از ارشادِ هوش من دست بردارید
از ارشاد آبروی من دست بردارید
پیش از نیکی لطفن پُرسش کنید!
*
زندگی من کاوانسرای وقفی نیست که با شترهاتان
هر زمان که بخواهید در آن فرود آئید
زندگی من گوسفند وقفی نیست که آن را
هر زمان که بخواهید قربانی کنید
*
پیرامون اخلاق من لطفن نگهبانی ندهید
از پایش خوابگاه من دست بردارید
از پایش هوسهای من دست بردارید
با لنزهای جاسوسی از خلوتگاهام تماشاخانه نسازید
و فوزافوز هماغوشیام را به جستجوی گناه نشنوید
*
دنیا، پُر از دین و خدا و پیامبر است
و من نشانی همهاشان را میدانم
و هر زمان که بخواهم میتوانم هر یک را
در گوشهی پرستشگاهای پیدا کنم
راههای آمرزش را به گوشهایمن جیغ نزنید!
*
لطفن وکیل رستگاری من نشوید
در نفسهایام سینه نزنید
شادمانیام را تکیهخانه نکنید
به آرامشام خوشبختی نیاموزید
و جان مرا و عزیزانام را
وقفِ دین و جهاد خود نکنید
پیش از نیکی لطفن پُرسش کنید!
از گـــوگـــوش تا ســروش، ابراهیم هرندی
دکتر سروش و بازخوانی ارزشها، درویش رنجبر