Thursday, Dec 9, 2021

صفحه نخست » چادُر و دود (تقدیم به برخاستگان اصفهان)، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpgندارد گفتنم سود

نگر بر ساحلِ رود
سپاه و چادر و دود
نه آبی در گذرگاه
نه کِشتی در نظرگاه
نمی‌بینم چراگاه

بناگه می‌خروشد چکمه پوشی
فشنگی می‌جهد از روی دوشی
نفیرِ ترکش وِ تیر
هجوم فربه و سیر
فتاده بر زمین درماندهِ‌ای پیر
کنارش لخته‌ای بر شیشهِ شیر
دلش ناخوش از این تقدیرو تحقیر
نگاهش از جهان سیر

جوانی کز جفا گشته فرودست
کِشد از سوزشی بر چشم خود دست
ز خون رنگین ببین سبابه و شست
به بیتی عابدی مغرور و سرمست



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy