حکومت جمهوری اسلامی که بنیانگذارش بنا به ادعای خود، با خدعه بر کرسی رهبری نشست، یک هزارتو و امپراطوری دروغین است.
بیش از ۴دهه حاکمیت این امپراطوری دروغ، تاثیر بسیاری در جامعه ایران نهاده است. قوانین ایدئولوژیک و متحجرانه از سویی و عدم آزادی بیان و اندیشه از سوی دیگر، در حکومتی که بر اساس دینی نوشته شده که «دروغ مصلحتی» و «تقیه» در آن مجاز است، موجب ترویج گسترده فرهنگ دروغگویی در جامعه ایران گردیده است.
ایرانیان برای سادهترین و ابتداییترین حقوق انسانی از قبیل نوع پوشش، خوردن، آشامیدن و تفریحات خود مواخذه میشوند و امنیت شغلیشان به خطر میافتند، آنها لاجرم رو به دروغ و تظاهر میآورند.
_ بخش بزرگی از جامعه ایران که مشروبات الکلی مینوشند، از بیم مجازاتهای تعیین شده در قوانین جمهوری اسلامی ترجیح میدهند استفاده از مشروبات الکلی را انکار نماید، و بدین ترتیب برای رهایی از عواقب این قوانین به دروغ رو میآورند...
_ بانوان ایرانی شاغل در ادارات دولتی اغلب به طور مخفیانه در مهمانیها شرکت کرده و اجازه ندارند آزادانه و به دلخواه مانند سایر زنان در کشورهای آزاد، عکس و فیلمی از خود منتشر کنند، زیرا که طبق قوانین حراستی محل کار خود باید شئونات اسلامی را علاوه بر اداره در خانه و زندگی شخصی هم رعایت کند! پس یک زندگی دوگانه با دو نوع پوشش و رفتار در پیش میگیرند...
_ پدران و مادران ایرانی به طور مدام به فرزندان خود یادآور میشوند که جزئیات مهمانیها و تفریحات خانواده را در مدرسه و در جمع دوستان بیان نکنند... اینگونه از همان سالهای ابتدای ورود به جامعه، کودکان با دروغ و کاربرد نامناسب آن آشنا میگردند...
با نگاهی به موارد ذکر شده از بستر دروغگویی در جامعه ایران میتوان به این نتیجه رسید که حکومت جمهوری اسلامی به مثابه یک باتلاق هر روز بیشتر از روز قبل جامعه ایران را در دروغ و تظاهر غرق میکند، راه نجات ایرانیان از این باتلاق اتحاد و همدلی در مبارزه با این امپراتوری دروغ است.
لازم به ذکر است در این یادداشت به مبحث دروغ در بین حاکمان و دستاندرکاران جمهوری اسلامی پرداخته نشده، چرا که شرح این هزارتوی فساد و دروغ مثنوی هفتاد من است!