بعلت وخیم بودن سیاست مخرب در تعادل ضعف نگاه داشتن ایران توسط نظام ولایت فقیه وضعیت سنجی این شماره را به بررسی این امر اختصاص میدهم که:
در نظر نگرفتن حقوق ملی و تمایل کورکورانه به روسیه میتواند چه ضررهایی متوجه ایران کند؟
اصولا هرنظام استبدادی که بر ملت خود تکیه ندارد و بخاطر اعمال استبداد و روش سرکوب، پشتیبانی داخلی را ازدست میدهد، همانند نظام ولایت فقیه، الزاما نیازمند تکیه بر قدرتهای خارجی برای حفظ استیلای داخلی و ادامه حیات خود است. در درون نظام ولایت فقیه، هستند گروههای قدرتی که نفع خود را در ادامه تحریمها و نیز وابستگی و سرسپردگی به دولت روسیه میبینند. من باب نمونه خامنهای کسی همچون ولایتی را مشاور امور خارجی خود کرده است که استراتژی "نگاه به شرق" را این گونه توضیح میدهد: "جمهوری اسلامی باید از ظرفیت اقتصادی چین و توان سیاسی روسیه استفاده کند تابتواند با نفوذ غرب مقابله کند. رابطه با کشورهایی مانند هند که هم نفت ما را میخرند و هم در ایران سرمایه گزاری میکنند و هم کشورهایی مانند ونزوئلا که در مقابل آمریکا ایستادهاند و هم سوریه که در منطقه با ما همکاری میکند میتوانند تکیه هایی از شرق باشند و استفاده از وتوی روسیه در شورای امنیت سازمان ملل علیه قطعنامهای که فعالیت ما را در یمن محکوم میکرد نمونهای از استفاده از این توان است. "
عقل قدرتمداری چون ولایتی و رهبرش فراموش میکنند که هیچ تکیه گاهی مستحکم تر از ملت نیست و کشوری که بر مبنای حقوق ملی خود و احترام مقابل به حقوق سایر ملتها عمل میکند در وضعیت ضعف قرار نمیگیرد که بایستی جلب حمایت قدرتهای خارجی را سرلوحه سیاستهای خارجی خود قرار دهد. چرا که همواره در اتخاذ هر سیاستی حقوق ملی مردم خود و نیز عدم تجاوز به حقوق ملی کشوری که با آن رابطه بر قرار مینماید را رعایت میکند. یه زبان دیگر هم اجازه نمیدهد که وطن و ملت خود توسط قدرتهای خارجی چپاول شوند و هم نگاه چپاول گرانه به کشور و ملتی دیگر ندارد و روشهای مسالمت آمیز و خشونت زدا را در سیاست خارجی بکار میگیرد و از رابطه سلطه- زیر سلطه بیرون میآید. یعنی نه زور بکار میبرد و نه زور میشنوند بلکه تکیهاش تنها بر حقوق است که نزد ملتها یکسان است.
اما قدرتمدارانی نا آشنا با حقوق ملی و در قبال قدرتهای خارجی زور شنو و زیر سلطه، همچون ولایتی و رهبرش خامنهای، به جز"تعادل ضعف " توان تصور روابط خالی از دور و خشونت زدا و بر پایه درس بزرگ سعدی که بیانگر قدمت اصل موازنه عدمی در وطن کهن ماست همانا
آرامش دوگیتی تصویر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
را ندارند و موازنه عدمی به معنای در نظر گرفتن حقوق ملی را نمیتوانند بکار برند و همواره کشور را در موازنه مثبت و تعادل ضعف نگاه مید ارند که البته این تعادل هم ایستا نمیماند و به نفع سلطه گر با قدرت بیشتر خاتمه مییابد و حیات ملی ما را به خطر میاندازد.
