دیروز آدینه 8 مهرماه 1401، روز سیاهی برایِ زاهدان و بلوچستان و اندوه بزرگِ دیگری برای ایران زمین بود.
بین 37 تا 50 تن(آمار درستی در دست نیست) از هممیهنان بلوچ ما آماجِ گلولههایِ پاسداران سیاهی و تباهی قرارگرفتند. این تبهکاری ولی از سویِ مردمِ بپاخواسته زاهدان با پاسخِ کوبندهای نیز روبرو شد و نیروی سرکوبگر نیز آسیب دید. فرمانده اطلاعات سپاه سیستانوبلوچستان کشته شد و کلانتری شیرآباد زاهدان در شعلههایِ آتشِ خشمِ مردم سوخت.
راه بیبازگشت
این سخنِ یکی از بانوانِ سرفرازِ ایران زمین، نسرین ستوده است.
نبرد دلیرانهای که مردم علیه آخوندخامنهایِ آدمکش آغاز کردهاند راه بیبازگشتی برایِ حکومتِ تبهکار او است که تا فروپاشیِ نهایی آن پیگرفته خواهد شد.
مبارزه جانانه مردم ایران هر روز با شگردها و ابتکارهایِ گوناگون و تازهتر، که جهان با شگفتی تماشاگر آن است، همچنان توانمندانه دنبال شده و واژگونه آن، نیروهایِ سرکوبگر هر روز ناتوانتر، خستهتر و پریشانحالتر میشوند. ریزش در نیروهایِ سرکوب و آشفتگی در میانِ آنان دیگر پوشیدنی نیست.
اعتصابِ همگانی
امروز شنبه 9 مهرماه 1401، گردهمآییهایِ گسترده دانشحویان دلیر در دانشگاهایِ گوناگونِ ایران و اعتصابِ بازاریانِ شهرهایِ استانهایِ کُردستان، آدربایجانِ غربی و کرمانشاه آغاز شد.
امیدوار باشیم اعتصابِ همگانی شود که بتواند هم از کشتار و هزینه بیشتر مردم جانبهلب رسیده جلوگیری نموده و هم به فلجکردنِ سازوکارِ حکومتِ تبهکارِ خامنهای و مافیاهایِ سپاهپاسداران وابسته به او بیانجامد. هرچه این اعتصاب همهگیرتر شده و همه جامعه را در بر بگیرد، نتیجه زودتر به دست میآید. مطمئنن جوانان، دانشجویان و دیگر کوشندگان رزمنده در ایران که خود بسیار بهتر با وضع ایران آشنا بوده و در میدان مبارزه هستند، برنامهریزی همهسویهای برای اعتصاب خواهند داشت ولی نگارنده به عنوان یک هممیهن بیرون از ایران، چند نکته، از دیدِ خود مهم، را بیان میدارد:
یک. همهگیر بودن اعتصاب بسیار مهم است. اگر بازاری فروشگاه خود را میبندد، استاد و دانشجو، آموزگار و دانشآموز اعتصاب میکنند، نیاز به همراهیِ همزمان صنفهایِ گوناگون نیز دارند. صنعت نفت و گاز و ترانسپورت مهمترین بخشها است که تنفس حکومت به آن وابسته است. کارمندانِ دولت که بههرروی در این سیستم کار میکنند، جز آنان که حتا در اعتصاب نیز به کارشان نیاز هست چون بخش آبوبرق، میباید تصمیم نهایی خود را بگیرند یا شماری از آنان در اعتصاب شرکت کنند و یا اگر ناممکن است در کارِ روزانه دولت مشکل ایجاد کنند. صنف نانواییها کارشان برایِ مردم حیاتی است و نمیتوانند دست از کار بکشند ولی با پُختِ مناسب به گونهای که مردم بینان نمانند نیز اینگونه به سهم خود در اعتصاب شرکت میکنند. اعتصابِ همگانی راه بر بازداشتهایِ هرروزه را نیز میبندد زیرا همه مردم را که نمیتوانند بازداشت کرده و به زندان ببرند.
دو. مشکل مالی شاید امر مهم و سدی در کارِ اعتصابِ همگانی باشد.
همه میدانیم که شمارِ زیادی از مردم در چه وضعِ مالیِ بدی بهسر میبرند. اگر چه مدتی کار بر همه سخت میشود ولی اعتصابِ همگانی راه رسیدن به سرنگونی این حکومت آدمخوار را کوتاهتر میکند، دست او را تا اندازه زیادی در کشتار میبندد، دشواریهایِ بزرگی برایِ او به وجود میآورد و در یک واژه فلجاش میکند.
یک صندوق گردآوری مالی با برنامهریزی درست میتواند به شتاب شکل بگیرد. در این دوران سرنوشتساز این وظیفهای ملی بر دوش همه ایرانیان است، چه در درون(البته تنها آنان که توانایی مالی دارند) و چه در بیرون از ایران که میباید بار بسیار بیشتری بردارند. در این باره ما به هرشکل که میتوانیم، باید یاری و همراهی کنیم. دیگر هیچ بهانه وسستیای از هممیهنان در بیرون از ایران پذیرفتنی نیست. همه میدانیم که راه فرستادن پول به ایران وجود دارد. ما در بیرون بین 5 تا 8 میلیون هستیم. حتا اگر ایرانیان توانمندی که درآمدهای بسیار بالا دارند را با دیگر ایرانیان که چنین درآمدی ندارند یکی بنگاریم، آیا نیمی از این ایرانیان نمیتوانند روزی یک دلار یا دو دلار یعنی ماهانه 30 تا 60 دلار بپردازند؟ در سالیانِ گذشته بارها و بارها درخواست شد که یک صندوق گردآوریِ مالی در برونمرز براه بیاندازیم که شوربختانه نشد. اگر چنین مهمی درگذشته انجام میشد، امروز از اهمیت فراوانی برخوردار بود! گذشته ولی گذشته است. اینک باید همت کرد، حوانان ما درکفِ خیابانها رو در رویِ اهریمن میجنگند و این یکی از اندک کارهایی است که ما میتوانیم در بیرون از ایران انجام دهیم.
برای یاری به اعتصاب همگانی در ایران، از هر راهی که میشود هر چه زودتر باید به ایران پول فرستاد. امیدوار باشیم شماری از جوانان رزمنده در ایران صندوق گردآوریِ یاری مالی را فراهم کنند و آنگونه که خود درست میدانند، شیوه فرستادن پول را به آگاهی همه برسانند.
هممیهنانی که در بیرون از ایران مایل به یاریِ مالی به اعتصاب در ایران هستند می توانند با آدرس زیر در شورای ملی تصمیم تماس بگیرند:
سه. اعتصاب همگانی همراه با بودن انبوه مردم در خیابانها دردسرِ حل ناشدنیای برای حکومت به وجود خواهد آورد. همین بودن مردم در خیابانها حتا اکر شعاری نیز داده نشود به ویژه در مسیرهایِ مهمی چون راهِ لانهمار(بیتِ رهبر)، رادیو و تلویزیون، روزنامه کیهان (یا همآن کارخانه تولید توطئه، شایعه و دروغ)، خیابانهایی که زندانها، پادگانها و دیگر جایگاههایِ نیروهایِ سرکوب در آن قرار دارند، میتواند بر هراسِ حکومت بیافزاید. حتمن جوانان هشیارِ ایران، شناسایی نفوذیهایِ لباس شخصیِ حکومت را هر روزه در برنامه کارِ خود دارند زیرا تاکنون در این کار نیز هُشیاری و تیزهوشی تحسینبرانگیزی از خود نشان دادهاند. هر نفوذیای که شناسایی شد نباید بتواند آسوده زندگی کند. لباس شخصیِ شناسایی شده، آنگونه که جوانان مناسب میدانند، هرروزه و هرساعت باید در ترسوبیم به سر برد.
چهار. در بیرون از ایران ما میتوانیم با روزنامهها، خبرنگاران، سندیکاها، حزبها، سازمانها و انجمنها تماسگرفته و آنان را به پشتیبانی از اعتصابِ همگانی در ایران تشویق کنیم.