Thursday, Dec 22, 2022

صفحه نخست » نامه سرگشاده یک ضد انقلاب به بسیجیان، سپاهیان و افراد یگان‌های ویژه، آرمان مستوفی

Arman_Mostoufi.jpgنگویید نمی‌دانید که در جامعه امروز ایران مردم، چقدر از شما نفرت دارند. حتماً می‌دانید. خودتان، همسر و فرزندتان، پدر و مادرتان و بستگان دور و نزدیک‌تان در این جامعه زندگی می‌کنید. هیچ‌کس به شما نگفته باشد، همسرتان حتماً به شما گفته است که در تماس با مردم، برای کارهای گوناگون روزانه، چقدر هر روز این نفرت را احساس می‌کند و در مواردی، از اینکه همسر شماست، چقدر می‌ترسد و احساس ناامنی می‌کند. این دلشوره و ترس حتی در درون خانواده خودتان هم احساس می‌شود. چرا راه دور برویم، همین که ناگزیرید در تماس روزانه با مردم، هویت شغلی‌تان را پنهان کنید، خودش گویای همه چیز نیست؟

این نفرت از کجا می‌آید؟ از دفاع شما از حکومت آقای خامنه‌ای. این ترس از کجا می‌آید؟ امروز از واکنش منفی مردم نسبت به شما و فردا از احتمال انتقام‌جویی وحشتناک آنان.
در این نامه، نه میخواهم از اشتباه انقلابیون ۴۳ سال پیش بگویم و نه از روشن بینی ضدانقلابیون. آن زمان که ما پیران این روزگار خطر حکومت دینی و دیکتاتوری نعلین را به انقلابیون گوشزد می‌کردیم، ما را "ساواکی" خطاب می‌کردند و پاسخ‌مان را با "حکومت عدل علی" و "پرداخت سهم هر کس از پول نفت، دم در خانه‌ها" می‌دادند. حالا دیگر این یادآوری‌ها بیهوده است. پیران انقلابی دیروز، به استثنای آنها که به ثروت‌های بادآورده انقلابی رسیدند، اکنون خودشان به اشتباهشان اعتراف می‌کنند.

امروز شما سپاهیان انقلاب، بسیجی‌ها و پرسنل یکان‌های ویژه در برابر مردم ایران قرار گرفته‌اید. شما خودتان بهتر از هرکس می‌دانید که احساس و نظر مردم نسبت به شما همیشه مانند امروز نبود. در روزگاری که نسل پیش از شما در برابر ارتش متجاوز عراق می‌جنگید، من ضد انقلاب آنها را می‌ستودم که از خاک میهن دفاع می‌کردند؛ سربندهای «لبیک یا خمینی» را هم نادیده می‌گرفتم.
سال‌ها پس از آن بود که آخوندها و سران سپاه، و فرزندانشان، برای چاپیدن ملک و ملت باندهای مافیایی تشکیل دادند. اگر اشتباه نکنم، نخستین باری که لجن این باند مافیایی به چهره شما پاشیده شد، هنگامی بود که، گروهی از شما، از نسل قبلی، دانشجو را با فریاد "یا فاطمه زهرا، این هدیه را از ما بپذیر" از طبقه سوم ساختمان کوی دانشگاه تهران به بیرون پرتاب کردند.
رفتار خامنه‌ای و همدستان او در سپاه بیش از آن که به رفتار دیکتاتورها شباهت داشته باشد، رفتار سرکردگان باندهای مافیایی را می‌ماند. دیکتاتور و دیکتاتوری جای دفاع ندارد ولی همه آنها را هم نمی‌توان یکسان دانست. رضا شاه پهلوی ایران ملوک الطوایفی قرون وسطائی را ظرف ۲۰ سال، با زور "حکم میکنم" به کشور-ملت قرن بیستم رساند. مائو تسه تون Mao Tsé-toung و جانشینانش طرف ۵۰ سال از چین فقیر گرسنه، یک ابر قدرت ساختند. خامنه‌ای را با این‌ها نمی‌توان مقایسه کرد. خامنه‌ای هم‌تراز موبوتو سه سه سکو Mobutu Sese Seko، رابرت موگابه Robert Mugabe و هوگو چاوز Hugo Chávez است که کشورهای ثروتمندشان را به خاک سیاه نشاندند.