آقای بنی صدر در کتاب استقلال خود بیش از ۴۸ کاربرد استقلال و خروج از رابطه سلطه - زیر سلطه و بکار گیری اصل موازنه عدمی با دقت بسیار تدوین کرده و برشمردهاند و اصل موازنه عدمی را در ابعاد مختلف بسط داده و تکمیل کردهاند که میتواند راهنمای عمل هر فرد و هر ایرانی برای اداره زندگی فردی و جمعی و در سطح ملی باشد.
نتایج مخرب درتعادل ضعف نکاه داشتن ایران توسط نظام ولایت فقیه و ۱۵ نمونه از کج دهنی روسیه به ایران و دلیل اینکه افکار عمومی ایران نسبت به سیاستهای روسیه در قبال ایران بدبین است:
۱-برخلاف تصور ولایتی دولت استبدادی بشار اسد نه تنها تکیه گاهی برای مردم ایران نیست، بلکه حفظ یک دولت استبدادی، توان ایران را بخاطر درگیرکردن چند ساله ایران در جنگ سوریه روز بروز کاهش داده و چاه ویلی شده که هزینههای هنگفتی را بر مردم ایران تحمیل کرده است.
۲-دولت هند نیز با استناد به خبرهای فوق از خرید نفت از ایران اجتناب ورزیده و به خرید نفت از روسیه روی آورده است خصوصا که نباید فراموش کرد که دولت هند بعلت پایبندی به سیاست امریکا در تحریم ایران در زمینه بلوکه کردن بهای ۷ درصد نفتی که از ایران میخرید بر ایران فشار وارد میآورد که آنرا با برنج هندی تهاتر نماید! این سیاست را تکیه گاه محسوب کردن ناشی از درس نگرفتن از تجربه است که ناشی از چشم بستن بر روی واقعیات و دگم ذهنی آقای ولایتی مشاور امور خارجی خامنهای است!
۳-از دید آقای ولایتی وتوی روسیه در شورای امنیت سازمان ملل علیه قطعنامهای که فعالیت ما را در یمن محکوم میکرد یکی از تکیه گاهها است ولی از یاد میبرد که روسیه نه تنها از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل استفاده نکرد تا مانع تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شود بلکه خود نیز به آن رأی داد! سخنان محمد جواد ظریف "وزیر" سابق امور خارجه نظام ولایت فقیه را یادمان نرفته است که اقرار کرد: «روسها با توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ به شدت مخالف بودند. روسها از امضای توافق هستهای غافلگیر شده بودند و فکر نمیکردند برجام به مرحله توافق برسد. سفر سردار سلیمانی به روسیه به اراده مسکو شکل گرفت نه به اراده ما.»
۴-روسها، حداقل دو دهه برای تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر تعلل ورزیدند.
۵-روسها در جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم بعث عراق علیه ایران، با تحویل پیشرفتهترین سلاحهای خود به صدام از وی حمایت کرده و نسبت به ایران خصومت ورزیدند.
۶-روسیه در سال ۱۳۸۹ به دستور شخص "دیمیتری مدودف" رئیسجمهور وقت روسیه از ورود ۱۲ نفر از مهندسان و مقامات هستهای ایران به روسیه و عبور آنها از خاک این کشور جلوگیری به عمل آورد و همان زمان نیز خبرگزاری روسی نووستی اعلام کرد که این اقدام رئیسجمهور روسیه در چارچوب اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ و تحریم ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفته است.
۷-همچنین باز بدستور "دیمیتری مدودف" رئیسجمهور وقت روسیه از حضور ایران در طرحهای استخراج اورانیوم روسیه ممانعت بعمل آمد و انتقال سلاحهای سنگین از جمله هواپیماهای جنگی، تانک، خودروهای زرهی، کشتیهای نظامی و انواع موشکها را به ایران ممنوع نمود.
