ایرانشهر ـ عرفان قانعی فرد ـ سخن دیوید بارنئا رئیس موساد [Mossad]بسیار روشن و صریح است: «ایران نه در سالهای آینده و نه هرگز سلاح هستهای نخواهد داشت. این قول من است، این وعده موساد است.»
چنین وعدهای در مقابل رسانههای جهان را نمیتوان و نباید نادیده گرفت. کارشناسان و تحلیلگران امنیتی در اسرائیل بر این باورند که برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران یک تهدید حیاتی است، در حالی که معدود افرادی معتقدند که چنین نیست و مُلایان فقط در بالای منبر از شبستانهای مخوف مساجد، شامورتی بازی میکنند. اما تقطه مشترک هر دو گروه در آن است که باید از شکل گیری یک رژیم مستبد دینی مسلح به سلاح هستهای جلوگیری کرد.
همانطور که اندیشه خمینیسم [Khomeinism] آشکارا نشان میدهد، انبانی از رذالت هاست. موساد زودتر و بیشتر از نهادهای اطلاعاتی اروپا [ MI۶، CIA، SÄPO، NIS، DGSE] به ان درجه از باور و آگاهی رسیدهاند که بدانند خمینیسم یک ایدئولوژی نیست بلکه مکتب یا انبان دنائت و رذالت است [خودکامگی، هرج و مرج طلبی، آشوب طلبی، عوامفریبی، یهودی ستیزی، افراطی گری، خودستائی، لمپنی، وحشیگری، ستمگری، ترور و خشونت و سرکوب، ایجاد ترس و وحشت، تروریسم، شارلاتان بازی و سفسطه و وقاحت، ریاکاری، فرصت طلبی، واپس گرائی و تاریک اندیشی، روضه خوانی، حماقت، تبارگماری، خرافات، اوباشی گری، هوچی گری، زندگی انگلی، بی قانونی، خشک اندیشی، دشمنی، و... ].
در این انبان رذالتها، دشمنی با یهودیت [Antisemitism] و اسرائیل وجود دارد. و چه ساختار خلافت اسلامی ولایت فقیه شیعه، و چه دستگاه یا اختاپوس مذهبی شیعه در ایران و همه عروسکهای تئاتر قدرت در داخل حکومت برای خودشیرینی و رقاصی در مقابل سفیه وقیحشان (موسوم به ولی فقیه)، بارها و بارها بر نابودی اسرائیل در این چند سال پای فشرده و حتی روزشمار گذاشتهاند!
در این انبان رذالتهای خمیسنیم، ابزار کار هم تروریسم [Terrorism] است. تمام ثروت ایران در این سالها در دوران خلیفه اول (روح الله موسوی خمینی) برای شکل گیری شبکه فراملیتی تروریسم مانند حزب الله و حماس و جهاد اسلامی و... هزینه شد.
و در دوران خلیفه دوم (علی خامنه ای) برای حفظ کریدور خاکی [ land bridge / corridor] و هلال شیعی [ Shia Crescent] و تدارکات تروریستهای شیعی در عراق و سوریه و یمن و... تاراج میشود.
و موساد بسیار خوب میداند که حیات و ممات اسرائیل به نابودی افراطی گری اسلامی و تروریسم اسلامی [ Islamic Terrorism] بستگی دارد که نماد هر دو، رژیم مُلایان در تهران است. و بدان خاطر، موساد با دو مرکز مهم ضد تروریسم [CTC] و ضد غنی سازی [CPC] در ساختمان سی آیای [CIA: Central Intelligence Agency ] همکاری روزانه دارد.
علاوه بر آن هم موساد، در آشفته بازار و دزدسالاری در فاسدترین و خونریزترین و منفورترین حکومت الله بر زمین، به خرید عوامل و ماموران پرداخته و کمترین حرکتی را میبیند و میداند که بیش از پیش مدعیان اسلام ناب محمدی را رسوای خاص و عام کرده است. سالهای سال آمریکاییها میدانستند که القاعده در ایران است و جمهوری اسلامی با تروریستهای منطقه در رابطه روزانه است. هم نامههای بدست آمده در اتاق بن لادن و هم سندهای دیگر، هیچ کدام به اندازه ترور فرمانده القاعده در تهران، برای همگان سند محکم نبود.
