Saturday, Jan 7, 2023

صفحه نخست » رشد قشر خاکستری جامعه به طرف مسخ کامل و برعکس (قسمت دوم)، اکبر دهقانی ناژوانی

Akbar_Dehghani_Najvani.jpgرشد قشر خاکستری مسخ شده بعد از انقلاب ۵۷
در آخر رژیم محمد رضا شاه متاسفانه همان شرایط اجتماعی که در قسمت اول «https://news.gooya.com/2022/12/post-71824.php »این مقاله شرح داده شد دوباره تکرار شد. قشر خاکستری جامعه از نظر ذهنی و روحی تیره و تار تر و به طرف مسخ کامل جلو می رفت. مردم فریب خورده از همه جا و همه چیز رانده، محروم، محدود، ضد شاه، ضد غرب، ضد سرمایه داری، منزوی، متوهم،خسته، راکد و تبلیغات مذهبی به نفع مذهب و خمینیسم دست بالا را داشتند و ذهن و روح منزوی مردم، بخصوص نوجوانان و جوانان را پر می کردند. این جو ذهنی و روحی مردم تا درجه ای عقبگرد کردکه جهانبینی راکد مذهبی برای این مردم مدینه فاضله شد و تا آن حدی در ذهن و روح مردم خودنمایی کرد که دنیای مسخ شده ناسیونالیستی افراطی و کمونیستی افراطی در برابر مسخ مذهبی رنگ باختند‌ و همگی در ذهن و روح مردم رفتند زیر سلطه مذهب افراطی ناب محمدی که خمینی لجن مظهرش بود. مردم مسخ شده و خسته، خمینی را معجزه گر و ناجی دیدند و از روی ضعف و ناتوانی و برای نجات خود به او و مذهب ناب محمدی او لبیک گفتند. همه چیز سیاه و سفید شد. خمینی فرشته و شاه دیو. برداشت غلط از شعر حافظ بزرگ و همه جا پوستر « دیو چو بیرون رود فرشته در آید» دیده می شد. از توی این مسخ کامل ذهنی و روحی انقلاب ناب محمدی ۵۷ بیرون آمد. این همان چیزی بود که اربابان شرق و غرب، بخصوص انگلیس، اسرائیل و روسیه می خواستند، چون جامعه مسخ مذهب و آخوندهای بی عقل منجمد راچندین قرن می شناختند.


با مذهب و آخوند مردم بیشتر مسخ و بهتر غارت می شدند. بعد از انقلاب ادامه همان مسخ مذهبی در زمان شاه و جا انداختن بیشتر آن در جامعه شروع شد. عقل مردم توسط احساسکور، بخصوص احساسکور مذهبی در صندوقچه ذهن و روح مردم زندانی شده بود. افرادی که به درد آخوندها می خوردند تا مسخ مذهبی را رواج دهند از نظر ذهنی، روحی، عقلی و احساسی عقبمانده و همه جوری آمادگی چنین مسخی را داشتند، چون اولا از زمان شاه مسخ مذهبی شده و از همه نظر کودن، بی عقل، بی سواد و قدرت تشخیص درستی نداشتند. هر جفنگی را به راحتی می پذیرفتند. دوم بی کار و مجبور بودند که برای چندرغاز خودشان را بفروشند. سوم این آدمها‌ی مسخ مذهبی شده در راه مذهب و خدا همه کاری می کردند، حداقل کاری در حد امر به معروف و نهی از منکر، بخصوص که خودشان کمبود داشتند و می خواستند بر مردم غلبه و بی عقلی خود را تحمیل و یک نو حس برتری طلبی و حکومت بر مردم پیدا کنند. چهارم فرد بی عقل و دارای کمبود شخصیتی اگر کسانی مثل خود را به این جریان کودن مذهبی آخوند