از سی سال پیش، خامنه‌ای و همدستانش گام به گام و مرحله به مرحله همه اهرم‌های قدرت سیاسی و اقتصادی کشور را در انحصار خود گرفتند و هربار که با واکنش منفی ملت روبرو شدند، شما را به عنوان ابزاری برای سرکوبی مردم به کار بردند. ذکر موارد و مثال‌ها سخن را به درازا می‌کشاند، خودتان بهتر می‌دانید چه می‌گویم.
چرا اینهمه سال آلت دست شدید؟ منظورم فقط شما نیست، نسل پیش از شما را هم می‌گویم. مردم را می‌زدید و می‌کشتید تا دستاوردهای انقلاب را حفظ کنید؟ کدام دستاوردها؟ اصلاً خودتان دستاوردهای انقلاب را بشمارید و بگویید تا ما هم بفهمیم.
می‌خواستید اسلام را حفظ کنید؟ مگر اسلام در خطر بود؟ آن چهار میلیونی که در سال ۱۳۸۸/۲۵۶۸ فقط در تهران (به گفته آقای محمد باقر قالیباف) به خیابان آمده بودند و فریاد میزدند «رای من کجاست» دشمن اسلام بودند یا به تقلب انتخاباتی و دیکتاتوری علی خامنه‌ای اعتراض داشتند؟
ده سال پس از آن، آیا مردمی که برای ابراز مخالفت با گران شدن بنزین تظاهرات کردند، می‌خواستند اسلام را از بین ببرند؟ خامنه‌ای و همدستانش، به گفته مسئولان حکومت که اخیراً با هک سِروِر انفورماتیک خبرگزاری فارس آشکار شده، بیش از ۲۲۷۰ نفر از جوان‍های این مملکت را کشتند تا معترضان خاموش شوند. ابزار این کشتار که بود؟ سپاه، بسیج و یکان‌های ویژه.
نکند شما دروغ‌های خامنه‌ای را باور کرده‌اید که همیشه ادعا میکند همه این تظاهرات را آمریکا و اسرائیل در ایران به راه می‌اندازند؟ آیا هرگز از خود نپرسیده‌اید آخر این چه حکومتی‌ست که ۴۳ سال پس از انقلاب، آمریکا و اسرائیل آن قدر در درون ایران عوامل و قدرت دارند که هر وقت بخواهند می‌توانند در این کشور تظاهرات به راه بیندازند و سدها هزار نفر را در سراسر کشور به خیابان‌ها بکشانند تا برای ابراز مخالفت با خامنه‌ای و سیاست‌هایش شعار بدهند؟
علی خامنه‌ای مست قدرت است. او برای حفظ قدرت شخصی‌اش از هیچ جنایتی روگردان نیست. همدستانش که فرماندهان شمایند، این را خوب فهمیده‌اند. درست مانند یک باند مافیایی؛ آنها خامنه‌ای را در قدرت حفظ می‌کنند و با پشتیبانی خامنه‌ای، مملکت را می‌چاپند. فردای ایران هم برایشان اصلاً مهم نیست.
این را من نمی‌گویم؛ همان روزنامه کیهان آقای حسین شریعتمداری نوشته است که بیش از ۳۰ درسد واردات کشور به صورت قاچاق انجام می‌شود و یک سوم این قاچاق، از مبادی رسمی وارد کشور می‌شود. شما، پاسدار، بسیجی و پلیس معمولی، آیا هیچ فکر کرده‌اید که این مقدار قاچاق یعنی چه؟ یک بار دیگر این اعداد را مرور کنید! می‌دانید ۳۰ درسد واردات مملکت به صورت قاچاق هر سال چند ده هزار میلیارد تومان سود خالص به جیب قاچاقچیان می‌ریزد؟ این فقط یک نمونه است.
اکنون لحظه‌ای با خود خلوت کنید و بیندیشید، غیر از فرماندهان سپاه، چه کسانی در ایران می‌توانند قدرت انجام این حجم از قاچاق را داشته باشند؟ تازه یک سومش هم از طریق مبادی رسمی؟! آیا چیزی از این ثروت بادآورد به شما بسیجی‌ها، سپاهیان معمولی و ماموران یکان‌های ویژه رسیده است؟
حتی من ِ ضد انقلاب هم میدانم که با این گرانی‌ها، حقوقتان کفاف مخارج‌تان را نمی‌کند. بسیاری از شما ناچارید در ساعات فراغت، به جای استراحت و رسیدگی به زن و فرزند، کار دوم بکنید تا سر و ته برج را به هم بچسبانید. آن فرماندهان سوپر میلیاردر شما این را نمی‌دانند؟ آن وقت شما را به خیابان می‌فرستند تا هم‌وطنانتان را بزنید، چشمشان را کور کنید، بکشید و به زندان‌ها زیر شکنجه بیندازید تا باند مافیایی خامنه‌ای بتواند در قدرت بماند و بیشتر بچاپد.