حال چنین رژیم وحشی صفتی با یک مافیای رسانهای فاسد و تو در تو، که از کیهان تهران شروع میشود وگاه با یک کراواتی و یک اصلاح طلب در لندن هم خاتمه نمیباید، در پی سفید کردن رخساره اختاپوس برآمدهاند اما کسی در غم نابودی و اضمحلال تدریجی ایران نیست.
بدبختی به آنجا ختم نمیشود، یک بیکارهم در آمریکا جلوی تلویزیون، نشسته و روزانه برای رهبری مجتبی خامنهای، تبلیغ میکند! در زمانه خلفای فاسد و جنایتکار اُموی [Umayyad Caliphate] هم، یزید بجای پدرش [معاویه بن ابی سفیان] به طور ارثی نشست! همان حکایات امیرمؤمنان جعلی، خلافکار، دزد، غارتگر و قاتل را تکرار کنیم که چه بشود؟ کجای دفاع از مجتبی خامنهای، وطن پرستی، مصالح و منافع ملی، ایران دوستی، آینده کشور، نجات ملی است؟ این همه مداحی خام از علی خامنهای، ره به کجا میبرد؟ فائدهاش؟ گرچه گروهی از اصلاح طلبان هم رسانه دست و پا کردهاند و شبانه روز در حال تبلیغ برخی مُلایان هستند. اما کم کم جامعه ایران میداند، اصلاح طلبان و اصولگرایان دو روی یک سکهاند و هر دو قصدشان، ادامه حکومت خلافت اسلامی ولایت فقیه است؛ زیرا که ادامه حیاتشان به آن وابسته است. کسی هم غصه تروریسم ندارد!
موساد، آشفته بازار ایرانیان به ظاهر مدعی اپوزیسیون را هم میداند و اینکه مُلایان شیفته تروریسم، غنی سازی را به بالای ۶۰٪ رساندهاند، موج تازه تروریسم افسارگسیخته را راه انداختهاند و هم داعش در عراق به کمک مافیای قومی وابسته به جمهوری اسلامی تحریک شده. با این رسوائی و بدنامی، چرا موساد و اسرائیل باید به مُلای کله شق شیعه باور کند؟
خمینی و خامنهای گفتند: "تا آخر خط ایستادهایم! " اما کسی نپرسید که آخر خط، مقصود نابودی کل ایران است؟ که هست. کم کم کسی به مصالح و منافع ایران هم نمیاندیشد، کار به آنجا رسیده که هرچه موجب نابودی و اضمحلال آخوند شیعه میشود، زنده باد!...
چون، مُلایان فقط یک ماموریت داشتند و آن هم غارت و نابودی ایران، و به منتهای درجه اعلا، انجام دادند. و قبله گاه آنها مسکو و پکن شده و اسلام کمونیستی هم ظهور یافت. شیعه اسلامی حضرات و کمونیسم به خاطر دشمنی با آمریکا، با هم مزدوج شدهاند.
قول دیوید بارنیا [David Barnea] و وعده موساد هم روشن است و آن هم نابودی تاسیسات موشکی و هستهای و تروریستی مُلایان منفور است. و هرگز ساختار خلافت اسلامی ولایت فقیه شیعه، به بمب اتمی دست نخواهد یافت. از همین الان، وعده را عمل شده فرض کنیم، شاید عاقلانه تر باشد. اما امیدوارم موساد و بارنئا بداند که این رژیم، ایرانی نیست؛ اینها انیرانی و دشمن ایراناند. اندیشه و فکر نسل جوان ایران به این درجه از یقین، شاید رسیده باشد.