پسند وصل می کرد، هم خود بی عقلش رئیس این اشخاص مسخ شده می شد و با این بی عقلان شبکه مافیایی بوجود می آورد و هم از طرف آخوندها مؤرد تشویق قرار می گرفت. پنجم اگر هم فردی کمی عقل می داشت و زیر بار این افراد خود شیفته نوکر آخوند نمی رفت. این یعنی توهین به خدای احساسکور در ذهن و روح این افراد شبکه مافیایی نوکر آخوند. این یعنی ضد دین و خدا باوری . خدای احساسکور مطلقگرا در ذهن و روح این افراد مافیایی به این مافیاها فرمان می دهد که باید همه را بر علیه این فرد خاطی بشورانند‌. غلط می کند که زیر بار ما و خدای احساسکور ولایت فقیه نمی رود. مکافات او زندان و شکنجه است تا عقلش را از دست بدهد. این خدای احساسکور در ذهن و روح افراد مافیایی که از روی عقده و کمبود رجزخوانی می کرد تمام قد زیر سلطه خدای احساسکور مذهبی آخوندی و نوکر آخوند است. با وجود این نوکر صفتی خودش را خدا می داند، وای به خود آخوندها که ذهن و روح آنها گرفتار خدای احساسکور مطلقگرای مذهبی هزار و چهارصد سال است. خدای احساسکور آخوندها نه فقط مردم ایران، حتی تمام جهانیان را برده و بنده خودش می داند. جمع این مافیاها و جمع آخوند برای مسخ مردم خیلی به درد هم می خوردند.
این مافیاها با چندرغاز مطیع آخوند و پستهای مهمی را گرفتند. رژیم آخوندی برای رشد مسخ مذهبی بر علیه عقلگرایی از این افراد مسخ شده کمک می گرفت تا دیگران را هم در این مسخ مذهبی شریک گرداند که ای عزیز جون زندگی یعنی همین چهارچوب ناب محمدی(مسخ مذهبی) . در این چهارچوب خودت را پیدا می کنی. به فرمان خدای متعال، آخوندها را به عنوان مولا و سرور خود و نایبان بر حق امام زمان قبول بکن. قبول بکن حکومت الله بر حق تا برکات خداباوری نصیبت شود. تو بنده خدا و وظیفه داری که جانی و مالی در راه خدا فداکاری کنی. خدا و مذهب شیعه ما برتر از هر دینی است.
ما نه فقط قدس، بلکه جهان را می گیریم. از اینجا به بعد جو مسخ شده جامعه بعد از انقلاب ۵۷ طوری شد که مثلا در افتادن با یک آدم بی سواد خود فروخته مذهبی برابر بود با در افتادن با کل نظام آخوندی ناب محمدی. افراد عقده ای مافیایی و آخوندها برای کنترل و تشدید چنین جو مسخ شده ای بازار مجازات سنگین من در بیاری را رونق دادند. از مجازات فردی در کف خیابان، تا درگیری خانوادگی، تا مجازات شلاق، شکنجه، اعدام، پرتاب از پنجره، سنگسار، خودکشی‌ها ، مجازات برای حجاب، کشتن با کرونا، مجازات با مواد شیمیایی، اسیدپاشی، قرصهای‌ کشنده و اعتیاد آور، مواد مخدر و مخرب اعصاب، آمپول‌های مرگ تا ضبط مال و جریمه های سنگین نقدی، زندانهای طویل المدت، هشت سال جنگ، کشتار دهه شصت و هفتاد، کشتار ۸۸ ، کهریزک و ۹۶ و ۹۸‌ همه اینها جان تازه ای به این مسخ شدگی، واپسگرایی می دادند و این روند هنوز ادامه دارد.
