تا قبل از جنبش اعتراضی کنونی اقتصاد ایران با تنفس مصنوعی زنده بود. اینک اما در چهل و هفتمین روز از قیام مردم ایران این اقتصاد ورشکسته به نفس نفس افتاده است و میرویم که شاهد پدیدهی «فروپاشی اقتصادی» (economic collapse) باشیم. شاخصهای این موقعیت بسیار است از جمله:
• رکود تورمی (قیمتها ساعت به ساعت بالا میرود)
• پول بی اعتبار شدهی ملی جای خود را به پول با اعتبار خارجی میدهد.
• بانکها از ارائهی خدمات مالی از جمله پرداخت وام یا حتی بازپرداخت سپردههای مشتریان خویش عاجز میشوند. ممکن است حتی عابربانکها از کار افتاده و یا در پرداختها محدود شوند.
• فروشندگان کالاها در وحشت از ضرر فروش، اجناس را پنهان و احتکار میکنند.
• فضای قحطی در مورد کالاهای اساسی بر کشور حاکم میشود.
• دستمزدها دیگر کفاف بیش از چند روز از هزینههای خانوار را نمیدهد.
• واسطههای پرداختی مانند چک و سفته ارزش و اعتبار خود را از دست میدهند.
• هجوم به سوی تبدیل سپردهها و داراییها به ارز و طلا گسترده میشود.
• شمار کسانی که فاقد توان مالی برای پرداخت هزینههای روزمره هستند افزایش مییابد و به همین دلیل به رفتارهای غیرقانونی مانند سرقت، راهزنی و امثال آن روی میآورند.
• شمار گرسنگان و بی خانمانها در خیابانها زیاد شده و امنیت برای کسبه و عابران به حداقل میرسد.
اینها همه واقعیت هایی است که در ایران کنونی به سرعت در حال پیشرفت هستند و فاصلهی زیادی تا تبدیل شدن به واقعیت اقتصاد و جامعهی ایران ندارند. بروز فروپاشی اقتصادی در شرایطی که جنبش اعتراضی و انقلابی در یک جامعه برقرار نباشد سبب بروز «شورشهای کور» میشوند. این شورشها ناگهانی، سریع، خشن، عصبی و ناهدفمند است؛ اما وقتی فروپاشی اقتصادی در موقعیت اعتراضی و انقلابی رخ میدهد، خیزش محرومین میآید و خود را به جنبش اعتراضی پیوند میزند. از این جا به بعد، جنبش اعتراضی شانس قویی پیدا میکند که به یک جنبش انقلابی تبدیل شود.
این شانس در صورتی از حالت بالقوه به صورت بالفعل در میآید که
۱. جنبش اعتراضی از قبل خط و مسیر مشخصی برای حرکت خود ترسیم و تعیین کرده باشد، به طور مثال براندازی نظام حاکم،
۲. با پارهای از شعارها یک محتوای کاربردی تعریف شده را سوار بر حرکت کرده باشد
۳. حداقلی از توان مدیریت و سازماندهی را بر جنبش استوار کرده باشد تا بتواند با تکیه بر آن جمعیت قابل توجه خیزشگران معیشتی را هدایت و رهبری کند.
زمان کنونی آخرین فرصتهای جنبش اعتراضی چهل وهفت روزه است برای کسب این سه خصلت و آماده شدن در جهت ورود محرومین و معترضین معیشتی و صنفی.
یک بار که این موج میلیونی محرومین شروع به پیوند به جنبش میکند، جنبش اعتراضی میتواند با ترتیب دادن «اعتراضات سراسری» از یک سو و «اعتصابات سراسری» از سوی دیگر آماده تبدیل شدن به جنبش انقلابی باشد. در صورتی که اعتراضات و اعتصابات سراسری خوب سازماندهی و مدیریت شود ما میتوانیم تدارک قیام نهایی برای پایین کشیدن رژیم حاکم را بببینیم و قیام روز آخر را برنامه ریزی کنیم. بدیهی است که در این فاصله جنبش انقلابی باید تدارک نیروی جایگزین را به عنوان «دولت موقت» ببیند.
بنابراین از آن جا که اخبار متعدد و مداوم مربوط به افزایش قیمت ارز و طلا از یکسو و حرکت نرخ تورم به سوی نوع «اَبرتورمی» به همران فروپاشی بورس و آغاز اعتصابات از سوی دیگر دارد به صورت روزانه در میآید باید حدس بزنیم که در مسیر «فروپاشی اقتصاد» ایران قرار داریم و ورود گستردهی زندگی باختگان به میدان مبارزه خیلی دور نیست. هر چه زودتر لازم است که مسیر جنبش را با تعیین هدف مشخص کنیم، شعار واحدی را برای تبیین این هدف نهادینه سازیم و از همه مهم تر حداقلی از شبکههای سازماندهی آمادهی پذیرایی و هدایت از این نیروهای اجتماعی پرشمار باشیم. رهایی ایران در چشم انداز است. آماده باشیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv
جهت اطلاع از نظریه ی «بی نهایت گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: «بی نهایت گرایی: نظریه ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
آدرس تماس با نویسنده: [email protected]