در بخش اول (۱)، مختصرآ به ظهور شخصیتی بشدت فحاش در کلاب هاوس اشاره شد که با رفتاری بیمارگونه ادبیات محاورهای و رفتار متقابل اجتماعی را در فضای مجازی به ابتذال کشانده است.
اما آنچه بیش ازهمه مشکوک وآزاردهنده مینماید، استفاده ایشان از هرفرصتی برای تحقیرشدید و فحاشیهای بی پروا به ایران وایرانی، جنسیتها، اقلیتها، شخصیتهای ملی ومذهبی، اقوام، زبانها و لهجههای مختلف کشوراست و براحتی ایرانیها را "... " و "... " خطاب کرده (با پوزش، حرمت قلم اجازه ذکر واژگان مشعشع ایشان را نمیدهد) و ادعا دارد که شما (؟!) ایرانیها با فرانسویها و آمریکاییها و کاناداییها فرق دارید ولایق هیچ احترام نبوده وفاقد شآن وشعوروهرگونه خصوصیت قابل اعتنایی هستید. تلخ تر آنکه صدا از هزاران نفر شنونده در نمیآید که مخاطب مستقیم اهانتها و تحقیرهایند. بگذریم که مجال واکنشی را هم به احدالناسی نمیدهد.
نیک که بنگریم ادبیات محاورهای در کلاب هاوس سیر سقوطی معنا داری را نشان میدهد. ازآنجا که واکنش بخش عمده شنوندگان درفشانیهای این بیمارخودشیفته و فداییهای انگشت شمار فحاشش، فقط به سکوت محدود میشود لذا نمیتوان تحلیل درستی ارائه کرد اما ترکیب عمده سخنوران (!) حاضر در گفتگوها را افرادی کم سواد با فرهنگی کوچه بازاری همراه با معدودی روحانی و پزشک تشکیل میدهند که علیرغم وجه مشترکشان که ناسزا و توهین به دیگران است در پاسخ به تحقیر و ناسزاهایی که از مرادشان نصیب میبرند زبان در کام کشیده و بعضآ خندهای چاپلوسانه تحویل میدهند. اما در تحقیرو توهین شحصیتهای شناخته شده سیاسی و مذهبی همراهانی ثابت قدمند. مرور رفتار فحاش کلاب هاوسی نشان از حسادت شدید نسبت به شخصیتهای محترمی دارد که توهینها و تحقیرها را تاب نیاورده و لاجرم ترک سخن میکنند. اگرسهم مرادشان شوق وشعف زاید الوصف ناشی از پیروزی و موفقیت در فراری دادن الیتها باشد، سهم مریدان در این میان چیست؟ کنشها و واکنشهایی قابل اعتنا که شاید تا همین یکسال گذشته درروابط اجتماعی مجازی و زبان محاوره قابل مشاهده نبود و اگر هم بود کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
عیب آن جمله بگفتیم، هنرش نیز بگونیم که بدور از انصاف خواهد بود اگر به دانش بالای روانشناسی و آشنائی سطح بالای او به برخی مباحث تخصصی و پزشکی اشاره نکنیم که بسیار نافع و سودمند و سبب احساس تاسفی عمیق است که چرا باید چنین تواناییهایی به بیراهه فحاشی و تحقیر و توهین کشیده شود؟ شوربختانه اشاره کنیم که تجربه نشان میدهد که بسیاری ازما ایرانیان ملتی افراطی هستیم و کنشهای نامعمول را فارغ از ماهیت آن ارزش گذاری میکنیم. لذا نمیتوان به درستی فهمید که چه میزان از طرفداران این فرد به بهانه فهم دانش و علم قابل اعتنای او حاضر به پرداخت بهایی چنین گزاف میشوند؟ صرفنظر از بیست سی نفر فداییان این فرد که بی تردید مجذوب رفتار بیمارگونه و شیفته واژگان شنیع و چندش آورند، فاقداهمیت ویژهای در تجزیه و تحلیل است اما ارزیابی و درک انگیزههای بخش عمده دنبال کنندگان اهمیت قابل اعتنایی دارد، متاسفانه تا امروز تحلیلی از سوی جامعه شناسان و حتی روانشناسان ارائه نشده تا علل سقوط معیارهای عفت و اخلاق عمومی، ادب، شرف، نجابت، شرم و حیا، نوعدوستی و وطن پرستی را در فضای مجازی مورد بررسی قرار دهند تا مبادا این جابجا شدن مرزهای پذیرفته شده به عرصه دنیای واقعی ورود کند که فاجعهای خواهد بود.
پی نوشت:
(۱) ــ https://news.gooya.com/2022/09/post-67798.php
تزهایی دربارهی دموکراسی، شیدان وثیق
جنایت تروریسم اسلامی در میدان ژاله، عرفان قانعی فرد