مبادا خدای ناکرده فکر کنید ماجرای شفای نوه سردار رحیم صفوی با دعا و فوت آقا فقط یکبار اتفاق افتاده، این معجزات بارها و بارها تکرار شده است. قبل از انقلاب که آقا در سیستان و بلوچستان تبعید بودند یکبار سیل عظیمی میآید، حضرت آقا به پشت بام میرود و به خاک تربت اباعبدالله فوت میکند و آن را در آب میریزد، سیل برگشته و از همان سرازیری که پایین آمده بالا میرود، معجزه دیگر این ماجرا این است که آب سر بالا میرود و قورباغه هم ابوعطا نمیخواند.
میپرسند چرا حضرت آقا برای شفای دو عضو ناقصشان به آن دو عضو فوت نمیکنند. برخی میگویند، حضرت آقا از فوت متبرک خودشان استفاده شخصی نمیکنند، بنده با این نظر مخالفم و معتقدم که ایشان برای روز مبادا، دست ناقص خودشان را همانطوری که هست میخواهند، برای این که اگر روزی قمر در عقرب شود، که تقریباً شده است، درست مانند سال ۸۸ به دست خود اشاره کنند و بگویند جسم ناقصی دارم و مظلوم نمایی کنند. ممکن است بپرسید، چرا به پروستات خودشان فوت نمیکنند، آن را که نمیشود به مردم نشان داد و گفت جسم ناقصی دارم. بنده عرض میکنم که برای درمان پروستات باید به خود پروستات فوت کرد و فوت کردن به پروستات کار خیلی سختی است برای این که در جای خیلی سختی قرار دارد.
حضرت آقا از دعا و فوت فقط برای شفا دادن استفاده نمیکنند، مدیریت ایشان نیز بر اساس دعا و فوت است. برای همین هم هست که این قدر موفق هستند و امورات مملکت مانند یک دسته گل وبا تعداد اندکی بلبل میچرخد. البته باید انصاف داد و گفت که ابداع مدیریت دعا و فوت از ایشان نیست، این روش مدیریت، اساساً به نام شاه سلطان حسین صفوی ثبت شده است، زمانی که سربازان افغان پشت دروازه اصفهان بودند، برای دفع دشمن دعا میخواند و به آش نذری فوت میکرد ولی متاسفانه، سربازان افغان زودتر وارد قصر شدند و آش را خوردند. خدا کند روش مدیریت دعا و فوت آقا، سرنوشتی برای مملکت، مانند سرنوشت مدیریت شاه سلطان حسین نداشته باشد.
در پایان، با جرات میگویم هیچکس، حتی ضد ولایت فقیه ترین آدمها نمیتوانند انکار کنند که دعا و فوت ایشان در مسائل اقتصادی برای خود و اطرافیانشان معجزه کرده است. ایشان هر روز دعا میخوانند و به ستاد اجرایی فرمان امام فوت میکنند و هزاران میلیارد بر ثروت ستاد میافزایند.
ابومالش
تیرماه ۱۴۰۱