مجید محمدی ـ در عین خوشامدگویی به مصاحبه با جمال عبدی (رئیس نایاک) توسط بوق تبلیغاتی دولت امریکا -که البته به آنها فرصت دفاع از خود و مظلوم نمایی داد، بدون حضور فردی منتقد نایاک در برنامه - سوالات بسیاری توسط سیامک دهقانپور مطرح نشد. در این نوشتهی کوتاه این سوالات را مطرح میکنم:
۱. علی رغم ماهیت لابیگری نایاک چرا این نهاد خود را به عنوان یک نهاد لابیگر ثبت نکرده است؟ چرا به دروغ خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکند در حالی که هیچ یک از کارکردهای سازمانهای حقوق بشری را ندارد؟
۲. استقلال نایاک از رژیم نکبت و جنایت با پادویی تریتا پارسی در مذاکرات ژنو برای ظریف چگونه قابل توجیه است؟ این پادویی چه ارتباطی با دفاع از حقوق امریکاییهای ایرانی تبار دارد؟
۳. اگر نایاک با جنگ و تروریسم مخالف است آیا تا کنون نقش جمهوری اسلامی در تروریسم وجنگهای منطقهی خاورمیانه مثل جنگ و تروریسم در سوریه، یمن، لبنان و عراق توسط نایاک محکوم شده است؟ آیا نایاک حتی یک گزارش در مورد نقش مخرب جمهوری اسلامی در جنگهای منطقهای منتشر کرده است؟ آیا نایاک تنها با جنگ علیه جمهوری اسلامی مخالف است و نه جنگ توسط جمهوری اسلامی؟
۴. آیا نایاک «ضد جنگ» ارسال اسلحه توسط جمهوری اسلامی به روسیه پس از حملهی پوتین به این کشور را محکوم کرده است؟ آیا نایاک یک گزارش در مورد ارسال سلاح به کشورهای افریقایی برای بی ثبات سازی این کشورها تهیه کرده است؟
۵. آیا پول هایی که در چارچوب برجام به جمهوری اسلامی داده شد و نایاک نیز طرفدار این قرارداد بود برای مردم ایران خرج شد؟ چرا نایاک از مواضع خود پس از موفقیت کارزارهایش دفاع نمیکند؟
۶. اگر نایاک خود را صدای ایرانیان مقیم امریکا و منافع و دغدغههای آنها معرفی میکند آیا همهی ایرانیان عضو حزب دمکرات هستند که نایاک در انواع انتخابات امریکا خود را کاملا در کارزار بایدن و نامزدهای دمکرات در انتخابات محلی و ایالتی و فدرال درگیر میکند؟
۷. نقش نایاک در حذف صداهای مخالفان جمهوری اسلامی در خانهی آزادی، صدای امریکا و رسانههای امریکایی چه بوده است؟ آیا امجد که به بخش فارسی صدای امریکا مشاوره میداد و نقش موثری در حذف مخالفان رژیم از صدای امریکا داشت با نایاک ارتباطی نداشت؟
۸. چرا علی رغم حملات مستمر بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی به مخالفان و بالاخص مخالفان خارج کشور و نامیدن آنها به عنوان «عامل دشمن» چرا نه تنها چنین حملاتی به نایاک و اعضای ان صورت نمیگیرد بلکه روزنامهی رسمی بیت (کیهان) مدام از مواضع نایاک (و فرزند آن موسسهی کوئینسی) علیه دیگر مخالفان و به نفع جمهوری اسلامی بهره میگیرد؟
۹. نقش نایاک در آوردن حسین موسویان به امریکا و تزریق وی به دانشگاه پرینستون چه بوده است؟ اگر پیشبرد برجام یکی از برنامههای نایاک بوده (که واقعیت چنین است) و موسویان در این امر نقش موثری داشته نمیشود نتیجه گیری کرد که نایاک در مهره چینیها نقش داشته است؟
۱۰. چرا یکباره پس از انقلاب ۱۴۰۱ نایاک به یک فعال حقوق بشری تبدیل شد اما قبل آن از خبری از این گونه فعالیت نبود؟ جمهوری اسلامی پس از مرگ مهسا شروع به نقض حقوق بشر ایرانیان کرد؟
و اما آخرین سوال برای صدای امریکاست: چرا باید صدای امریکا منتظر کشته شدن بیش از ۳۰۰ نفر، بازداشت بیش از ۱۵ هزار نفر و مجروح شدن هزاران نفر شود تا جمال عبدی را برای پاسخ گویی به برخی سوالات در افکار عمومی ایرانیان دعوت کند؟ این سوالات را نمیشد قبل از انقلاب ۱۴۰۱ پرسید؟ آیا ایرانیان میتوانند با این پشتک و وارو زدنها به صدای امریکا اعتماد کنند؟ به همین دلیل است که نویسندهی این مطلب پس از تبدیل شدن صدای امریکا به بوق دولت اوباما همیشه خواهان تعطیل شدن آن بوده است.
به شخصه به تعطیلی نایاک باور ندارم. مدافعان نظری (و نه سلولهای تروریستی آن) حق فعالیت دارند اما نباید با فریبکاری خود را مدافع حقوق بشر یا حقوق ایرانیان معرفی کنند. باز هم تاکید میکنم که اعضای نایاک حق دارند نظرات خود را بیان کنند اما حق ندارند از بودجههای مالیات دهندگان امریکایی یا منابع دولتی ایران که به مردم ساکن در آن کشور تعلق دارد برای این امر استفاده کنند. متاسفانه برخی هر گونه انتقاد از صدای امریکا یا نایاک (یا شرمسار کردن آنها که حق مردم است) یا دیگر نهادها و افراد را به معنای محدود کردن آزادی دیگران میبینند. آزادی بدون انتقاد از نهادهای عمومی، چهرههای شناخته شده و رسانهها آزادی نیست. شرمسار کردن شهروندان عادی برای سکوت در برابر یک رویداد کار نادرستی است اما شرمسار کردن مقامات دولتی، نهادها، چهرههای معروف و کسانی که در جنایات سهم دارند (مثل روحانیت شیعه) یک فعالیت مدنی است.
***
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع خبرنامه گویا را منعکس نمی کند.