شما نمی‌توانید ندانید که در سه ماه اخیر چه جنایاتی در کشور ما رخ داده است. بیش از ۵۰۰ نفر، از جمله ۶۷ کودک، کشته شده‌اند. چشم‌های سدها دختر و پسر و کودک با گلوله‌های ساچمه‌ای کور شده است. به چهره و آلت تناسلی دختران و پسران با گلوله ساچمه‌ای شلیک کرده‌اند. در زندان‌ها به برخی از کودکان زندانی آنقدر تجاوز کرده‌اند که کودک مرده است. پیکر قربانیان شکنجه را در نقاط مختلف، حتی در خانه قربانی، رها می‌کنند یا از بالای پل پایین می‌اندازند و با بی‌شرمی هرچه تمامتر می‌گویند که خودکشی کرده است. این فهرست جنایات متاسفانه بسیار دراز است. شما از همه این جنایات خبر دارید و مطمئناً می‌دانید که این جنایات را به پای همه پرسنل یکان‌های ویژه، بسیج و سپاه، از جمله شخص شما هم می‌نویسند حتی اگر شما در آن هیچ دخالتی نداشته باشید.
حکومت دیکتاتوری علی خامنه‌ای دارد می‌افتد؛ نه فقط به خاطر تظاهرات مردم، بلکه به سبب رسیدن به بن بست اقتصادی. رژیمی که به مدت ۴۳ سال جز به حفظ خود در قدرت از طریق سرکوبی ملت و چاپیدن مملکت نیندیشیده، اکنون به بن بست ِ خود ساخته رسیده و دیگر راه گریزی ندارد.
آنقدر اسکناس بی پشتوانه چاپ کرده‌اند که خودشان هم درمانده‌اند. اگر حرف مرا قبول ندارید، خودتان بروید چک کنید؛ از هر ۱۰ دستگاه خودپرداز، ۹ تایش پول نقد نمی‌دهد. می‌دانید این یعنی چه؟ حکومت خامنه‌ای خیال می‌کند با ندادن اسکناس می‌تواند تورم را کنترل کند. وقتی معاون اقتصادی رئیس جمهوری مملکت کسی مانند محسن رضائی باشد، راه حل‌هایش هم در این حد می‌شود. وقتی آخر ماه حقوق کارمندان و کارگران را به حساب بریزند، آن کارمند و کارگر حقوقش را با کارت خرج می‌کند یعنی باز پایه پولی و حجم نقدینگی، و به دنبال آن نرخ تورم، افزایش پیدا می‌کند؛ چه این حجم نقدینگی با پول کاغذی افزایش پیدا کرده باشد، چه با پول دیجیتال. اقتصاد را که با ضربه‌های باتون نمی‌توان به راه آورد.
آگهی‌های فروش خانه‌های لوکس شمال شهر تهران در روزنامه‌ها را می‌شمارید؟ در نیمه اول آذر فقط در یک شماره یکی از روزنامه‌ها بیش از ۱۵۰ آگهی شمرده شد. برای شما، مانند همه مردم عادی، قیمت خانه همچنان دور از دسترس است اما قیمت خانه‌های بزرگ و لوکس پایین آمده. به نظر شما علتش چیست؟
قیمت دلار و یورو در سه ماه گذشته ۲۲ درسد بالا رفته ولی تقاضا برای خرید ارز همچنان بالاست. چه کسانی دارند با شتاب خانه‌ها را می‌فروشند و پول نقدشان را به ارز تبدیل می‌کنند؟ شما بسیجی‌ها، پاسداران و ماموران عادی یکان ویژه که پولی ندارید بخواهید تبدیل به دلار و یورو بکنید. این، آخوندها، "آقازاده‌ها"، فرماندهان شما و وابستگان آنها هستند که دارند مقدمات فرارشان را آماده می‌کنند.
ولی آنها راه دررو ندارند، چه رسد به شما. کجا می‌خواهند بروند؟ چین؟ روسیه؟ سوریه؟ ونزوئلا؟ یا جزایر بی نام و نشان دریای کارائیب؟ هیچ جا در امان نخواهند بود. حتی اگر نشود آنها و دارایی‌شان را پس گرفت و به ایران بازگرداند، مطمئن باشید از شر مافیاها و دزدان محلی در امان نخواهند بود.
در همین سه ماه اخیر، هنوز رژیم خامنه‌ای نیفتاده، شما دیدید مردم هرگاه دستشان رسید با همقطاران شما چه کردند؟ تاکنون بیش از ۶۰ تن از آنها کشته شده‌اند؛ زخمی‌ها به کنار. نمی‌دانم شما ویدیوهایش را دیده‌اید یا نه. من چندتایش را دیدم؛ وحشتناک است. مردم وحشی شده‌اند. گناهی هم ندارند. خشونت، خشونت می‌آورد. وقتی در زندان‌ها به زن و فرزند کسی تجاوز می‌کنند، او هم وقتی دستش برسد، در خیابان به بسیجی باتون فرو میکند و از او فیلم می‌گیرد.
حالا فکرش را بکنید وقتی رژیم خامنه‌ای بیفتد، مردم با زن و بچه شما و با خودتان چه خواهند کرد. آتش که بگیرد، تر و خشک را باهم می‌سوزاند. آن وقت معلوم نیست اصلاً فرصت داشته باشید توضیح بدهید که شما دستتان به خون آغشته نیست. تازه به کی؟ به موج جمعیت خشمگین؟ اقامت داشتن در شهرک‌ها و خانه‌های سازمانی برای شما مصونیت نمی‌آورد؛ برعکس، جایتان معلوم است، همه می‌دانند شما و زن و بچه‌هایتان کجا هستید.
من ِ ضدانقلاب می‌دانم که نه تنها همه شما بسیجی‌ها و پاسداران جنایتکار نیستید، بلکه همه پرسنل یکان‌های ویژه هم دستشان به خون مردم آلوده نیست. هر کسی فرق دو تا باتون به پر و پای مردم زدن با آدم‌کشی یا کور کردن دختران با گلوله ساچمه‌ای را می‌فهمد. گروهی از همقطاران شما متاسفانه اینگونه جنایات را مرتکب شده‌اند و باید جوابگو باشند و مجازات شوند. ولی شما که جنایتی مرتکب نشده‌اید، چرا باید به آتش آنان بسوزید؟
اگر هنوز دستتان به خون کسی آلوده نیست، اکنون که فرماندهان شما اوضاع را آرام می‌پندارند، بهترین وقت برای نجات است. استعفا بدهید. وقتی دوباره تظاهرات شروع شود، برای استعفا دیر است؛ در آن زمان، فرماندهانتان شما را به ترک خدمت و فرار متهم خواهند کرد. ولی اکنون نمی‌توانند چنین اتهامی به شما بزنند.
امروز اگر استعفا بدهید، بیکار و بی پول می‌شوید. خانه سازمانی را باید تخلیه کنید. این‌ها مشکلات کمی نیست. ولی اگر استعفا ندهید، برای دریافت حقوق و باقی ماندن در خانه سازمانی، باید در خونریزی‌های آینده شرکت کنید و خود و همسر و فرزندتان را در معرض انتقامجویی مردم قرار دهید. استعفا که کردید، به همه دوستان، آشنایان، بستگان و در و همسایه بگویید تا همه بدانند که شما از جنایتکاران نیستید.
خوب فکر کنید. امروز ۳۶ گزینه در برابرتان نیست. یا رویارویی با مشکلات بی‌پولی و بیکاری، یا چند ماه دیرتر، روبرو شدن با جمعیت خشمگین که هم‌لباسان شما به زن و فرزندشان تجاوز کرده، کورشان کرده و به قتل‌شان رسانده‌اند. کدام‌یک عاقلانه‌تر و منطقی‌تر است؟
فرض محال که محال نیست؛ اگر این نامه را که خطاب به شما نوشته‌ام با فرمانده‌تان درمیان بگذارید، او به شما خواهد گفت که به این حرف‌ها توجه نکنید. این عنصر ضدانقلاب می‌خواهد روحیه شما را خراب کند. او راست می‌گوید. من ضدانقلابم و این را در همان عنوان نامه نوشتم. از خواندن این نامه روحیه شما خراب می‌شود، این هم درست است. ولی در خلوت خودتان فکر کنید آنچه نوشتم درست هست یا نیست.

آرمان مستوفی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy