در این روزگار که جنبش انقلابی مردم شکاف دیواره دفاعی رژیم مفلوک اسلامی را هر روز عمیقتر میکند تا روند سرنگونی حکومت دجال و فراتر از آن ساختارهای سنتی ضد ایران و ایرانی آن افزایش یابد، عنصر ذلیل و یکی از پستفطرت ترین آخوندهای شیعه دوباره قری داده تا با پاشیدن بذر ناامیدی در میان مردم و دمیدن امید کاذب به مفتخوران خودی، آینده تاریک و بدون روزنه رژیم را با تصویر سازی به مسیر مورد علاقه هدایت کند.
چنین چرندیاتی آن هم با ادبیات اجارهای اتاقهای (بی) فکر دستگاههای امنیتی رژیم که به قصد وصل کردن دستگاه تنفس مصنوعی به رژیم در حال احتضارش صورت میگیرد، هرگز به انتقال حساسیتهای ملی به دلها و دور کردن امر براندازی از ذهنها منجر نخواهد شد. مدیریت امید و امیدآفرینی کاذب برای کسانی که دچار بیم و هراس شدهاند و رژیمی که بر ساختارهای لرزان بنا شده است، بیشتر مأیوسسازی به دنبال دارد و هدایت امر براندازی به گوشهای دیگر از زمین بازی که برای رژیم کم هزینه تر باشد، آن هم با بازتولید تفکرات مرده و از دور خارج شده، هیچگاه عملی نخواهد شد.
چنین تصوراتی شاید میتوانست امیدکی به دلهای بیمناک تزریق کند، اگر عامل خیابان و مردم از محاسبات کنار گذاشته میشدند، ولی شواهد خلاف تصورات خوش خیالان فاسد ولایت و آخوندهای دوزاری را نشان میدهد.
وارونه نشان دادن واقعیتها و پنهان کردن بی لیاقتی و اعمال تاریک آخوندها و دیگر دست اندرکاران حکومت دزدسالار، با مذهبی که با اپیدمی دروغ تاسیس و دوام آورده است، تنها یک بازتاب احساسی و زودگذر است و اثرگذاریش ناپایدار و بیشتر به آشکار شدن و مسلط گشتن جلوههای بزرگ و امیدبخش جنبش انقلاب مردم میانجامد.
چنین نگرشی که متبلور دیدگاه نظام فکری رژیم اسلامی است، تنها بیانگر تزلزل فکری و درماندگی سیاسی و نگاه مأیوسانه به تداوم رژیم اسلامی نیست، بلکه نشانه روند افزاینده امیدوارانه به تغییر جمهوری اسلامی است.
بیش از چهار دهه است که ما شاهد زوال پیوسته هویت ملی، سقوط اقتصاد کشور و بدنبال آن ارزش پول ملی، واگذاری قلمرو و حاکمیت ملی به بیگانگان، خدشه دار شدن شخصیت ایرانی در جهان، شل کن سفت کن دور باطل گفتگوهای بی حاصل، تحریمهای دنبالهدار، تخریب محیط زیست، غوغای احمقانه اصلاحات در یک حلقه بی حیثیت و بی خاصیت، هرج و مرج خودساخته در منطقه و جهان، و مهمتر از همه، حفظ امتیازات و قدرت و ثروت به نفع یک الیگارشی کوچک و فاسد، و گسترش و توزیع عادلانه تر فقر میان ملت بودهایم، تازه یک آخوند خوش خط و خال براندازی چنین رژیمی را مطلوب نمیداند و بر ادامه آن تأکید دارد.
فضاسازی برای تمدید عمر حکومت نکبتی که مرزهای انحطاط را پشت سر نهاده است و دستکم از دو سال پیش، وارد «دوران سقوط» شده است، دیگر غیرممکن است. کل فضا و جغرافیای سیاسی در این دو ماه چنان دگرگون شده است که فرایند این مسیر رژیم را بیشتر شکننده و در موضع ضعف قرار خواهد داد.
با نگاهی به کل میدان نیروهای دخیل در شکل گیری اراده براندازی، تصویر اتحاد، ثبات و تداوم بخوبی قابل مشاهده است، که با ارائه ایدههای نوآورانه و راهکارهای تازه، هم انگیزه پیشرفت و پیروزی را انتقال میدهد و هم با شک و تردید، رویکردها و یقینات قدیمی را به زیر سؤال و به چالش میکشد.
این ارتباط نامرئی میان جوانان و مردم سراسر کشور که انتقال اندیشه براندازی را با افکار و خلاقیت میدانی و توأم با همبستگی و هماهنگی رواج داده است، در جهت تحقق سرنگونی رژیم و در راه تغییرات بزرگی در حرکت و پیشتازی است.
مجموعه بحرانها و مصیبتهای کنونی کشور حاصل وجود نحس رژیم اسلامی با سیاستهای ضد ملی و رذیلتهای اخلاقیاش است و برطرف ساختن همه این معضلات ریشهای هرگز با تغییر سیاستها در چهارچوب نظام نکبت فعلی و بدست افراد پست و جناحهای تبهکار آن شدنی نیست و تنها با براندازی جمهوری اسلامی در همه ابعاد آن امکانپذیر و دست یافتنی است. ادامه حکومت به حل هیچ بحرانی نخواهد انجامید، بلکه بحرانی دیگر به مجموعه بحرانهای کشور خواهد افزود. برطرف ساختن چنین بحرانها و تضادهایی با موجودیت جمهوری اسلامی، بعنوان منشاء همه فاجعهها و گرفتاریهای ملی به هم گره خورده است و هرگونه دگرگونی تنها با نفی کامل جمهوری اسلامی و سرنگونی آن ممکن است.
اگر امروز به جای رژیم پست سیرتان و زشت صورتان، حکومتی مردمی بر سر کار بود، جای ایران اینک بعنوان یک بازیگر فعال و تاثیرگذار جهانی در کنار بیست کشور صنعتی جهان در نشست «جی۲۰» در بالی بود و نه وضعیت اسفبار کنونی جمهوری اسلامی که ولوله دریوزگیاش از چین و ختن آوازه جهانیان شده است.
براندازی رژیم کودک کش شیعه نه تنها ممکن و مطلوب، بلکه از هر زمان دیگری در دسترس تر است و در این چند روز پیش رو، انقلاب ملی با پوست اندازی وارد فلج کردن اهرمهای سیاسی رژیم اسلامی خواهد شد و با مکانیسم هایی که به صورت هدفمند ایجاد میکند، بزودی قدرت خیابان را به قدرت سیاسی تبدیل خواهد کرد.
آنچه امروز بیش از همه افکار عمومی اغلب ایرانیان را درگیر خود کرده و سبب تلاش و فداکاری و از جان گذشتگی شده است، در دسترس بودن سرنگونی جمهوری اثنی عشری و امید از فردایی بهتر و زیباتر بدون رژیم اسلامی است.
کسانی که چنین بی باکانه، شهامت شکل دادن به سیاست را دارند و در بستر زمان دریچه تازهای به دنیای سیاست گشودهاند تا فرایندهای سیاسی را معنادار و متحول سازنند، خوابهای شیرین تداوم دهندگان رژیم داس و خون و مرگ را بر کام متوهمان تلخ خواهند کرد.
ما بزودی شاهد آخوندهای بی عمامه و چمدان بدست خواهیم بود که با همان موشک هائی که سرعت آن ۲۳ برابر سرعت نور است، به «وحشت سرای پر خطر» فرستاده خواهند شد.