آخوند جماعت عقل فسیل شده می خواهد:
مذهبی های افراطی، بخصوص آخوندها همانطور که گفته شد دشمن عقل بوده و هستند، چون خودشان عقل ندارند و در ذهن و روح خود گرفتار احساسکور مذهبی هستند . هر موقع از عقل کم آورده و می آورند از روی ناچاری در یک باج دهی سنگین به اربابان خارجی بیشتر زیر سلطه آنها رفته و از آنها کمک عقلی می گیرند. با توصیه این اربابان افراد جاسوس خود فروخته به آخوندها کمک عقلی و مشورتی می کنند. این افراد باید زیر سلطه آخوندها و اربابان خارجی و سوپاپ اطمینان آنها باشند. این افراد نباید گنده کاریهای آخوندی را به رخ آخوندها بکشند، بلکه باید مخلصانه آنها را بر طرف بکنند، تا خدای احساسکور در ذهن و روح آخوندها کمبودهایش تا حدودی بر طرف شود. به همین نسبت از این خوش خدمتی این جاسوسان اربابان خارجی هم راضی و توسط این افراد خود فروخته کنترلی بر آخوندهای بی عقل و جامعه مسخ شده ایران پیدا می کنند، برای نمونه جواد ظریف مالکش اعظم، اصلاح طلبان و بعضی از افراد اپوزیسیونهای داخلی و خارجی ایرانی از این دست افراد هستند.
این مسخ شدگی شیعه گری در یک سطح گسترده در جامعه نه فقط ضد عقل، بلکه حتی ضد هر نوع احساسی بود که زیر بار احساسکور مذهبی آخوندیسم و دار و دسته آنها نمی رفت و رقیب مذهب شیعه به حساب می آمد، مثلا مذاهب دیگر در ایران که آنها هم گرفتار احساسکور مذهبی بودند، ولی از مذهب شیعه در ایران ضعیف تر بودند. یا همچنین ناسیونالیستها، قومگراها‌ و کمونیستهای افراطی که ضعیف تر از مذهب افراطی شیعه بودند همه اینها جرأت ابراز وجود نداشتند، چه برسد به اینکه بخواهند با اسلام ناب محمدی شیعه در بیفتند. آخوندها لب تر می کردند همان جامعه مسخ شده مذهب زده دمار از روزگار آنها به عنوان کافر و یا تجزیه طلب در می آوردند، در نتیجه مذاهب دیگر و ناسیونالیستها، اقوام و کمونیستهای ایرانی با وجودی که خود گرفتار خدای احساسکور بودند و در افراطگرایی چندان دست کمی از مذهب ولایت فقیه نداشتند. اما ضعیف تر از آخوندیسم شیعه و مجبور بودند که به فرمان خدای احساسکور در ذهن و روح خودشان زیر سلطه خدای احساسکور مذهبی شیعه بروند و تا حدودی در کنار آخوندها در قدرت شریک و آشکار و پنهان به ساز خدای مطلقگرای احساسکور مذهبی آخوندها برقصند تا آخوندها و اربابان خارجی گوشه چشمی به آنها نشان بدهند.
زنها و آخوندیسم مذهب سالار افراطی:
خدای احساسکور مذهبی در ذهن و روح آخوند جماعت خشن و هیچ نوع انعطاف پذیری، تعامل و ظرافت سرش نمی شد و نمی شود، در نتیجه کمبودهای وحشتناک عاطفی و جنسی داشته و دارد. آخوندها خودشان را با زور و با ترفندهای مذهبی به زن و یا یک پسر و بچه تحمیل می کردند، مثلا این آخوندهای مذهبی مردسالار و مذهب سالار مسخ شده نمی توانند که احساس ظریف زنانه را درست درک کنند، چون از خدای احساسکور کمبود دار مذهبی خش در ذهن و روح خود برخوردار هستند. احساس ظریف زنانه را ضعیف تر و پایین تر از احساسکور مذهبی خود می بینند . به همین خاطر احساسکور مذهبی خودشان را به زنها تحمل و زنها و احساسات ظریف آنها را مطیع خود و مطیع احساسکور مذهبی خود می کنند، مثلا خدای احساسکور مذهبی در ذهن و روح آخوندها و مذهبی های افراطی به آنها می گوید که هر آخوند و هر مردی اجازه دارد چهارتا زن رسمی بگیرد. هر تعداد زن صیغه ای هم داشته باشد برای او حلال است. از دید آخوند، پروردگار عالم( منظور همان خدای دروغگوی احساسکور در ذهن و روح آخوند و مذهبی های افراطی) زنها را آفریده برای ارضاء جنسی و روحی مردان. زنها باید مطیع و برده آخوندها و مردها و خدای احساسکور مردسالار و مذهب سالار آنها باشند. از طرفی دیگر در جامعه مذهب سالار و مرد سالار مطلقگرا باید مردان کنترل بیشتری بر جسم، روح، عقل و احساس زنها داشته باشد. هر چه این جامعه عقب افتاده تر باشد زنها محدود تر و ختنه زنها بیشتر و زن ضربات ذهنی، روحی و جسمی می بیند. از طرفی دیگر باید حقوق اجتماعی زن نصف مرد باشد، مثلا زن اجازه طلاق گرفتن ندارد. ارثیه، شهادت زن در دادگاه نصف مرد می باشند.
