ایران وایر - فرامرز داور- هفتمین دور مذاکرات احیای توافق هستهای برجام پس از پنج ماه معطلی در دولت «ابراهیم رئیسی» سرانجام در وین برگزار شد و مطابق انتظاراتی که اظهارات مقامهای ایرانی شکل داده بود، بدون نتیجه پایان یافت. چرا مذاکرهکنندگان جدید جمهوری اسلامی که راس آنها «علی باقری کنی» از اعضای خانواده آیتالله خامنهای است، در اولین قدم خود برای نجات برجام از اغما ناکام بوده است؟
**
از میان شرکای توافقی که در تیرماه ۱۳۹۴ با نام «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام به دست آمده، هیچکدام به اندازه جمهوری اسلامی ایران به احیای آن محتاج نیست؛ چرا که این کشور با تورم بیسابقه پنجاه درصدی و سقوط تاریخی درآمدهای دولتی مواجه است و روزی نیست که گروهی از شهروندان در اعتراض به مسائل مالی و معیشتی در شهری دست به اعتراض نزده باشند.
برخلاف چنین وضعیتی، جمهوری اسلامی ایران از نجات این توافق که مدتهاست در اغما به سر میبرد، ناتوان است. پس از پنج روز مذاکره و گفتوگو، نمایندگان جمهوری اسلامی دو پیشنهاد مکتوب به گروه ۱+۴ ارائه دادهاند که کشورهای بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه به همراه آلمان آن را ناامیدکننده خواندهاند و ایالات متحده که به صورت غیرمستقیم با جمهوری اسلامی در تماس است، آن را نشانهای از جدی نبودن ایران برای احیای برجام خوانده است.
بر اساس آنچه که از محتوای مذاکرات به بیرون درز کرده، مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی پیشنویس توافقات در شش دوره پیشین را کنار گذاشتهاند و صرفا درباره رفع تحریمهای ایالات متحده پیشنهاداتی مطرح کردهاند. در این دور از مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی طرحی درباره بازگشت ایران به تعهدات هستهای ارائه نکردهاند. علی باقری کنی قبل از شروع مجدد مذاکرات اتمی گفته بود که ما «گفتوگوهای هستهای نداریم»؛ بلکه آنچه در پیش است «مذاکرات رفع تحریم ظالمانه است.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
مذاکرهکنندگان جدید دولت ایران بازماندگان هیات مذاکرهکننده اتمی جمهوری اسلامی به ریاست «سعید جلیلی» هستند که با عملکرد خود در دولت «محمود احمدینژاد» پرونده هستهای جمهوری اسلامی را از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل بردند.
ارسال پرونده اتمی به سازمان ملل متحد سبب شد شورای امنیت شش قطعنامه تحریمی علیه ایران صادر کند که مبنای تحریمهای ایالات متحده و تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریمهای یکجانبه برخی از کشورها مثل ژاپن، کانادا و استرالیا قرار گرفت.
آیتالله علی خامنهای درست یک سال پیش از شروع مذاکرات علنی اتمی با حضور ایالات متحده، در مهرماه ۱۳۹۱ و در ماههای پایانی دولت احمدینژاد این تحریمها را «غیرمنطقی و در واقع وحشیانه» خوانده بود. برداشتی که احتمالا وی را وادار به مذاکره پنهانی با آمریکا در عمان با ترکیبی به غیر از مذاکرهکنندگان علنی و اصلی ایران به ریاست جلیلی کرده بود.
گروه مذاکرهکننده اتمی فعلی جمهوری اسلامی به جز «علی باقری کنی»، «مهدی صفری» معاون وزارت خارجه ایران است که در زمان احمدینژاد هم این سمت را در اختیار داشت.
«حمیدرضا عسگری» از اعضای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در زمان جلیلی که بازجوی مهدی پسر «اکبر هاشمی رفسنجانی» بوده، در این دوره هم در شمار مذاکرهکنندگان اتمی است. «مهدی محمدی» که سطح تحصیلات پایینی دارد و از مخالفان برجام در شش سال گذشته بود هم در این گروه جدید حضور دارد.
شماری از مقامهای دولتی که در زمان برجام هم در مذاکرات حضور داشتند، در این دوره هم باقری کنی را همراهی میکنند؛ اما نقش حاشیهای دارند و طراح مذاکرات نیستند.
بر اساس کتاب «راز سر به مهر» که روایتی از مذاکرات اتمی به قلم «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه سابق ایران است، هیچ صورتجلسهای از مذاکرات اتمی در زمان ریاست سعید جلیلی وجود نداشته و زمانی که وی به عنوان وزیر خارجه مسئول مذاکره با گروه ۱+۵ می شود، به سابقه مذاکرات دست پیدا نمیکند.
علی باقری کنی که هم اکنون مذاکرهکننده ارشد اتمی است، در دوره جلیلی معاون وی در شورای عالی امنیت ملی بود. مذاکرهکنندگان ایران در آن دوره بر اساس عملکردی که «محسن فخریزاده» فرد پشت پرده برنامه اتمی که سال گذشته ترور شد، آن را «اشتباه» خوانده بود، برنامه موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی را در اختیار آژانس قرار داده بودند.
این موضوع باعث تشدید شک بازرسان آژانس به نیت برنامه اتمی ایران و تشکیل پروندهای به نام «ابعاد نظامی احتمالی هستهای» شده بود. «فریدون عباسی دوانی»، رییس وقت سازمان انرژی اتمی ایران اخیرا گفته است که فخریزاده برخلاف فتوای اتمی آیتالله خامنهای برای سلاح اتمی «سیستم ایجاد کرده بود». این پرونده با تلاش ظریف و همراهی غیرقابل انکار «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا بسته شد.
مذاکرهکنندگان فعلی جمهوری اسلامی عمدتا افرادی هستند که تا بهار سال ۱۳۹۲ مشغول به مذاکره اتمی بودند. همانهایی که آیتالله خامنهای گروهی دیگر را موازی با آنها در اوایل دهه ۱۳۹۰ به طور مخفیانه عازم دیدار پنهانی با ایالات متحده کرده بود، حالا پس از ۸ سال دوری و انتقاد بیوقفه به برجام دوباره بازگشتهاند تا توافقی را که تا سر حد نفرت به آن انتقاد داشتهاند، از اغما خارج و دوباره احیا کنند.
با توجه به نیاز بیسابقه جمهوری اسلامی به منابع مالی، غیرممکن نیست که وضعیت بنبست و پاتشدگی فعلی، سرانجام توسط همین افراد فعلی به رفع تحریمهای آمریکا بینجامد. با این حال تردیدی نیست که این گروه حتی در قیاس با توان دولتمردان جمهوری اسلامی از کمتوانترین، ناآگاهترین و پرهزینهترین کارگزاران نظام اسلامی و البته هزینهسازترین دولتمردان برای شهروندان ایرانی هستند.