به جز "دمکراسی آتنی" و "شهروندین" در یونان باستان که معروف به دموکراسی مستقیم و غیر نمایندگی بوده، دموکراسی در جهان مدرن از صدر تا ذیل مبتنی بر نمایندگی است. وکالت دادن به شخص برای انجام کاری را، نمایندگی گویند. وکیل کسی است که کار(مطالبات) موکلش را پیش می برد. در جهان حاضر هر پروژه سیاسی در قالب اصلاحات یا انقلاب از طریق نمایندگی صورت می پذیرد که در اصطلاح می گویند رهبر اصلاحات یا انقلاب یا رهبریت سمبلیک.
در حکومت اسلامی پروژه "اصلاحات" نیز دارای رهبرانی مانند خاتمی و روحانی بوده است. و بسیاری به آنها وکالت داده بودند تا در چهارچوب نظام اسلامی، برایشان "جمهوریت" به ارمغان آورند! یا اینکه وکالت داده بودند تا "بدتر" را از اریکه قدرت کنار نهند! حالا کاری نداریم که وکلا بد بوده اند و موکلان خام، اما در هر صورت مطالباتی در چهارچوب نظام اسلامی داشته و آن را به موکلان "اصلاح طلب" خود واگذاشتند. یعنی عملاً وکالت دادند. و برخی شان با انگشت بنفش نشان و با عنوان اینکه "چرا به حسن روحانی رأی می دهم" (بخوان وکالت می دهم) با بی چشم و رویی تمام به دیگران انگشت نشان می دادند که به شما چه مربوط که به حسن روحانی وکالت می دهیم!
اکنون ورق برگشت و خیزش انقلابی "زن زندگی آزادی" راز نهفته ی آن وکالت دادن ها را به وضوع عیان ساخت و خروش برآورد و افکار داخل و خارج را متوجه مصمم بودن خود در سرنگونی این نظام فرتوت و از کار افتاده کرد. و نشان داد که وکیل اصلاح طلب در چنین نظامی بنفع تداوم و طول عمر نظام اسلامی کار می کرد و موکل در چنین نظامی در هپروت، سیر و سیاحت می کرده. خیزش انقلاب ۱۴۰۱ بساط وکیل و موکل در چهارچوب نظام را، برهم زد. حالا همینها که به اصلاح طلبان اسلامی وکالت داده و توکل کرده بودند طلبکار شده و دادن حق وکالت و نمایندگی گروهی از ایرانیان به رضا پهلوی را، چه ها که جار نمی زنند!!!
بنظر می آید که این حضرات با اصل نمایندگی و "وکیل و موکل" مشکل نداشته باشند. مشکل شان رضاپهلوی است. از اینرو ترجیح می دهند به زندانیان سیاسی که به هیچ کجا دست شان هم بند نیست یا به اصلاح طلبان چندین بار امتحان پس داده، حق رهبری برای خیزش انقلابی جاری قائل شده و وکالت بدهند اما مبادا دیگران برای به ثمر رساندن مطالباتی به رضاپهلوی وکالت دهند! دادن وکالت در قالب رهبری سمبلیک رضاپهلوی از سوی مردم، که دیگر دق مرگ شان می کند. این حضرات در زمانه فقدان نخبگان سیاسیِ سیاست ورز و با بصیرت حاضرند برای اِعمال رهبری اصلاح طلبان دینی به خیزش انقلابی جاری، سر و کله بشکنند.
نتیجه: ما در عصر دموکراسی نمایندگی بسر می بریم. عصری که نمایندگانِ برگزیده شده مردم در هر پُست و مقامی وکیل اند تا از ایشان برای تحقق امری مدافعه نمایند. خیزش انقلابی "زن زندگی آزادی" نیز از این حق دموکراتیک برخوردار است و می تواند به هر کس که اراده کرد نمایندگی یا رهبری یا وکالت جهت پیشبرد امر خود، بدهد.
نیکروز اعظمی
امروز نوبت ماست! احمد وحدت خواه
پاسخی به عربده های ف. م. سخن، یلدا روزبهان