مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، نگرانی خود را، ازغنی سازی و ذخیره مخفی اورانیوم غنی شده رژیم تهران، در پارلمان اروپا اعلام و تلویحا، اظهار امیدواری نمود. که با احیای برجام و اعمال محدودیت مجدد بر برنامههای اتمی، بار دیگر تاسیسات اتمی مزبور، تحت کنترل کامل آژانس قرار گرفته، در نتیحه اعطای امتیازات و لغو تحریمها، سرانجام رژیم را، پاسخگو نماید.
این سخن، تایید ضمنی و غیر ارادهای است. بر شیوه باجگیری-گروگانگیری جمهوری اسلامی، از جامعه جهانی و تحقق اهدافاش، برای حصول به منابع مالی، در راستای صدور انقلاب اسلامی، در هلال شیعه و توسعه این هلال در منطقه و اطراف و اکناف جهان، ولو به قیمت خرابی و ویرانی کشورهای قربانی این پروژه و کشتار بیرحمانه و آواره شدن انسانها، به شیوهای که، در سوریه، یمن و.. انجام گرفته و میگیرد.
اگر جامعه جهانی، در مقابل زیاده خواهی رژیم و نادیده گرفتن اصول و قوانین متمدن بین المللی، به عنوان میراث بشریت، دست روی دست گذاشته، اقدامی انجام ندهد. این شیوه راهزنی و باجگیری، سرانجام یک روزی، توسط دیکتاتورها و رژیمهای مشابهی، بکار گرفته شده، جامعه بشری را، با مصائب غیر قابل جبرانی، مواجه خواهد نمود.
دیدار معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در خصوص بن بست مذاکرات هستهای و نیز سفر امیر قطر به تهران، برای میانجیگری در مورد برجام، به نوعی صحه گذاشتن، بر این شیوه متداول ضد ارزشهای جامعه جهانی، از سوی جمهوری اسلامی است. اما دو نکته امید بخش و متحول از یک حادثه، در حال رخ دادن است. که بنظر میرسد. سرانجام، چراغ راهنما و شیوه مطلوب جامعه جهانی، در مقابله با این باج گیریها، در آینده باشد. اول، اتحاد یک دست و یکپارچه آمریکا و متحدیناش، در ناتو و اروپا و سایر نقاط جهان، در مقابل تجاوز وحشیانه پوتین به اوکراین و به گل نشاندن ارتش روسیه، در باتلاق این کشور است. که پوتین را مجبور نموده، سوریه را، از نظامیان خود، تخلیه و آنها را، به جنگ با اوکراین فرا بخواند. وی در تهدید غرب، همان شیوه را بکار برد. که رژیم اسلامی، بارها از آن شیوه استفاده کرده است. دوم، تنها گذاشتن رژیم اسلامی در سوریه، که نیروهایش از شمال و جنوب این کشور، در محاصره ترکیه و اسرائیل، قرار میگیرند و چون پوتینی نیست. که این دو کشور، ملاحظه وی را بکنند. اکنون این نیروها، اعم از سپاه قدس و نیابتی است. که از زمین و هوا مورد محاصره و حمله قرار گرفته و نابود میشوند.
پوتین قرار بود. در روز نهم ماه جاری، که سالروز شکست نهایی نازیها در جنگ دوم بود، پیروزی ارتش روسیه، در اوکراین را جشن بگیرد. اما دنیا دید. که چگونه آن غرور و چهره باد کرده، در روز اول آغاز جنگ و تهدید اتمی، اکنون تبدیل به موجودی حقیر، پناه گرفته در زیر پتو، رنگ پریده، لاغرشده و آب رفته؛ با گونهها و چشمان گود رفته، شده است. پایان ماجرا کاملا روشن است. همانطور که ارباب پوتین در باتلاق غرور و جنایت خود غرق خواهد شد. بدیهی است. که جمهوری اسلامی دست نشانده نیز، در باتلاق هایی که در هلال مزبور کنده، غرق میگردد. رمز و راز بقا و حیات و ممات جمهوری اسلامی از ابتدای امر، ساختن دشمن فرضی در خارج و به بهانه جنگ با آن دشمن فرضی، اتخاذ سیاست النصر بالرعب، در داخل و سرکوب بی رحمانه و جنایتکارانه مردم بوده است. با حذف اولی، دومی نیز، خود بخود از بین رفته و سرانجام ملتی یک پارچه و مصمم، تکلیف خود را، با این دشمن خانه زاد و دست نشانده اجنبی، اما ضعیف شده و آب رفته، روشن میکند.
برای رهایی احمدرضا جلالی، کوروش گلنام