Monday, Sep 26, 2022

صفحه نخست » ترک خورده است سقف شب که شب در نور می‌سوزد، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_2.jpgروز‌ها و شب‌های غریبی را تجربه می‌کنیم. شب‌های هراس انگیز پیچیده در شولای امید. پیچیده در دامن سیمینه سپیده دمان که با خود هم بشارت روشتی می‌هد، هم اندوه خون‌های ریخته شده را دارد وهم شادی روز‌های روشن و آزاد آینده.

روز‌های خالی از سایه دیکتاتوری بی رحم. شب‌های دلهره! دلهره پدران ومادرانی که جگر گوشه گانشان با امید سرنگونی جانیان حاکم بر دل شب می‌زنند. شب‌های لبریز از فریاد، لبریز از شور، هیجان ودلاوری.
شکل تازه‌ای از بر آمد یک انقلاب. شکل جدیدی که خشونت آشکار، وقاحت، بی شرمی و بی پروائی حکومت نا مشروع جمهوری اسلامی در سر کوب آشکار معترضان در ملاء عام بر انقلابیون سرا پا وشور! بر انقلابیون شب تحمیل کرده است.

شب در قرق کیست؟
حکومت؟
یا جوانان و نوجوانان؟
کوچه‌ها، خیابان‌ها، پشت بام‌ها، پنجره‌های گشوده بر شب در اختیار کیست؟
تنها شور ودلیری آمیخته شده بانیروی فیزیکی جوانیست که قادر است نیرو‌های سرکوب را در کوچه‌های شب بچرخاند مستاصل کند! خسته سازد! خواب از چشمانشان برباید. تا "اژه ای" اعتراف کند نیرو‌های سرکوب خسته‌اند.
شکل جدیدی از فرسودن نیروهای سرکوب! شکل جدیدی از مبارزه که دختران جوان پیشاپیش حرکت می‌کنند. دخترانی که روز دیدن تار مویشان گناهی نا بخشودنی است. شب با موهای رها شده در کنار پسران برای حق آزادی و آزاد زیستن خود می‌رزمند.
فریاد‌های شبانه‌ای که دیگر استمداد از آسمان‌ها نمی‌کند. فریاد‌های داد خواهی یک ملت که مرگ استبداد، مرگ حاکم مستبد را آرزو می‌کند. مرگ حکومتی که شادی، امید و آرامش زندگی را ازباشندگان این سر زمین ربوده و هیچ نقطه امید بخشی برای مردم باقی نگذاشته است.
طی چهل سال نا بخردی ولجاجت مردی مجنون وخود شیفته که مشتی فاسد دزد وجانی با بهره گیری از جاه طلبی اوسفره غارت برای خود گشودند! مملکت بتاراج بردندو هندوانه بزیر بغل او دادند! بادش کردند بر غرور ونخوتش افزودند. تا خوان یغمایشان بسته نشود. این سرزمین ویران شده.
طفیلی‌های جامعه بدست نظامیان از او مترسکی ساختند که برای ماندن در قدرت از هیچ جنایت و دسیسه‌ای فرو گذاری نکرده و نمی‌کند. مردی که نزذیک ترین یاران خود را که تاج ولایت بر سر او نهادند قربانی تداوم حکومت خود کرد.
جانیان، مملقان وبیمایه گان غارتگر و سفله گان را که هنری جز مداحی وثنا گوئی اوندارند بر سر امور نشاندند تا فرزانگان ودلسوزان کشوررا دلسرد کرده به گوشه‌ای برانند. لشگری از ارازل واوباش را بنام سرداران سپاهی، امنیتی‌ها، بسیجی‌ها وآتش به اختیاران! بر گرد او فراهم آوردند. تا جواب هر اعتراض و هر خواسته را با شلاق، زندان و گلوله دهند.
مردی که قدرت از او موجودی سخت بی رحم و متوهم ساخته. مستبدی که خود را حاکم بر جان ومال مردم می‌داند. مردی که نتیجه چند دهه حکومتش چیزی جز ویرانی، پراکندن تخم نفرت کینه در دل مردم بخصوص جوانان این قربانیان اصلی حکومتداری او نبوده است. این قربانیان جوان بی چشم انداز در حکومتی که روز به روز وحشی تر و بی مقدار تر می‌شود. آیا راهی جز شورش؟ جز انقلاب؟ جز ایستادن روی در روی با ا و و نیرو‌های سرکوبش باقی مانده است؟
جوانان غارت شده توسط این حکومت! که حتی رویا‌هایش را نیز کنترل می‌کند. چه دارند که از دست بدهند؟
نسل تحقیر شده! نسل دختران هر روز مورد ستم دو گانه قرار گرفته آیا راهی جز مبارزه؟ جز حرکت در پیشاپیش صف معترضان برایشان باقی مانده است؟ حرکت و دلیریشان جوابی است به تحقیر روزانه! به گشت‌های ارشاد، به رانده شدن دائم به کنج جامعه مذهب زده مرد سالار.
مبارزان جوان بر قلب شب زده‌اند. حال وقت آن رسیده که پدران و مادران، برادران و خواهران تنها به ستایش و دلسوزی بسنده نکنند! وظیفه تاریخی خود را پاسخ گویند.
از طریق پیوستن و راه انداختن اعتصاب‌های گسترده رزم شبانه فرزندان خود را با رزم روزانه در کارخانه‌ها، در موسسات و ادارات دولتی با اعتصابات تکمیل کنند و کمر خم شده این نظام قرون وسطائی را بشکنند!
زمان همیشه چنین امکان، شهامت، دلاوری توام با حمایت گسترده را فراهم نمی‌سازد. حساسیت این ر وز‌ها این لحظات را در یابیم! روز هائی که حاکم مستبد بر دروازه مرگ ایستاه و رفتنی است. فرصت ندهیم که شور انقلابی سرکوب شود! فرو بنشیند.
رزم شبانه را با رزم روزانه پیوند دهیم. نقطه پایان بر این همه رنج، تحقیر، فساد، پلشتی، جنایت و حکومت بی مایگان بگذاریم.

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy