Wednesday, Jan 25, 2023

صفحه نخست » به جای خودزنی، شجاعت این زندانی سیاسی را تکثیر و درونی کنیم! مسعود نقره کار

Masoud_Noghrehkar_3.jpgزنان و مردان شجاع و آزاده، جوان و کهنسال، به " اتهامِ" آزاداندیشی، آزادیخواهی و عدالت جویی در زندان‌های حکومت اسلامی زیر شدیدترین شکنجه‌های روانی و فیزیکی قرار دارند.

دستگیری هزاران نفر در جریان جنبش" زن، زندگی، آزادی" و صدور احکام اعدام برای نوجوانان و جوانان و همچنین دستگیری‌ها و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی و مدنی و صنفی در ماه‌های اخیر این واقعیت را یکبار دیگر بر همگان نمایان ساخت که حکومت گران ِ اسلام پناه با نزدیک شدن به لحظه سقوط، توحش و درنده‌خویی‌شان نیز چندین برابر خواهد شد. بنابراین آزاد اندیشان و آزادیخواهان چاره‌ای ندارند برای دفاع از جان کسانی که به اتهام حق‌گویی و حق‌خواهی به اسارت حکومت فاسد و جانی درآمده‌اند دست به دست هم دهند.
علیرغم تفاوت‌ها و اختلاف‌های سیاسی، فکری، مذهبی و قومی ‌برای جهانی کردن فریاد دادخواهی مردم ایران و نجات جان فرزندان این آب و خاک که به اسارت حکومت جمهوری اسلامی درآمده‌اند بپا خیزیم و اجازه ندهیم یک مٌشت جنایتکار حرفه‌ای با جان زندانیان سیاسی- عقیدتی بازی کنند.

بخوانید! این فریادی از درون شکنجه گاه علیه حکوکت جهل و جنون و جنایت است، می‌توانیم با این زندانی سیاسی هم نظر و هم رای نباشیم اما نمی‌توانیم و نمی‌باید این شجاعت عقلانی و مدنی را انکار کنیم، آن را می‌باید تکثیر و درونی کنیم و با او، و همه عزیزان در بند همصدا شویم:
.......

اطلاعات سپاه
به محمد نوری‌ زاد:
سرت را زیر آب می‌کنیم!

چند شب پیش، برای دومین بار اخبار ۲۰: ۳۰ عکسی از مرا نشان داد و از من با عنوان [وطن‌فروش] یاد کرد! در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی سرطانی، معنای بسیاری از واژگان وارونه شده.
هفته‌ی پیشترش، از زبان رئیس بند شش که من در آن زندانی‌ام، به گوش من رساندند که اطلاعات سپاه، قصد این دارد که هم پرونده و هم خود مرا به سازمان قضایی نیروهای مسلح بکشاند و در آنجا سرم را زیر آب کند. مستقیم رفتم پیش رئیس بند (آقای گودرزی) و به او گفتم: از مادر زائیده نشده کسی که آسیبی به من برساند، و با فریادی بلند به او گفتم: از مادر زائیده نشده کسی که آسیبی به من برساند، و با فریادی بلند به او گفتم: هر وقت خواستی مرا مست کنی، حکمی بیاور و نشانم بده که در آن، مرا به اعدام محکوم کرده‌اند! براستی چه خبر خوبی؟ و چه افتخاری از این بالاتر، که دست خونین ملایان بیت رهبری و سرداران سپاه، که از دم برای اسرائیل و روسیه و انگلستان و آمریکا جاسوسی می‌کنند، و ذخایر ملی کشور‌مان را به حراج گذارده‌‍‌اند، این بار به خون من رنگین شود!
می‌گویم: اگر ارزنی در خود مردانگی می‌بینند، این زندان و این من اسیر. مشتی خون در رگهای من است، پیشکش به پیشگاه سرزمینم ایران. و باز می‌گویم: این داغ ننگی که بر پیشانی ملایان خونریز و مفتخوار بیت رهبری، و سرداران وطن‌فروش و سیری ناپذیر سپاه نشسته، با کشتن محمد نوری‌زادها پاک نمی‌شود. من در زندان هستم تا روزی که با دو چشم خود ببینم: مردم جان به لب رسیده‌ی ایران، ملایان و سرداران آدمکش را سرازیر زندانها کنند. آن روز، روز آزادی ما ایرانیان است. روزی که برای بوسیدن روی ماه آزادی، بی‌تاب هوشمندی و خردمندی و آزادگی ما ایرانیان است.
محمد نوری‌زاد
۱۳ دی ۱۴۰۱
بند شش زندان اوین



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy