طارق الحمید - ایندیپندنت فارسی
خبرگزاری رویترز گزارش داد که ایالات متحده آمریکا و متحدان سهگانه اروپاییاش پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارسال کردند تا از ایران بهدلیل پاسخ ندادن کامل به پرسشهای آژانس در مورد آثار اورانیوم در تاسیسات هستهای اعلامنشده انتقاد کنند.
در گزارش رویترز آمده است: «ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان، و فرانسه پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس ارائه کردهاند که در آن از دولت ایران به دلیل کوتاهی در پاسخگویی کامل به پرسشهای آژانس درباره وجود اورانیوم در سایتهای اعلامنشده انتقاد میشود، اقدامی که احتمالا با خشم و واکنش تند رژیم ایران مواجه خواهد شد.»
اکنون این پرسش مطرح میشود که «واکنش تند» رژیم ایران چیست و چه عواقبی در پی دارد؟ و آیا صحبت از خشم جمهوری اسلامی ایران بیان دقیقی از واقعیت است، یا هدف از آن ارائه توجیهی برای سیاست فریبکارانه رژیم ایران در قبال پرونده هستهای است؟
از زمان به قدرت رسیدن خمینی، رژیم ایران رویکرد واضح و آشکاری داشته است و خلاصه آن این است که تهران به هیچ تصمیم، توافق، سازش، و نتیجه مذاکرهای پایبند نیست و تنها کاری که انجام میدهد بهرهبرداری از فرصت تا رسیدن به هدف مورد نظر است. از شیوه رفتار ایران در پرونده هستهای مشخص است فارغ از اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، در خروج از برجام مقصر شناخته شود یا خیر، تهران برای دستیابی به بمب هستهای، در مسیر استفاده از وقت گام برمیدارد.
رژيم جمهوری اسلامی ایران در راستای رسیدن به اهدافش راهبرد روشن و مشخصی دارد و کسانی که با سیاست ایران سروکار دارند، خوب میدانند که عملکرد رژیم تهران همواره بر خلاف گفتار آن است. همه میدانند که بهرغم فتوای رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی بر «حرام بودن» سلاح هستهای، هدف واقعی و انکارناپذیر رژیم تهران دستیابی به سلاح هستهای است.
ایران از مدتها پیش به این سو تحت فشار تحریمهای آمریکا و جامعه جهانی قرار داشته است، اما نظام حاکم بر این کشور برای رسیدن به اهداف مورد نظرش، هرگز حاضر به تغییر موضع خود نمیشود. جمهوری اسلامی ایران بهدلیل هدف مشخصی که برای دستیابی به سلاح هستهای دارد، نمیخواهد عضوی در جامعه جهانی باشد که به قوانین بینالمللی احترام میگذارد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
بنابراین، حتی اگر از زاویه حسننیت نیز به این موضوع بنگریم، درخواهیم یافت که صحبت از واکنش تند و خشم رژیم ایران و ترویج آن در گفتمان رسانهای چیزی جز تلاش برای اعمال فشار بر غرب و آمریکا نیست، یا اینکه غرب و آمریکا با ترویج موضوع واکنش تند تهران، میکوشند شکستی را که در برخورد جدی با جمهوری اسلامی ایران متحمل شدهاند به گونهای توجیه کنند.
درواقع، واکنش تند رژیم ایران جز ایجاد هیاهو و تبلیغ برای نیرویی تخریبگر و موهوم و ترویج تصمیمی که هرگز عملی نخواهد شد، چیز دیگری نیست. اگر تهران واقعا قصد داشت واکنش نشان دهد، باید در برابر اسرائیل که پیوسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج از کشور ضربه میزند، واکنش نشان میداد، در حالیکه هرچند اسرائیل ایران را هدف قرار میدهد و بر میزان حملههایش علیه آن میافزاید، از سوی تهران هیچگونه واکنش و پاسخی دیده نمیشود.
البته دلیل این سیاست نیز کاملا روشن است و رژیم ایران خواهان جنگ واقعی با اسرائیل یا رویارویی نیست که به وقوع جنگ منجر شود، زیرا در حال حاضر، هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران دستیابی به تسلیحات هستهای است، ضمن آنکه تهران میداند که درگیر شدن در یک رویارویی نظامی با اسرائیل عملا دشوار است. از اینرو، اقدامها و فعالیتهای رژیم ایران به کشورهای عربی محدود خواهد بود.
جهان غرب باید از جنگ اوکراین درس عبرت بگیرد که برخورد با یک کشور هستهای (روسیه) چقدر دشوار است، بهویژه اینکه در صورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای، افزون بر تسریع مسابقه اجتنابناپذیر تسلیحات هستهای، منطقه ما شبیه بمبی ساعتی خواهد شد که هر لحظه ممکن است منفجر شود.
خلاصه اینکه رژیم جمهوری اسلامی ایران جز زبان زور حرف دیگری نمیفهمد و استفاده از گزینههای دیگر در تعامل با آن اتلاف وقت است، و تردیدی نیست که در صورت تبدیل ایران به کشوری هستهای، منطقه ثبات خود را از دست میدهد و به سمت فاجعه پیش میرود.
برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط
سه چالش خامنه ای