بچه به پدر تعلق دارد نه به مادر و غیره. اگر آخوندها به فرمان خدای احساسکور خود از زنی بخواهندکه زیر بار کار جنسی برود و خودش را بفروشد، نباید این زن نه بگوید‌. نه گفتن، یعنی توهین به خدای احساسکور مذهبی در ذهن و روح آخوند. در راه خدای مذهبی آخوند حتی فحاشی کار درست و صواب دارد‌، چگونه ؟خدای احساسکور توجیه گرای دروغ گوی کمبوددار جنسی در ذهن و روح آخوند راه صیغه را باز گذاشته که تا برای ارضاء جنسی خودش کسی به بد و زشت بودن فحشا پی نبرد. با این کلاه شرعی هم کمبودهای وحشتناک جنسی آخوندی تا حدودی بر طرف و هم هر آخوند هر چندتا زنی را که می خواهد عقد و یا صیغه می کند. با این کلاه شرعی، جامعه مسخ مذهب شده به این کار زشت شک نمی کند. با عادی جلوه دادن آن در جامعه دکانی باز می شود به نام خانه عفاف تا از بردگی جنسی زنها آخوندها هم بهره جنسی ببرند و هم بر بدن زن و احساس زنانه حکومت مطلقه خداگونه بکنند. هم از این طریق پولی کثیفی به جیب بزنند. هم شغلی آبرومندانه خدا پسند دست و پا و جامعه بیشتر مسخ و به این شغل شریف در راه خدا شک نکند. هم در این زمینه پیشرفت و از زنها فراتر رفته و با تحمیل خودشان به پسران و بچه ها از شبهای حوزه علمیه یادی کرده باشند.
با این فحشای عریان و رواج آن در جامعه مسخ مذهبی بیشتر ماهیت پلیدخود را پیدا می کرد .از دستمالی بچه شیرخواره گرفته تا ازدواج دختر هشت و نه ساله تا خانه های عفاف و تجاوز به بچه ها . این یعنی بیشتر زیر سلطه آخوند و خدای احساسکور مطلقگرای مذهبی آخوندی رفتن و به لجن کشیدن جامعه به تمام معنی. تا آخوند لجن مظهر کمبود خودش را بالاتر و مشروع تر از مردم بداند. دیدش از بالا به پایین بر مردم باشد تا بتواند از روی هوا و هوس هر تصمیمی که برای خودش درست و برای مردم نا درست است را بگیرد. تا کمبودهای وحشتناک همه جانبه هزار و چهارصد ساله مذهبی خودش را تا حدودی بر طرف کند. تاوان چنین لجن مذهبی متعفن برای مردم مسخ شده جانی، مالی و ناموسی است، حتی اگر کار مردم به بیماری های ذهنی، روحی و جسمی کشیده شود، حتی اگر فحشا، قحطی، جنگ داخلی، جنگ با اربابان خارجی و چند میلیون کشته و آواره و تجزیه ایران و ویرانی منطقه را هم با خود به همراه داشته باشد، پس بنابراین جنبش انقلابی مهسایی زنان شجاع ایرانی برای پایان دادن به چنین مسخ همه جانبه است که ریشه عمیق هزار و چهارصد ساله و چند دهه اخیر را دارد.
بقیه این ماجرا در قسمت سوم حضور شما عزیزان تقدیم می شود.
موفق و پیروز! پاینده و جاودان میهن عزیز ایران!
اکبر دهقانی ناژوانی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy