یک زمانی «کانال کوچه» و تحلیل ها و تفسیر های اش را جدی و پر مایه می دانستم و با علاقه به آن چه در این کانال گفته می شد گوش می دادم.
نمی دانم چه اتفاقی برای این کانال افتاد که یواش یواش برخی تحلیل های اش تبدیل به جوک و وسیله ی انبساط خاطر شد که البته این گونه تحلیل های بامزه در شرایط سیاه و غم انگیز فعلی زیاد هم بد نیست و موجب نشاندن لبخند بر لب های افسرده می شود.
آخرین ویدئوی کانال کوچه ولی اوج با مزگی بود و آن تشبیه خامنه ای زنده شده،،، به زامبی یی بود که بر اساس الگوی قورباغه ای که مغز ندارد ولی به خاطر زنده بودن و واکنش پوست اش کارهای عجیب غریب می کند در رژه نیروهای مسلح راه رفت و سخنرانی کرد!
من به این تحلیل مطلقا ایرادی ندارم و حتی تحلیل تحلیلگران جدی یی مثل سرکار خانم فرزانه روستایی و اصرار ایشان برای گور به گور شدن خامنه ای را با علاقه گوش می دهم ولی امیدوارم که تحلیل گران خارجی، زیاد به این حرف ها گوش ندهند چون احتمالا فکر خواهند کرد جنبش مردم ایران هم چیزی شبیه به این تحلیل ها و به نوعی شوخی و بامزگی ست.
وقتی فکر می کنم در اتاق عملیات روانی و جنگ رسانه ای اسراییل و امریکا یک عده تحلیلگر که من آن ها را «خدای تفکر و استدلال» می دانم نشسته اند به این شوخی های کانال کوچه و سرکار خانم فرزانه گوش می دهند، کمی عرق خجالت بر پیشانی ام می نشیند که خب به فرض صحت تمام این فرضیات و تخیلات و بلکه هم توهمات، که چی؟!
واقعا که چی؟!
که یارو مرده است؟
خب مرده باشد! مثلا یارو مرده مُساد اسراییل نمی داند؟ سی آی اِ امریکا با بودجه ی خدات میلیارد دلاری (دقت کنید میلیارد دلاری) نمی داند؟
حالا اصلا مرده و این یارو هم که در رژه آمد، زامبی!
که چی؟!
تا زمانی که طرف را روی دوش زامبی های واقعی، به طرف «مقعد امام» برای دفن نبرند چه تاثیری روی من و شما و حرکت مردم خواهد داشت؟
بیخود نیست دنیا، مخالفان حکومت نکبت را جدی نمی گیرد اما بچه های کف خیابان ما را جدی می گیرد و به حرکت های اعتراضی شان ارج می نهد....
خبری که «تسنیم» درباره خشم مردم منتشر و سپس حذف کرد