رادیو بین المللی فرانسه - جمعی از زندانیان سیاسی زندانهای جمهوری اسلامی روز دوشنبه ۱۹ دیماه ۱۴۰۰ با انتشار بیانیهای جان باختن بکتاش آبتین عضو زندانی کانون نویسندگان ایران را در چارچوب سیاست «قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی» در ایران دانستند و با شرح مشاهدات خود از تعلل در رسیدگی به بیماری این شاعر زندانی، قوه قضائیه و سازمان زندانها را به عنوان مقصر مرگ آبتین معرفی کردند.
در بیانیه زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی در مورد مرگ بکتاش آبتین آمده است: «مرگ با دیگر دندانهای تیز اما پوسیدهخود را نشان داد. این بار نویت بکتاش آبتین بود که به جرم ناکرده و دفاع صرف از حق آزادی بیان خود و دیگران، کتبسته به مقتل برده شود. بله، جرم ناکرده، زیرا جرم سیاسی در این کشور هیچگاه نیازمند سند و مدرک نبوده.»
این زندانیان سیاسی ادامه دادند: «بکتاش، همچون سایر زندانیان جمهوری اسلامی، از یک سو به دلیل شرایط بهداشتی اسفناک زندان، محکوم به مرگ تدریجی بود و از سوی دیگر هنگام بروز بیماری کرونا محکوم به مرگ قطعی شد. [...] طبق اظهارات پزشکان بکتاش، اگر فقط یک الی دو هفته زودتر روند درمانی آغاز میشد نه نیاز به خواب مصنوعی بود نه نیاز به کشت سلولهای بنیادین ریه. تا آنکه جسم نیمهجانش پس از چندین روز تقلا برای زندگی ظهر شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ چهرهی کریه مرگ را دیدار کرد. شما بگویید، آیا این مصداق قتل عمد نیست؟!»
در این بیانیه همچنین آمده است: «جریانی که با کلید خوردن پروژهی قتلهای زنجیرهای آغاز شد و جان دو تن از شریفترین اعضای کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، را گرفت هنوز ادامه دارد. اگر دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی به هر دلیلی دیگر نمیتواند مانند آن سالها در روز روشن، دگراندیشان را خفه کند راههای «تمیزتری» برای بریدن صدای منتقدان پیدا کرده است. مورد بکتاش، نمونهی آن.»
این زندانیان سیاسی تاکید کردند: «مرگ بکتاش در زندان، اولین مورد نیست. هنوز یک سال از مرگ بهنام محجوبی نمیگذرد. ولی دریغ بگویید که هنوز در زندانهای جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی هستند که به دلیل شرایط نازل یا وضع غیرانسانیترین مجازاتها و ایجاد شدیدترین اوضاع روانی، به مرگهای مشکوک دچار میشوند.»
در بیانیه زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی در مورد مرگ بکتاش آبتین آمده است: «مرگ با دیگر دندانهای تیز اما پوسیدهخود را نشان داد. این بار نویت بکتاش آبتین بود که به جرم ناکرده و دفاع صرف از حق آزادی بیان خود و دیگران، کتبسته به مقتل برده شود. بله، جرم ناکرده، زیرا جرم سیاسی در این کشور هیچگاه نیازمند سند و مدرک نبوده.»
این زندانیان سیاسی ادامه دادند: «بکتاش، همچون سایر زندانیان جمهوری اسلامی، از یک سو به دلیل شرایط بهداشتی اسفناک زندان، محکوم به مرگ تدریجی بود و از سوی دیگر هنگام بروز بیماری کرونا محکوم به مرگ قطعی شد. [...] طبق اظهارات پزشکان بکتاش، اگر فقط یک الی دو هفته زودتر روند درمانی آغاز میشد نه نیاز به خواب مصنوعی بود نه نیاز به کشت سلولهای بنیادین ریه. تا آنکه جسم نیمهجانش پس از چندین روز تقلا برای زندگی ظهر شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ چهرهی کریه مرگ را دیدار کرد. شما بگویید، آیا این مصداق قتل عمد نیست؟!»
در این بیانیه همچنین آمده است: «جریانی که با کلید خوردن پروژهی قتلهای زنجیرهای آغاز شد و جان دو تن از شریفترین اعضای کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، را گرفت هنوز ادامه دارد. اگر دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی به هر دلیلی دیگر نمیتواند مانند آن سالها در روز روشن، دگراندیشان را خفه کند راههای «تمیزتری» برای بریدن صدای منتقدان پیدا کرده است. مورد بکتاش، نمونهی آن.»
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
این زندانیان سیاسی تاکید کردند: «مرگ بکتاش در زندان، اولین مورد نیست. هنوز یک سال از مرگ بهنام محجوبی نمیگذرد. ولی دریغ بگویید که هنوز در زندانهای جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی هستند که به دلیل شرایط نازل یا وضع غیرانسانیترین مجازاتها و ایجاد شدیدترین اوضاع روانی، به مرگهای مشکوک دچار میشوند.»