۸-قرارداد "اس ۳۰۰" که در سال ۱۳۸۴ با روسیه امضاء شده، سرنوشت مضحکی بخود گرفت. روسیه در سال ۲۰۱۰ به بهانه تحریمهای وضع شده مرتبط با برنامه هستهای ایران، قرارداد را به طور یکجانبه لغو کرد. در پی این اقدام، ایران ضمن شکایت از روسیه به مجامع بین المللی، درخواست غرامت ۴ میلیارد دلاری کرد. رئیس شرکت تسلیحاتی «آلماز- آنتی» اعلام کرده سامانههای «اس ۳۰۰» که قرار بود به ایران تحویل داده شود و دولت روسیه از تحویل آنها خودداری کرده، اکنون به طور کامل اوراق شده و از بین رفته است. خبرگزاری «ریانووستی» روسیه نیز ضمن انتشار این خبر به نقل از «ولادیسلاو منشیکوف» در سال ۱۳۹۲ نوشت: «تجهیزاتی که قرار بود به ایران تحویل داده شود، دیگر وجود ندارد. ما آن را به طور کامل اوراق کردیم. برخی از اجزای آن هم که قابل استفاده بود، در تجهیزات دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. برخی دیگر هم نابود شده است. "
۹- میدان داری روسیه در مذاکرات احیای برجام ودیدار مستقل نمایندگان روسیه و آمریکا پیش از توقف موقت مذاکرات خصوصا دیدار اولیانف که به تنهایی با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که ۲۹ دسامبر ۲۰۲۱ (هشتم دی ۱۴۰۰)، در آخرین روز از مرحله اول دور هشتم مذاکرات وین، دو بار با یکدیگر رایزنی کردهاند. این در حالی که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا باید از طریق انریکه مورا، هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام انجام شود و تصویر مذاکره اولیانف با رابرت مالی؛ در اذهان یاد آور تصویر ناخوشایند سفیران روسیه و بریتانیا از سران متفقین در دوران جنگ جهانی دوم در محل سفارت شوروی سابق در تهران گردید که در مورد سرنوشت ایران بدون حضور مقامی ایرانی به تصمیم گیری نشسته بودند.
۱۰-وادار کردن مقامات نظامی نظام ولایت فقیه به صف بستن تحقیر آمیز و خفت در سفارت روسیه برای دست دادن با سفیر این کشور در روز ملی روسیه، که در هیج کشوری سابقه نداشته است.
۱۱- دفاع خامنهای در ملاقات با پوتین از حمله و تجاوز روسیه به اوکراین و کشتن هزاران نفر شهروندان غیر نظامی و نقض تمایمت ارضی اوکراین و تلویحا دفاع از امر تجاوز آنهم زیر پوشش جنگ پیشگیرانه و زمینه سازی توسط حسین شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان با جمله: در صورت پیروزی آمریکا در اوکراین، ایران یکی از اهداف بعدی خواهد بود و از این رو ایران، مقابله روسیه با آمریکا و ناتو در اوکراین را بخشی از امنیت خود میداند! " هر دو به معنای این است که بعید نیست پوتین برای مبارزه با انزوای خود در جنگ بر علیه اوکراین پای ایران را به جنگ در درون اوکراین کشاند و به بهانه " تامین امنیت " نظام (و نه مردم ایران) که شریعتمداری به نمایندگی از خامنهای از پوتین اینچنین ذلت بار در یوزگی میکند و بهره برداری از نفت و گاز ایران برای تامین مخارج روسیه در جنگ اوکراین، بار دیگر با نظام ولایت فقیه به دید زیر سلطه رفتار کرده و موفق به اظهار چنین موضع گیریهای خفت باری نیز از طرف خامنهای شده است.
