات بسیار دشوارتری خواهد بود. این تسلیحات نامتمرکز و در سراسر کشور پخش و در برخی موارد زیرزمینی هستند. همچنین ایران پدافند ضدهوایی اس-۳۰۰ روسی دارد. یک ژنرال اسرائیلی به اکونومیست گفته است: « یک برنامه عملیاتی برای این شرایط نمیتواند در عرض یکماه آماده شود.»
برجام؛ توافقِ منتهی به جنگ!
عملیات اسرائیل باید شامل شناسایی دقیق مکان تأسیسات اتمی و سطح پدافند هوایی مستقر در آن باشد. اسرائیل باید حدود ۱۵۰۰ کیلومتر دورتر از پایگاههای خود دست به عملیات بزند که نیازمند سوختگیری در حال پرواز برای تعداد زیادی هواپیما آنهم در آسمان منطقهای است که بطور بالقوه ناامن است. هرچند برخی تحلیلگران معتقدند که این فراتر از تواناییهای اسرائیل است اما طراحان نظامی اسرائیلی ادعایی خلاف این دارند و میگویند میتوانند در حدی به برنامه هستهای جمهوری اسلامی خسارت وارد کنند که آن را چندین سال به عقب برگرداند.
در این میان، اگر متحدان جدید اسرائیل در خلیج فارس اجازه استفاده از حریم هوایی و پایگاههای خود را بدهند، کار اسرائیل آسانتر میشود. اما آنها هرچه بیشتر خود را درگیر این موضوع کنند، به همان نسبت نیز بیش از پیش در معرض واکنشهای تلافیجویانهی رژیم ایران قرار میگیرند. جمهوری اسلامی تهدید کرده اگر مورد حمله قرار بگیرد، تنگه هرمز را که مسیر انتقال نفت منطقه است، میبندد. البته توانایی نیروی نظامی متعارف جمهوری اسلامی ایران محدود است اما توان موشکی و بالستیک خود را افزایش داده و به تاکتیکهای نامتقارن از قبیل حملات ایذایی علیه کشتیهای نزدیک به آبهای سرزمینی خود متوسل میشود.
اکونومیست در ادامه مینویسد جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نیروهای شبهنظامی نیابتی در یمن، سوریه و لبنان نیز امکان دسترسی نظامی در سراسر منطقه را برای خود فراهم میکند. حزبالله در لبنان هزاران راکت دارد که میتواند به سمت اسرائیل پرتاب کند. همچنین موشکهای هدایتشونده و پهپادهایی دارد که میتوانند به اهداف بطور دقیق حمله کنند. افسران نظامی اسرائیل تاکید دارند که تنها تعداد کمی نیروگاه برق و تصفیهخانه آب و تنها یک فرودگاه بینالمللی دارد که مورد اصابت قرار گرفتن هرکدام از اینها میتواند «آسیب استراتژیک» به این کشور وارد کند. بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس حتا از این هم آسیبپذیرتر هستند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده همه چیز به پرزیدنت جو بایدن وابسته است که گفته اجازه نخواهد داد ایران در دوران او به سلاح هستهای دست پیدا کند. دستکم به خاطر داشتن بمبهای سنگرشکن بزرگتر و قویتر، عملیات نظامی آمریکا میتواند بسیار قدرتمندتر از حملهای از جانب اسرائیل باشد. احتمالاً آمریکا نمیتواند در کناری بایستد و تماشا کند تا جمهوری اسلامی از طریق گسترش درگیریها واکنش نشان دهد. همه انتظار دارند آمریکا مسیرهای آبی را باز نگهداشته و از متحدانش و البته از خودش دفاع کند چرا که نیروهای آمریکا در سوریه و عراق در معرض تهاجم قرار میگیرند. به فرض اینکه خروج از افغانستان برای پایان دادن به جنگی بیپایان درون «جهان اسلام» بوده باشد اما با حمله به جمهوری اسلامی در ایران جو بایدن وارد نبردی دیگر خواهد شد.
به گمان این گزارش تحلیلی در اکونومیست، بهترین حالت برای اسرائیل این است که تهدیدش برای اقدام نظامی در ترکیب با فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک غربی، جمهوری اسلامی را وادار به یک توافق دیپلماتیک کند. یک مقام اسرائیلی تاکید می کند که «جمهوری اسلامی را میتوان بازداشت» و «لازم نیست به کره شمالی تبدیل شود». این نشریه با وجود اینکه با آوردن این نقل قول تأکید میکند اسرائیل نیز امیدوار است توافقی حاصل شود اما گزارش خود را با یک هشدار به پایان میرساند: «خطر اما در این است که ملاها به این نتیجه برسند که تنها با سلاح هستهای میتوانند حکومت خود را حفظ کنند.»