حمله به خانه سرکوبگری که در اعتراضات کشته شد
کیهان لندن - در تهران روز سهشنبه ۱۲ مهرماه یک مراسم ختم ویژه در شرکت اتومبیلسازی «سایپا» برگزار شد که علاوه بر مدیرعامل و مدیران ارشد این شرکت، فرمانده سپاه «محمد رسولالله» تهران و مسئول بسیج کارگری، مسئول بسیج کارگران و کارخانجات تهران بزرگ و جمعی از مدیران و کارکنان گروه سایپا و صنایع تهران نیز در آن حضور داشتند.
این مراسم مربوط به حسین تقیپور عضو سپاه تهران از پرسنل شرکت «پارس خودرو» ساکن «اسلامشهر» (شادشهر) تهران بود که در جریان سرکوب اعتراضات شرق تهران در محله تهرانپارس کشته شد.
شبکه العالم (تلویزیون عربیزبان وابسته به جمهوری اسلامی) بعد از دفن تقیپور برای مصاحبه به سراغ خانواده او رفت. همسرش در این مصاحبه طبق معمول دیگر موارد مشابه گفت «وقتی خبر شهادتش را شنیدم افتخار کردم و تبریک گفتم... آرزویش شهادت بود که به آن رسید.»
او همچنین با افتخار در سرکوب مردم توسط شوهرش گفت: «به همسرم با وجود اینکه به دنبال اعزام به جبهه سوریه برای جهاد علیه دشمنان قسم خورده اهل بیت بود گفتم کشور خودمان به امثال شما احتیاج دارد، در کشور بمانید و خدمت کنید!»
مادر تقیپور نیز با تأیید سرکوب مردم بیسلاح توسط پسرش میگوید: «خوشحالم پسرم راه راست و باغیرت را رفت!»
نکته قابل توجه اینکه برخلاف دم و دستگاه و زندگی خانوادههای مافیایی جمهوری اسلامی که این سرکوبها به سود بقای آنان است تا خود بهترین زندگی را در ایران داشته و فرزندان و فامیل خود را نیز به کشورهای آزاد و مرفه بفرستند، منزل این سرکوبگر بینوا خانهای محقّر بالای یک تعمیرگاه صافکاری و نقاشی ماشین در یکی از مناطق فقیرنشین «اسلامشهر» در جنوب تهران است. پسر جوان وی به نام «ارشیا» محزون از مرگ پدر میگوید پدرش «دلپاک، مهربان، صاف و صادق و زلال» بود. چه بسا این خانواده با مقرری سرکوب زندگیاش تأمین میشد و حالا نیز در رده خانواده «شهدا» قرار میگیرد.
برای این خانواده اما کشته شدن تقیپور که البته معلوم نیست چگونه جان خود را از دست داده است، پایان راه نیست. وضعیت ایران با گذشته بسیار متفاوت شده. ۴۳ سال فشار بیامان و سرکوب خونین، جان مردم را از نظام و گروههای سرکوبگرش اعم از پاسدار و بسیج و لباسشخصی و حزباللهی به لب رسانده است. از همین رو نیز پس از مرگ این پاسدار، گروهی از مردم خشمگین شامگاه ۱۲ مهرماه به منزل تقیپور حمله کردند؛ بنر او را که مقابله خانهاش نصب شده بود، پاره کرده و حجله او را شکستند و تهدید به انتقام کردند. این خبریست که خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر کرد ولی پس از مدتی از خروجی آن حذف شد. با اینهمه متن آن در چند رسانه دیگر بازتاب یافت.
تسنیم نوشته بود «آشوبگران و چماق بدستان با حمله به محل سکونت خانواده شهید، ضمن پاره کردن بنرها و شکستن حجله او با سر دادن شعار و ناسزا تا صبح امروز برای ساعاتی قصد ایجاد ناامنی برای خانواده و اطرافیان شهید تقیپور را داشتند... این اعمال ساختارشکنانه اغتشاشگران تا صبح ادامه داشت و نهایتاً با دخالت نیروهای حافظ امنیت، خاتمه یافت.»
از آغاز اعتراضات سراسری در ایران از ۲۶ شهریورماه پس از قتل حکومتی مهسا امینی در ۲۵ شهریور، تا کنون که سومین هفته در حال به پایان رسیدن است، طبق آمار رسمی منابع حکومتی ۲۱ نفر از سرکوبگران کشته شدند که اسامی و موقعیت شغلی و سازمانی آنها به این شرح است:
-حسین تقیپور عضو سپاه محمد رسولالله تهران از پرسنل گروه پارس خودرو
-ستوان یکم مسلم جاویدی مهر افسر تیپ ۲۷۷ ارتش جمهوری اسلامی
-حسین اوجاقی فرمانده پایگاه بسیج مسجد «فاطمی» تبریز
-محمدرسول دوست محمدی عضو بسیج مشهد
-رضا زارعمویدی همیار پلیس معالیآباد شیراز
-علیاصغر قورت بیگلو عضو بسیج کرج
-عباس خالقی عضو بسیج تاکستان قزوین
-امیررضا اولادی عضو بسیج قشم
-مجتبی امیری دوماری بسیج قشم
-عباس فاطمیه کشاورز بسیجی ارومیه
-محمدحسین سروریراد مسئول فرهنگی پایگاه بسیج «امام حسن» روستای حسینآباد از توابع گرمسار
-گروهبانیکم فرید کرمپور از پرسنل نیروی انتظامی
-مهدی زاهدلویی آخوندبسیجی قم
-سرهنگ دوم داود عبداللهی فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی مریوان
-سرهنگ پاسدار سید حمیدرضاهاشمی زاهدان معاون اطلاعات سپاه زاهدان
-پاسدار محمدامین آب درشکر زاهدان
-پاسدار علی بیک وارازی عضو تیپ ۱۱۰ نیروی مخصوص سلمان فارسی سپاه زاهدان
-محمدامین عارفی عضو بسیج زاهدان
-سعید برهانزهی ریگی بسیجی طرح امنیت اهل سنت زاهدان
-ناصر براهویی بسیجی عضو سپاه زاهدان
-پوریا احمدی عضو بسیج تهران
لازم است همواره یادآوری کرد که این افراد برای دفاع از کسانی خود را به کشتن دادهاند که کمترین ارزشی نه برای کشور و نه برای مردم ایران و نه برای این کشتهشدگان قائلاند. هاجر چنارانی نماینده نیشابور در مجلس شورای اسلامی ۱۳ مهرماه در نطقی در صحن علنی مجلس اعتراف کرد فرزندان ۵۴۰۰ نفر از مسئولان در خارج از کشور زندگی میکنند!
از همین رو باید تأکید کرد که از یکسو گذشت آن دورانی که جمهوری اسلامی میتوانست با چنین تبلیغاتی برخی مخاطبان را فریب دهد و از سوی دیگر، عاملان سرکوب جان خود را فدای رژیمی میکنند که در حال نابودیست و فک و فامیل خانوادههای مافیاییاش با ثروت مردم ساکن خارج کشور شدهاند تا هنگام فروپاشی پایگاه فرار آنها باشند.
در عین حال، برخلاف معترضانی که توسط نیروهای سرکوبگر کشته میشوند و خانوادهها و نهادهای حقوق بشری نحوه جان باختن آنها را پیگیری میکنند، جمهوری اسلامی درباره اینکه نیروهای سرکوبگرش چگونه کشته شدهاند، اطلاعاتی منتشر نمیکند و از قرار معلوم خانوادههای آنها نیز پیگیری نمیکنند! تنها کاری که جمهوری اسلامی تا کنون انجام داده این بوده که قتل برخی از این عناصر را مانند جنایتی که در موارد افکاریها مرتکب شد و نوید افکاری را به همین اتهام واهی نیز اعدام کرد، به گردن جوانان معترضی بیندازد که در طول اعتراضات بازداشت و زندانی کرده است. حال آنکه چه بسا این سرکوبگران در تیراندازیهای کور خود نیروهای حکومت و توسط آنان در درگیریها با مردم جان خود را از دست داده باشند. ضمن اینکه «کشتهسازی» که جمهوری اسلامی به معترضان و مخالفان نسبت میدهد، از شیوههای قدیمی خود اسلامگرایان است که با «انتحار» و کشتن خودیها نیز به «شهیدسازی» میپردازند!
همچنین حتا بعید نیست عناصر مزدور در درگیریهای درون سازمانی با یکدیگر به اختلاف رسیده و همدیگر را از میان بردارند. این نیز هم در بین اسلامگرایان و هم در خود جمهوری اسلامی سابقهی خونین دارد. در روزهای اخیر نیز ویدئوهایی از نزاع میان نیروهای مزدور در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. ضمن اینکه بسیاری از کسانی که جمهوری اسلامی آنها را در مواقع ضروری برای سرکوب مردم معترض به میدان میآورد کمترین آموزشهای رزمی را دیدهاند و چه بسا حتا کاربرد صحیح استفاده از سلاحی را که به دست او دادهاند بلد نباشند و ناخواسته خود یا دیگری را هدف قرار داده باشند. اینها همه نکاتی است که مانند دیگر جنایات حکومت اسلامی در حال حاضر امکان بررسی و راستآزمایی آنها وجود ندارد.