فرد دستگیر شده در خیابان متهم جرم عادی و خصوصی یا اجتماعی نیست بلکه اسیر جنگی در یک رویارویی سیاسی است آن هم در طرفی که فاقد سلاح برابر با سلاح نیروی متقابل است! ...
آخوندهای حاکم در جمهوری نکبت اسلامی در قتل و جنایت فقط معیارشان کتابهای فقهی هزار سال پیش به این سو ساخته و پرداخته ذهنهای پلید صاحبان لمعه دمشقیه و الذریعه و عروه و بحار و جواهر الکلام وو.... در حجرههای تنهایی و بدون ارتباط با بیرون خودشان است که این مبارزان و جوانان خیابان قیام را تحت نامهای محارب (دزد یا زورگوی عادی علیه مردم برای حسابها و دعواها یا منافع شخصی خود و نه میدان جنگ) و باغی (شورش کرده علیه امام زمان خود) اعدام میکنند.
این حضرات موسوم به فقها و قضات رژیم که دم از حکومت علی میزنند یک نمونه نشان بدهند که علی یکی از خوارج نهروان را که علیه او شوریده بودند دستگیر یا اسیر کرده و گردن زده باشد. بلکه طبق همۀ تواریخ معتبر شیعه و مورد اعتماد و استناد خود آخوندهای حاکم که صدها بار هم در کتابهایشان نوشته و بالای منبرها تبلیغش کردهاند، علی به فرمانده سپاه خود مالک اشتر دستور داد با هر کس که سلاحش را زمین گذاشت یعنی اسیر و تسلیم شد کاری نداشته باشد و فراریها را تعقیب نکند یعنی حتی دستگیری و اسیر گرفتن آن شورشیان را ممنوع کرد. علی حتی وقتی ابن ملجم را در مسجد دید مگر نمیدانست او از خوارج بوده و از جنگ نهروان جان سالم بدر برده؟ چرا قبل از ترورخودش او را به جرم بغی و شوریدن علیه امام وقت دستگیر و اعدامش نکرد؟؟!
تعریف آخوندها از محارب و باغی که تحت این عنوان جوانان قیام را اعدام میکنند فقط در فقه آخوندی است و این اعدامها در حقیقت اسیرکشی است چون در جنگ و رویارویی مردمی با نظام ستم و سرکوب اسیر شدهاند نظامی که خود رهبرش اعتراف میکند مردم از آن ناراضی هستند یعنی اعتراف میکند که این رویارویی شورش علیه رژیم و دستگاه او است و جنگی مردمی در خیابان با نیروها و سپاهیان او جریان دارد آن هم جنگی که طرف مردم در آن فاقد سلاح و بی دفاع و یا فاقد سلاح برابر با نیروی مقابل میباشند.
در رابطه با اتهام بغی و باغی (شورشی) نیز که تعدادی از آخوندهای جنایتکار حوزه قم خواستار زدن این اتهام به دستگیر شدگان قیام شده بودند، حتی طبق تمام احکام فقه آخوندی و فقها و نظریه پردازنش نیز وقتی فرد باغی، تشکیلات و سازمان مشخص و موجود و در دسترس آن فرد نداشته باشد یعنی عضو تشکیلات موجود شورشیان نباشد کشتن او مطلقا جایز نیست.
قتل اسیر جنگی نه در شریعت و احکام اسلامی جواز دارد و نه در قوانین بین المللی که به شدت هر گونه بدرفتاری با اسیران را ممنوع کرده است.
آن بسیجی عابر پیاده نیست بلکه برای کشتن نیروی مقابلش به خیابان آمده است لذا هر گونه آسیب به او دفاع مردم از خودشان به شمار میرود و مطلقا شامل احکام قصاص یا اعدام قاتل نیست.
از سوی دیگر محارب کسی است که برود برای زندگی و نفع شخصی خودش راهزنی کند و راه را ببندد نه اینکه اقدام به بستن راه کند تا نگذارد نیروی مقابل بروند دوستانش را بکشند چون جنگ است نه راهزنی و ارعاب. دفاع از خود است. اگر حکمهای این جانیان درست است پس چرا اسرای جنگی عراقی را مبادله میکردند و اعدام نمیکردند مگر آنها شیعه و مسلمان نبودند که علیه امام مسلمین!!! جهان!!! یعنی خمینی و خامنهای سلاح برداشته و هر کدام تعدادی از پاسداران و بسیجیان اسلام!!! را کشته بودند؟؟!!! چون آنجا که زور صلیب سرخ و قوانین بی المللی میچربید متوسل به فقه جنایت فقهای جانی و کتابهای قتل و خونریزی و فصول و دروس محارب و باغی در آنها نمیشدند چون آخوند فقط زبان زور سرش میشود و اگر زوری بالاتر در برابرش بایستد تسلیم میشود چنانکه در دهههای قبل از پنجاه میدیدیم همین آخوندهای خمینی در برابر شاه مثل موش بودند و اغلب در سیاست دخالت نمیکردند و حتی خود خمینی به شاه اعلیحضرت میگفت و با ثنا گویی و احترام با امضای الداعی یعنی دعاگو!!! به شاه نامه مینوشت.
