۱
شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و شورای ملی تصمیم سه جریان سیاسی دموکراسی خواه و مطرح در سپهر سیاسی میهنمان با پشتوانۀ تجربه و درس گیری از مبارزهای طولانی و با اتکا به نقاط اشتراک برنامهای و عمل سازمانی، پیمان بستهاند تا هنگامۀ سرنگونی حکومت اسلامی و بنای ایرانی آزاد، آباد و مرفه همراه و همگام به تلاش و مبارزه ادامه دهند. " پیمان همکاری" رخدادی پراهمیت و امید ساز در شرایط حساس و سختی ست که میهن ما در آن قرار دارد. این سه جریان سیاسی دست یاری و همراهی تمامی نیروها و شخصیتهای دموکراسی خواه را میفشارند و از آنان درخواست و دعوت به همکاری و همراهی میکنند. (۱)
۲
چندین حزب، سازمان، جمعیت، گروه و محفل سیاسی، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مستقل و منفرد، رسانهها و تشکلهای گونه گون، اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج از کشور را شکل دادهاند. علی رغم زندگی طولانی درفضائی آزاد و دموکراتیک و کسب تجربهها و دانستههای جدید، اپوزیسیون متاسفانه از پراکندگی و تفرقه آسیبهای بسیار دیده و حتی قادر به برپائی و سازمان دادنِ یک ائتلاف گسترده و پایدار حول خواستهای مشترک نشده است. نزدیکیها و ائتلافهای سیاسی بر پا شده بسیار شکننده بودهاند و به هدفهای خود دست نیافتهاند. از دلایل این ناکامی غلبه ضعف فرهنگ همکاری و همگرائی، خودمحوری و خودخواهی بیمارگونه، خود حق پنداری ِمطلق گرایانه درمیان مدعیان هدایت و سازمانگری سیاسی بوده است.
پوشیده نمانده است که اپوزیسیون حکومت اسلامی در این ۴۴ سال از اختلالهای متعدد از جمله فرقه گرایی - سکتاریسم بازیگران سیاسی و فرهنگی آسیب دیده است، اما نمیتوان نادیده گرفت که پس از جنبش آبانماه سال ۹۸ به ویژه در روند جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی شاهد کاهش لغزشها واختلالها بودهایم.
۳
اپوزیسیون حکومت اسلامی طی ۴۴ سال گذشته فعالیتهای ارزشمند و تاثیر گذاری در مبارزه با مانع اصلیِ دستیابی به آزادی، دموکراسی و حقوق بشردرایران، یعنی حکومت اسلامی، داشته است.
الف - روشنگری درباره افکار، عقاید وکردار ارتجاعی و ضد انسانیِ رهبران حکومت اسلامی درایران و جهان، و در محافل مختلف بین المللی. نشان دادنِ خصلت فاشیستی، تروریستی وتروریست پروراین حکومت، وافشای تلاشهای جنگ افروزانه و صدور تروریسم اسلامی درسطح منطقه و جهان.
ب - جلب حمایت محافل و تشکلهای دموکراتیک حقوقی و حقوق بشری، شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و علمی، برخی دولتها و مجلسها در سطح جهان از حرکتهای دموکراسی خواهانه در ایران و خارج از کشور، و نیز از مردم ایران.
ج - حمایت وتقویت فرایندهای مدنی و جنبشهای آزادیخواهانه، دموکراتیک و حقوق بشری درایران ازراههای گوناگون، ازتماس وارتباط مستقیم با این فرایندها و جنبشها تا بهره گیری ازطریق رسانهها و دیگرابزارهای ارتباطی. اپوزیسیون درخارج ازکشورصدای بی صدایان وبازتابندۀ خواستهای هردَم سرکوب شوندۀ جنبش مدنی، وحق طلبی قربانیان ستمگریهای حکومت اسلامی درسطح جهان بوده است.
د: تبلیغ و ترویج، وسازمان یابی حولِ مفاهیمی همچون سکولاریسم، دموکراسی، حقوق بشر، محیط زیست و...
شناخت ارزشی وپذیرش پدیده هائی همچون تحمل دیگری و دگراندیشی، پیشبرد دیالوگ دموکراتیک و گفتمانهای سیاسی و نظری، باعمق و دامنهای امیدوارکننده، شناخت و پذیرشی که سبب کاهش و زدایشِ کینه ورزی نسبت به دگراندیشی و مخالفت نظری و سیاسی، و جریانهای سیاسی ناهمسو و مخالف دراپوزیسیون شده است.
۴
تلاش هائی برای تشکیل ائتلاف و اتحاد ازسوی نیروها و افراد مختلف حول یک برنامه (پلاتفورم) طی این ۴۴ سال صورت گرفته است اما بی نتیجه ماندهاند. سخن از تلاش برای شکل گیری و تقویت " اردوها یا بُلوک " هائی از جریانهای یک طیف خاص سیاسی مطرح شده است، به ویژه بلوکهای مشروطه خواهی و جمهوری خواهی و...، تا درنهایت پس از توافقها و همگرائیها در بلوک سیاسی و فکریشان، با اتکا به نقاط توافق و اشتراک با بلوکها و طیفهای سیاسی دیگر بتوانند در کنارهم ائتلافی فراگیرشکل دهند، اما این ایده و فکر نیز" ایده" باقی مانده است. وجود اشتراک نظرو چشم اندازها در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و عرصههای مختلف اجتماعی، برای پیشبرد کارجمعی و اجتماعی مطرح شد اما کارپیش نرفت. در عمل در ساختارائتلافی و" اتحاد"ی، شیوه سازماندهی احزاب سنتی، یعنی ساختار متمرکز و هرمی به جای ساختارهای دموکراتیک ومدرن نشستند، و کار را خراب کردند. اگردر ظاهر حجابی رنگین و "مدرن" براین ساختارها کشیده شد درخفا اما " باند"های کهنه کار برآن شدند تا سیاستها و خواستهای خویش را پیش ببرند. تجربه تبدیل همایش به نمایش، و تقلیل و دفورمه کردنِ جمهوری خواهی تا حد حمایت و تقویت "جمهوریت"حکومتِ ارتجاعی "جمهوری اسلامی"، از تجربههای تلخ بخشی از"اپوزیسیون" است.
۵
جنبش زن، زندگی، آزادی خونی تازه در رگهای پیکرِ کم خون و نیازمند اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج از کشور به جریان انداخته است. پشتوانهای عظیم و تاثیر گذار همچون نیروی جوانِ سنی، ذهنی و عملی گام به میدان گذاشته است، نیرویی که بارقههای خرد و کاردانی را میتوان در آن دید. تمایل نسل جوان به همکاری و پیوستن به اپوزیسیون خارج ازکشور در روند جنبش زن، زندگی، آزادی یکی ازبزرگترین موفقیتهای اپوزیسیون خارج از کشور است. نسل جوان و آگاهی که موتور اصلی جنبش زن، زندگی، آزادی ست توانسته روانشناسی شکست و ارعاب، بی اعتمادی نسبت به عملکرد سیاسی نسلهای گذشته را پشت سر بگذارد، این نسل عزم جزم کرده است تا بساط حکومت اسلامی را برچیند و ایرانی آباد، آزاد و مرفه بر پا کند. این نسل، و همه مبارزان دموکراسی خواه در میهنمان نیاز به حمایتهای فکری، سیاسی، تبلیغی، سازمان گرانه، مالی و تدارکاتی از سوی اپوزیسیون دموکراسی خواه در خارج از کشور، به عنوان پارهای از پیکره این جنبش، دارند.
میهن ما، و عزیزان ما در داخل کشور در شرایط حساس و سختی قرار دارند. اپوزیسیون خارج از کشور اگر امروز نتواند متحدانه پاسخگوی نیازها و خواستهای مبارزان داخل کشور باشد، اگر نتواند متحدانه و قدرتمند در کنار مبارزان و مردم آگاه میهنمان قرار بگیرد، در پیشگاه مردم و تاریخ، بخاطر کم توجهی و تعلل مجبور به پاسخگوئی خواهد شد. بیش ازاین تعلل قابل پذیرش و توجیه نیست.
اگر اشکها و اندوههایمان برای عزیزان از دست رفته، برای جگر گوشههای جنبش، برای تحقق خواستها و آرزوهای ژیناها و محسنها لحظهای و گذرا نبوده و نیستند، اگربه رهایی میهن از از سیطره و چنگالِ بختک و کابوس حکومت جهل و جنون و جنایت فکر میکنیم، اگر به دنبال تحققِ آزادی و آبادی و رفاه در میهنمان هستیم، راهی جز این نداریم که " به هم بپیوندیم".
*****
[پیمان همکاری شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و شورای ملی تصمیم]