۱۲-حال که دیوان کیفری بین المللی در لاهه اوکراین را «صحنه جرم» توصیف و تحقیقات مقدماتی درباره وقوع جنایت جنگی توسط روسیه در اوکراین را شروع کرده است، یک مقام نظامی - قضایی روسی الکساندر باستریکین، پیشنهاد کرده «دادگاه بین المللی» با حضور کشورهایی همچون ایران، سوریه برای محاکمه شماری از اعضای نیروهای مسلح اوکراین تشکیل شود! و بدین ترتیب با آدرس عوضی دادن وانمود میکند که دو قوه قضائیه وابسته به قدرت دولت روسیه و نظام ولایت فقیه که در کشتارو سرکوب شهروندان کشورهای خود ید طولای دست دارند، صلاحیت قضاوت علیه شهروندان کشور مورد تجاوز واقع شده اوکراین را دارا میباشند!
۱۳- روسیه اجازه افزایش ناوگان دریایی ایران در خزر را نمیدهدو کشتی متعلق به ناوگان ایران باید از دریای سیاه وارد خزر شود از ولگا-دن عبور کنند. چراکه سطح آب خزر ۲۸ متر و سطح آب دریای سیاه پایینتر است. اما روسها خطی را در این مسیر راهاندازی کردند و با ۷ دریچه احداث شده توانستند سطح آب این مسیر را هم تراز دریای خزر کنند که این مسیر به طور انحصار در اختیار روسیه است. از اینرو بر فرض اگر ایران بخواهد چند فروند کشتی خریداری و وارد خزر کند باید از روسها اجازه بگیرد تا از کانال ولگا-دن عبور کند. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که افزایش ناوگان ایرانی در دریای خزر درآمدهای روسیه را تحت تاثیر قرارمیدهد و هر چند روسها در ظاهر هیچ مخالفتی با افزایش ناوگان ایرانی ندارند اما در عمل اجازه کار به کشتیهای ایرانی را نمیدهند به طوری که صاحب بار از قبل باید حمل بار با کشتی ایرانی را اعلام کرده باشند و به تایید مقامات محلی روسیه برسد تا اجازه ورود کشتی و تخلیه بار داشته باشند واین در حالی است که دریای خزر بین ایران و روسیه در قراردادهای معتبر مشاع بوده و هر دو حق کشتیرانی یکسانی داشتهاند.
۱۴- گول زدن آشکار و چند باره همکاری با نظام ولایت فقیه در توسعه صنعت نفت و گاز ایران. آنهم تنها با امضای تفاهمنامه که هیچ ضمانت اجرایی ندارد. تا بحال دولتهای نظام ولایت فقیه با گاز پروم انواع تفاهمنامه برای توسعه میادین نوشتهاند. همانند تفاهم نامه گلشن و یا فردوسی و یا فرزاد و یا چشمه خوش اما واقعیت این است که هیچ کدام به قرارداد منهتی نشده و جنبه اجرایی بخود نگرفته است که حال انتظار از موفقیت تفاهمنامه جدیدی داشته باشیم که حتی مسئولان گاز پروم در امضای آن حضور فیزیکی در تهران نداشته و از طریق وبینار ناظر بودهاند! بگذریم که روسها فاقد دانش فنی مستقل ال ان جی هستند و پروژههای ال ان جی روسیه در یامال و ساخالین -۲ تنها پروژه فعال ال ان جی در روسیه با کمک شرکت انگلیسی / هلندی شل و میتسویی ژاپن و پروژه ساخالین -۱ توسط اکسون موبیل ساخته شده و تامین مالی گردیده و تا قبل از تجاوز روسیه به اوکراین، روسیه تنها ۳,۶ درصد از بازار ال ان جی جهان را در دست داشته است و حال که تامین گنندگان سرمایه این پروژ هها یکی بعد از دیگری از روسیه خارج شدهاند و پای خود را از این پروژهها کنار کشیدهاند و روسیه در جنگ خود نیازمند سرمایه است، شرکت دولتی گاز پروم وعده سرمایه گذاری به ایران داده و" وزیر " نفت دولت سیزدهم هیایو برپا گرده!
۱۵-اظهارات ذلت بار امیر عبدالهیان "وزیر" خارجه نظام ولایت فقیه در حمایت از "منافع روسیه در توافق برجام" که علنا بدون هیج گونه شرمی با "عالیجناب" خطاب کردن پوتین قاتل مردم اوکراین، میگوید:
"اگر قرار است همه طرفها به برجام برگردند پس باید به گونهای عمل شود که روسیه هم منافع خودش را ببرد. "
آیا این جمله نشان وابستگی و ذلت نظامی نیست که بویی از موازنه عدمی و حقوق ملی و وطن دوستی و عرق ملی نبرده است و دل در گرو منافع قدرتی متجاوز را دارد؟
این گفته "وزیر " امور خارجه نظام ولایت فقیه را که ذلت از آن میبارد را با اظهارات ۲ شاخص استقلال ایران دکتر مصدق و دکتر بنی صدر مقایسه کنیم:
اظهارات دکتر مصدق در دادگاه لاهه: آقای رئیس و آقایان قضات نباید از آقایان این حقیقت را پنهان کنم که در نزد ما ایرانیان، تشویش جلوگیری از هرگونه عملی که در حکم مداخله در صلاحیت ملی باشد شدید تر از سایر ملل است و علت هم این است که ما ملل شرق سالیان دراز مزهی تلخ موسسات اختصاصی و استثنایی را که صرفا به منظور تامین بیگانگان بوجود آمده بود چشیده و به چشم خود دیدهایم که کشور ما میدان رقابت سیاستهای استعماری بوده و ضمنا پی بردهایم که متاسفانه علی رغم آنهمه امید و آرزو، جامعه ملل و سازمان ملل متحد نتوانستهاند به این وضع اسفناک که شرکت سابق نفت ایران و انگلیس در پنجاه سال اخیر مظهر برجسته آن بود خاتمه دهند. ملت ایران که از این وضع به ستوه آمده بود در یک جنبش با ملی ساختن صنایع نفت و قبول اصل پرداخت غرامت یکباره به سلطه بیگانگان خاتمه داد. "
پاسخ دکتر بنی صدر به سفیر روسیه (به نقل از مصاحبه عبیدالله مهدی، فعال سیاسی افغانستانی در فرانسه با ابوالحسن بنی صدر در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸):
سئوال: جناب بنی صدر، اگر برگردیم به سالهای ۵۹ و ۶۰، شما با نمایندههای شوروی در رابطه با تجاوز به افغانستان، دیدارهایی داشتید و آنها از شما تقاضای حمایت کرده بودند. پاسخ شما چه بود؟
ابوالحسن بنی صدر: نمایندهها، یعنی سفیر، مرتب میآمد. آدم به اصطلاح کم حرفی هم نبود. سه شرط برمن گذاشت، اگر من سه شرط را عمل بکنم، قدرت شوروی پشت من، مثل کوه، خواهد ایستاد. گفتم خوب بفرمائید شرطهایتان چیست؟ گفت:
یکی اینکه حمایت از مقاومت افغانستان را رها کنید.
شرط دومش این بود که یک پیمان امنیت متقابل در خلیج فارس با روسها ببندیم (بین ایران و شوروی).
سه اینکه، چون آنوقت من توضیح میدادم که رژیم شوروی ناپایدار است و نومانکلاتورا و طبقه جدید در روسیه را بحث میکردم، میگفت اینها را متوقف کنید.
گفتم اولی. آقای سفیر، شما چکمه را آوردید گذاشتید اینجا گردن من، بعد میگویید لب باز نکن، تا من تو را خفه کنم. افغانستان گلوی من است. نه، نمیتوانم. آن شرط را نمیپذیرم.
اما در آنچه به خلیج فارس مربوط میشود، به شما چه مربوط است امنیت آنجا؟ شما شمال ایران هستید. یعنی چه با شما؟ با شما پیمان ببندیم، بقیه هم میآیند با امریکایها پیمان میبندند، آنجا بجای امنیت، منطقه جنگ میشود.
راجع به اینکه رژیم شما در انحطاط و در معرض سقوط است، خوب من نگویم؛ مرد حسابی واقعیت را که نمیشود کتمان کرد! شما تا حالا در هرجا میگفتید که زحمتکشان قیام مسلحانه کردند و شما حمایت کردید. اولین جای [افغانستان] است که شما قشون بردید. پس ضعیف شدید! مرام دیگر کشش ندارد، خوب این حضور نظامی شما اینرا میگوید. بنابراین شما بعنوان هم قدرت، در معرض سقوط هستید، هم مرامتان دیگر آن کشش را ندارد. علاوه براین، خود اینکه انقلاب در ایران با موفقیت انجام گرفت، و مردم افغانستان با موفقیت در برابر شما ایستادند، یعنی اینکه دو تا قدرت دوران انبساطشان بپایان رسیده است. اگر نه میتوانستید راحت سرکوب کنید، اما نتوانستید.
حال تصورکنید خامنهای و نظامش تا چه درجه سقوط کردهاند که مردم ایران را از دست داده و میخواهند به چنین قدرتی تکیه کنند!
و در این بین مردم عزیز ایران حقوق چه کسانی پایمال و ملعبه بی درایتی و وابستگی میشود؟ شما مردم ایران
زنهار که نبایستی هیچگاه این قاعده قدرت را از یاد برد که در رابطه سلطه / زیر سلطه حتی وابستگان زیر سلطه خود زمینه مکیده شدن شیره کشور را برای سلطه گر فراهم میآورند. و اینگونه است که آن بخش از سرسپردگان و گروههای قدرت وابسته به روسیه در نظام ولایت فقیه بر خلاف اصل موازنه عدمی، موازنه مثبت را پیشه کرده و ایران را بدل به یکی از سپر بلاهای روسیه کردهاند.
آموزش دادن دور زدن برای تحریمها توسط نظام ولایت فقیه به روسها
به گزارش ایلنا، روزنامه کویتی الجریده در تاریخ ۴ آوریل ۲۰۲۲ نوشت، یک منبع آگاه دولتی در ایران فاش کرده که تهران هیئتی شامل ۲۵ کارشناس ایرانی از وزارت صمت و متخصصان در زمینه مکانیزمهای دور زدن تحریمهای غربی را برای ارائه مشاوره به همتایان روس خود، به روسیه اعزام کرده است.
بنا به گفته این منبع آگاه، مسکو خواستار دریافت اطلاعات فنی و دقیقی از تجربه ایرانیها در دور زدن تحریمها و زندگی با تحریمها طی چهل سال شده است.
به نوشته این روزنامه و به نقل از این منبع آگاه که خواسته نامش فاش نشود، بررسیهای اولیهای که این هیئت پیش از سفر به روسیه انجام داده است، نشان میدهد که تحریمهای اعمال شده علیه روسیه بزرگتر از تحریمهای اعمال شده علیه ایران است اما دور زدن این تحریمها آسانتر است؛ چراکه در درجه اول این تحریمها بینالمللی نیست و علاوه بر آن، بیش از ۱۲۵ کشور جهان به تحریمها علیه روسیه پایبند نیستند.
سه منبع همچنین به رویترز گفتهاند که ایران و روسیه در هفتههای اخیربرای گفتوگو درباره نحوه تجارت نفت تحت تحریمها از نزدیک با یکدیگر در تماس بودهاند. یک منبع گفته است که طرف روسی میخواهد بداند ایران چگونه حملونقل، تجارت و مسائل بانکی را مدیریت میکند وهمچنین دو طرف درباره ایجاد شرکتها، بانکها و صندوقهای مشترک بحث کردهاند.
رویه وابستگان قدرت طلب:
الف-هم در امر پیشرفت مذاکرات هستهای سنگ اندازی میکنند و زمینه دخالتهای روسیه را فراهم و بدانها هیچ اعتراضی نمیکنند. چنانچه در ماه مارچ سال ۲۰۲۲، هنگامی که مذاکرات برجام به مراحلی رسیده بود که احتمال حل مسئله میرفت وحتی امکان افزایش صادرات نفت ایران میرفت روسیه به یکباره خواستارضمانت کتبی غرب شد تا به تداوم همکاری روسیه با ایران در نتیجه اعمال تحریمهای آمریکا علیه روسیه آسیبی نرسد. در واقع این درخواست روسیه از امریکا ربط مستقیمی با مسئله برجام نداشت ولی مذاکرات را به تقویق انداخت و در واقع نوعی "گروگان گیری" روسیه علیه ایران بود.
ب- هم نمیدانند که قدرتهایی که تکیه گاه خود فرض میکنند، عقد اخوت با این سرسپردگان نبستهاند و قدرتها ناچار از حفظ منافع خود و ترجیح آن بر حفظ وابستگان سیاسی خود هستند و اگر اینگونه نبود، دیگررابطه سلطه و زیر سلطه نام نداشت! در اخبار فوق مشخص کردیم که پوتین منافع کشور خود را اصل و بر حقوق ملی ایرانیان مقدم میداند لذا برای جایگزین کردن نفت روسیه به جای میزان محدود صادرات نفت ایران تلاش میکند. خود این امر نشان میدهد که مسکو حال که با تجاوز به خاک اوکراین دچار مشکل گردیده ابایی ندارد که بحران اوکراین را با مسئله مذاکرات برجام گره زند تا در این میان برای خود از این نمد کلاهی داشته باشد.
ج- در واقع شواهد حاکی از آن است که روسیه در برنامه ریزی و محاسبات خود بر آن بوده که حال که با تحریمهای غرب در پی تجاوز به اوکراین مواجه شده است، پای کشورهای دیگر را نیز وارد بحران کرده و در آسیب پذیری خود شریک کند و یا یافتن متحدانی از حجم فشارها بر خود بکاهد. در ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۱ نیز «میخائیل بوگدانوف» فرستاده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور غرب آسیا و آفریقا و معاون وزیر خارجه این کشور در سخنانی اعلام کرد: "ما تهران را به عنوان یک شریک قابل اعتماد و کشوری هم فکر در بستر تغییرات جهانی مرتبط با تشکیل یک جهان چند قطبی و تلاش جمعی همه جانبه غرب برای مقاومت در برابر این روند (به ویژه با توجه به فشارهای خارجی) میبینیم. " اما تلاش روسیه برای جلب مشتریهای با سابقه نفت ایران همچون امارات و هند و چین نشان میدهد این کشور خسارات ناشی از پیامدهای این جنگ را بر "بازار نیمهجان ایران" آوار کرده است و در واقع در پس حرفهای پر طمطراق سیاستمداران روسی، یک اصل پنهان است و آن، به ایران به دید یک " بازار " و سپر بلا نگاه کردن است.
در صورتی که حقوق ملی ایجاب میکند که دولتی مردمی در ایران بر سر کار باشد که در سیاستهای خارجی با تکیه بر اصل موازته عدمی که ریشه در تاریخ کهن وطن دارد و در ایران بالیده و بکار رفته است همچون دولت دکتر مصدق که با ملی کردن صنعت نفت مخالفت با حراج ثروتهای ملی بدست طرفدارن دوقدرت آنزمان (روسیه توسط رسوفیلها و انگلستان توسط انگلوفیلها) به مخالفت برخاست، ایران را از شر توازن بین روسوفیلها و امریکا فیلهای کنونی نجات داده و در سیاستهای داخلی و خارجی خود از مدار سطه/زیر سلطه بیرون آمده و تنها بر حقوق ملی مردم ایران و حقوق ملی ما بعنوان عضوی از جامعه جهانی تکیه کند.
jalehwafa@yahoo.de
عضو مجامع اسلامی ایرانیان
فردوسی و مشروطه خواهی، فرشید مجاور