بنابراین کشتن افراد دستگیر شده نه اعدام یعنی قتل قانونی و قصاصی بلکه قتل عمد و اسیر کشی است
پیغمبر و مسلمانان بعد از او هم اسیر جنگی تسلیم شده و بی سلاح و بی دفاع را نمیکشتند بلکه غلام خود قرار میدادند.
در قرآن به وضوح هدف از اسیر گرفتن در جنگ را منت نهادن به معنی آزاد کردن آنها و یا تحویل دادن آنها به خانواده و سرزمین خود در قبال پول یا مبادلۀ اسیران (فدیه) شمرده و مطلقا سخنی از کشتن آنها به میان نمیآورد:
فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا (پس چون با کسانى که کفر ورزیدهاند برخورد کنید گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پاى درآوردید پس [اسیران را] استوار در بند کشید سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] و یا فدیه [عوض از ایشان بگیرید] تا جنگ به پایان برسد) (قرآن - سورۀ محمد - آیه ۴).
و در آیهای دیگر به صورت ضمنی هرگونه بدرفتاری با اسیر حتی اسیر متهم به خیانت به اسلام و مسلمانان را نهی کرده است:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّمَن فِی أَیْدِیکُم مِّنَ الأَسْرَى إِن یَعْلَمِ اللّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْرًا یُؤْتِکُمْ خَیْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدْ خَانُواْ اللّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْکَنَ مِنْهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (اى پیامبر به کسانى که در دستشما اسیرند بگو اگر خدا در دلهاى شما خیرى سراغ داشته باشد بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما عطا مىکند و بر شما مىبخشاید و خدا آمرزنده مهربان است. و اگر بخواهند به تو خیانت کنند پیش از این [نیز] به خدا خیانت کردند [و خدا تو را] بر آنان مسلط ساخت و خدا داناى حکیم است) (قرآن سوره انفال - آیات ۷۰ و ۷۱).
در احادیث نیز موارد فروانی از آزاد کردن اسیران توسط پیغمبر اسلام و سفارش به عدم قتل آنها روایت شده که این مقال گنجایش آنها را ندارد از جمله اینکه: «پیغمبر اسلام آن اسیران جنگى جنگ بدر را که باسواد بودند در برابر تعلیم خواندن و نوشتن به ده نفر از اطفال مسلمانان آزاد کرد» (الطبقات الکبرى تألیف محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری - جلد دوم - صفحه ۱۶).
پس از شکست اصحاب جمل (در جنگ جمل در بصره که شورش طلحه و زبیر و عایشه همسر پیغمبر اسلام بر ضد علی بن ابی طالب بود یعنی آن علی که هر گز خامنهای نمیتواند خودش را بالاتر از او بداند!) ، علی دستور داد: زخمیان و اسیران را نکشند، فراریان را تعقیب نکنند و نکشند و هرکس را که در به روی خود ببندد و سلاح بر زمین نهد، در امان دارند. امام کسانی از سپاه جمل (از جمله مروان بن حکم، موسی بن طلحه، پسران عثمان و ولید بن عقبه) را که به اسارت درآمده بودند، نکشت، بلکه به آنان امان داد و آزادشان کرد (مروج الذهب - تألیف علی بن حسین مسعودی - جلد ۳ صفحه ۱۱۳).
جالب اینجا است که تمام این روایات و احادیث مبنی بر آزاد کردن اسیر در کتابهای جدید خود اهل حوزۀ آخوندی نیز بارها نقل و منتشر شده از جمله کتاب «احکام اسیر در اسلام» تألیف «آیت الله شیخ علی احمدی میانجی» از مدرسین حوزه قم (درگذشته در سال ۱۳۷۹) و حتی در رابطه با قتل اسیران رژیم اسلامی توسط داعش و در اعتراض به آن و خلاف شرع دانستن آن اعدامها یا قتلهای داعش انبوهی مصاحبهها توسط آخوندها و استادان دانشگاههای اخص رژیم ولایت فقیه امثال دانشگاه امام صادق وو... با آوردن آیات و روایات و احادیث مبنی بر ممنوع دانستن اعدام اسیر بویژه مسلمان به عمل آمده و در این مورد قلمفرساییها کرده و داد سخن دادهاند که میتوان در فضای مجازی خواند. ولی اینک آخوندهای شیعه ولایت خامنهای در اعدامها و قتل جوانان ایران روی دست داعش سنی جنایت پیشه بلند شدهاند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این مقاله در [سایت شورای مدیریت گذار] منتشر شده بود.
سپاه تروریست؟ محمود دلخواسته
انقلاب ملی «زیرزمینی» نخواهد شد، امیر امیری